پروفسور دکتر ویلهلم رایموند بایر
برگردان
شین میم شین
III
جریانات مختلف حقوقفلسفه
ادامه
ث
حقوقفلسفه اکلکتیسیستی
کلکتیسیسم مدرن
۱
·
این حقیقت امر را امروزه می توان به مثابه یک پدیده فلسفی
عام باز شناخت که فلسفه مارکسیستی مخالفان خود را به تغییر فکر وامی دارد.
۲
·
امروز ـ قبل از همه ـ به عوض محتوای طبقاتی حقوق، گشتاور اقتصادی
ـ با تأکید، ولی بطرزی دست و پا شکسته ـ وارد حقوقفلسفه می شود.
۳
·
حقوق فونکسیون معین و نهائی خود را در تشکیل نگرش های
اجتماعی و نتیجتا در تشکیل نگرش های حقوقی
از دست می دهد.
۴
·
حقوقفلسفه ایدئالیستی ـ امروزه ـ مناسبات زندگی مادی را به
مثابه جزئی، جنبه ای، جانبی و گشتاوری از تشکیل شعور و ایده ها وارد برنامه خویش
می سازد.
·
اما در نهایت برای ایده ها و احساس ها بمثابه علل نهائی
حوادث تاریخی جا باز می کند.
·
(یعنی دیالک تیک ماده و روح را وارونه می سازد.
·
چون بدین طریق، نقش تعیین کننده را از ان روح (ایده ها،
احساس ها) قلمداد می کند. مترجم)
۵
·
ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی ـ اما ـ نکات زیر را با
صراحت و روشنی اثبات کرده است:
الف
·
خصلت جامعه ـ در حقیقت ـ نه بوسیله
حقوق، بلکه بوسیله ساختار اقتصادی تعیین می شود.
·
(ساختار اقتصادی هر جامعه را مناسبات تولیدی حاکم در آن
جامعه، زیربنای اقتصادی آن جامعه تشکیل می
دهد. مترجم)
·
مراجعه کنید به مناسبات تولیدی، زیربنا در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
ب
·
حقوق محصول ساختار اقتصادی است.
پ
·
حقوق انعکاس ساختار اقتصادی است.
۶
·
از این نظر، پذیرش فاکتور
اقتصادی در طرح ایدئالیستی حقوقفلسفه، اگرچه
پیشرفت محسوب می شود، ولی پیشرفت ناقصی است که بر مسئله
اساسی فلسفه سرپوش می نهد.
۷
·
در این برسمیت شناسی گشتاور اقتصادی بمثابه فاکتور مؤثر در
تشکیل حقوق، اکلکتیسیسمی نشو و نما می یابد که اجزاء مختلف بیشمار تشکیل حقوق و
کاربست حقوق را مجاز می دارد.
·
مراجعه کنید به اکلکتیسیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر