پروفسور دکتر هلموت لانگه
استاد دانشگاه برمن
(آلمان)
فصل ۲۲
فنفلسفه
(تکنیکفلسفه)
برگردان
شین میم شین
پیشکش
به
عبد الصمد کامبخش
چشم و چراغ توده
بخش دوم
خصلت عام فنفلسفه
ادامه
۴۷
· از آنجا که اینجا پای
سطوح متفاوت شعور بحران پیش رونده تصورات حیاتی و تصورات آتی بورژوایی در بین است،
تعجبی ندارد که قضاوت های تردید آمیز اگر هم با دلایل و تأکیدات
متفاوت، در تمامی طول تاریخ فنفلسفه، گشتاور تعیین کننده ای را تشکیل می
دهند.
۴۸
·
حدسیات تردید آمیز حتی قبل از جنگ جهانی اول، نقش تعیین
کننده به عهده داشته اند.
·
(ولگاست، بانزه، «فلسفه و فن»، ص ۴۰
· بورینگ، «فن در مبارزه
جهان بینی ها»، ص ۱۳۰)
۴۹
· توقف معینی فقط در عرصه
نفوذ ایده ئولوژی فاشیستی و در آثار بخشی از رهگشایان آن در فاصله زمانی میان اواخر سال های ۵۰ و اواخر سال های ۶۰ مشاهده می
شود.
۵۰
· از آن زمان به بعد، هر چه بیشتر دوباره خط مسلط نگرش فنفلسفی را
قضاوت های تردیدآمیز تشکیل می دهند.
۵۱
· خصلت تاریخی لاینقطع
فنفلسفه عبارت از تبری (دوری جویی) آشکار آن از جنبش کارگری از سویی و از درکی که
مارکس و انگلس از فن داشته اند، از سوی دیگر است.
۵۲
·
با توجه به خصلت مقدم فنفلسفه، به مثابه فرم تبیین بحران
در شعور بورژوایی، نه این مسئله تعجب انگیز است و نه این مسئله که چنین فنفلسفه ای
فقط به ندرت «واقعا تا هسته مسئله فرهنگ و فن نفوذ می کند.»
· (بورینگ، «فن در مبارزه
جهان بینی ها»، ص ۱۵۷)
۵۳
· توضیح مسائل زیر، روی هم رفته الزامی است:
الف
· علم مارکسیستی اولا به
مدت درازی از مسائل فنفلسفی خاص تبری جسته است.
ب
· علم مارکسیستی ثانیا در
ارزیابی تأثیرات خود فن تمایل به خوش بینی انتزاعی داشته است.
پ
· علم مارکسیستی ثالثا به
اختصار در تحلیل فن تمایل داشته است.
۵۴
· پرداخت تمایزمند و روشن
به مسائل فنفلسفی از سال های پایانی ۶۰ در اتحاد شوروی و آلمان دموکراتیک شروع شده
است.
۵۵
·
هونینگ بدرستی می نویسد:
·
«در هیچ طرح فلسفی دیگر جز مارکسیسم، در عصر جدیدتر راجع
به فونکسیون تاریخی فن اندیشیده نشده است.»
· (هونینگ، «فونکسیون
تاریخی فن از نقطه نظر فلسفه» در «تاریخ فن» جلد ۴۳، ۱۹۷۶، شماره ۲، ص ۱۰۲ – ۱۱۵.
اینجا ص ۱۱۰)
۵۶
· پوپول در همان صفحه «آموختن
از مارکس» را توصیه می کند.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر