تندیس یادمان کودکان اعدام شده
توسط قوای فاشیسم آلمانی
در
چکوسلواکی
جمعبدی از
مسعود بهبودی
کودک و بیمار و پیر و علیل و عقب مانده و ضعیف و بیچاره و بی خانمان و پرولترستیزی
از
مشخصات اصلی فاشیسم و فوندامنتالیسم
است.
۱
فاشیسم آلمان
هم در داخل رایش سوم و هم در ممالک اشغال شده
به کشتار برنامه ریزی شده و سیستماتیک اعضای علیل و عقب مانده فیزیکی و فکری می پرداخت.
فیلم های شان هست.
۲
در آخرین روزهای حکومت فاشیسم آلمان
به دستور
هیتلر کودکان آموزش رزمی دیدند و پیران و بیماران از بیمارستان ها مرخص و
مسلح شدند تا در مقابل ارتش سرخ مقاومت ورزند.
۳
ارتش سرخ کلافه شده بود و نمی دانست با این بیچاره ها چه کند.
۴
هیتلر ضمن خودکشی
معشوقه جوان و ماهرویش را هم مسموم کرد
و
وصیت کرد که لاشه های شان را بسوزانند تا دست بلشویک ها نیفتند.
۵
گوبلز
وزیر پروپاگاندای هیتلر
که خود عقب مانده تر از هر عقب مانده ای بود،
۱۰ و یا ۱۵ کودک خردسال خو را و همسرش را
مسموم کرد و بعد خودش هم خودکشی کرد.
۶
سازمان های فاشیستی و فوندامنتالیستی موسوم به فداییان خلق و مجاهدین خلق و روحانیت فئودالی ـ فوندامنتالیستی شیعی و سنی (طالبان، القاعده، داعش، حماس و بوکوحرام و کثافت های دیگر)
از کودکان به عنوان نیروی پیشرو در عنگلابات شان و انتحارات شان
سوء استفاده کلان کرده اند می کنند.
۷
بمب های القاعده در قطار حامل پابرهنگان امریکای لاتین که در اسپانیا کار می کردند تا نانی به کف آرند و به ذلت بخورند، منفجر شدند
۸
بوکوحرام صدها دختربچه مدارس را گروگان گرفته و «با منطق هادی غفاری مسلمان کرده» و ضمنا حامله کرده و به عنوان بمب متحرک مورد استفاده قرار داده و می دهد.
۹
داعش کودکان را برای بریدن سر اسرا تربیت کرده است.
فیلم های شان هست.
۱۰
اعلامیه های اولین واحدهای فدایی کذایی خلق را که بازوی مسلح فئودالیسم بود، کودکان بیچاره پخش می کردند و چه بسا دستگیر می شدند و بلحاظ روحی و روانی از همان اغاز تخریب می شدند.
۱۱
ساواک آذربایجان روزی روزگاری کودکستان شده بود.
۱۲
صمد بهرنگی با زباله های ارتجاعی ـ فاشیستی ادبی و تربیتی اش
گنجینه فانتزی کودکان جامعه را حتی به تاراج می برد.
۱۳
فکر و ذکر کودکان شیرخواره ی شیر گشته تحت تأثیر تبلیغات فئودالی ـ فاشیستی ـ فوندامنتالیستی
شده بود تسخیر کلانتری و جنگ چریکی.
جنگ شیرخوارگان بر ضد شیران
۱۴
عشعار عادولف احمد شاملو در این زمینه مخرب ترین و خیانت بارترین زباله ها به جامعه اند که از جوان ۱۸ ساله بی شعور
شیراهنکوهمرد ساخته است.
۱۵
اجامر بی رحم و قسی القلب
کودکان مدارس را خر می کردند و به کردستان می بردند
تا اشرف دهاتی برای شان سخنرانی عنقلابی کند و شیر شوند و به جنگ شیران بروند.
۱۶
شاید سن دختران و پسران فدایی فئودالی شهید
بیش از ۲۳ سال نباشد.
۱۷
نیروی مهم خمینی و فدائیان و مجاهدین و زباله های دیگر را کودکان مردم تشکیل داده اند.
کودکان همیشه کودک که بخشی از آنها هنوز هم هستند و فرقی با خر ندارند.
۱۸
به آذین در خاطرات دستگیری اش توسط اجامر جماران می نویسد:
کودکی که هنوز ریش در نیاورده بود
تپانچه ای را بر شقیقه ام گذاشت
من پیر ۷۰ ساله ای بودم.
۱۹
شکنجه گران جماران پامنبری های خردسال آخوندها بوده اند.
۲۰
خمینی رسما گفت:
رهبر
کودکی است که مین بر سینه می فشارد و زیر تانک صدام می رود.
۲۱
برای پیشروی در جبهه جنگ هم
نه پرندگان ابابیل
بلکه کودکان و نوجوانان و جگرگوشه های دهقانان و پیشه وران و کارگران از مینزار ها گذشته اند و لت و پار شده اند.
۲۲
شرم شان باد از این پیشه دیرینه خویش
به قول شاملوی بزرگ.
زندگی به طرز بی رحمانه ای کوتاهه
باید زیست و تصویر درستی از زندگی فردی به جا گذاشت .
یعنی انسانیت
حریف الدوله دیلمی
۱
به عادولف کبیر بگو:
این اولا
منگرایی در لفافه انسان انتزاعی گرایی است.
۲
این ثانیا
فردگرایی در لفافه انسان مجرد و مطلق و کلی جا زدن خویشتن کثافت خویش است.
۳
این ثالثا
شعار اکزیستانسیالیسم در فرانسه امپریالیستی (فلسفه حیات در آلمان نازیستی) است که آبشخور فاشیسم بوده و است.
۴
این عملا
به معنی دعوت به فرو شدن تا خرخره در منجلاب عیاشی و الواطی و علافی است.
۵
این به معنی تبلیغ بی شرمانه سکسیسم افراطی است
که در زباله های هنری فلاسفه فاشیسم از نیچه تا هایدگر از کامو تا سارتر در البسه هنری عرضه می شود.
۶
دیری است که هنرمندان اولیگارشیستی روس هم
به تبلیغ سکس تا حد مرگ در بستر
و افراط در مصرف افیون و هرویین تا حد مرگ در شیره کش خانه
مشغولند
و
امپریالیسم که در زمان میومیوی گربه چف به زباله های هنری شان جایزه می داد
اکنون دیگر نیازی به بارش باران جایزه بر اجامر نمی بیند
حضرت شالگونی
خامنه ای با تاکید بر دهه ۶۰ می گوید:
اعتراض علیه جمهوری با همان قتل عام ها ،کشتارها، زندان ها و تجاوز به دختران
به صورت سازمان یافته
روبرو خواهد شد .
چرا بهائی ها را کشتید؟
کادرهای سازمان پیکار را به چه دلیل کشتید؟
توده ای ها واکثریتی ها را به چه دلیل کشتید.
مجاهدین کلی تلاش کردند با خمینی راه بیایند.
داعش چه کاری کرده است که قبلا جمهوری اسلامی انجام نداده است.
۱
معلوم نیست که این لیست «شهدا» از سید علی است و یا از خود ممی است.
ولی از هر که باشد، غیر واقعی و ایرئالیستی (غیر واقع بینانه) و ایراسیونالیستی است.
چرا؟
۲
چون انقلابی ترین قربانیان عنگلاب اسلامی تحت ریاست فوندامنتالیسم شیعی ( خمینی و دار و دسته اش)
سران و هواداران انقلاب بورژوایی سفید بوده اند.
۳
دلیل اتخاذ موضع اوپوزیسیونی از سوی روحانیت کثافت فئودالی
حتی به قول ری شهری و علمای دیگر در مصاحبات شان با رسانه های امپریالیستی
پیروزی انقلاب ضد فئودالی سفید بوده است.
۴
حضرت شالگونی آخرین کسی است که از این حقیتقت امر
بی خبر باشد.
۵
مفهوم معروف مؤلفان کتاب انقلاب سفید که در مدارس تدریس می شد،
ارتجاع سرخ و سیاه
بوده است.
۶
این مفهوم
هم رئالیستی بوده است و هم راسیونالیستی (هم واقع بینانه بوده و هر خردگرایانه)
۷
در مقوله انقلابی ـ سفید «ارتجاع سیاه»
در وهله اول همین اشرافیت فئودالی ـ روحانی تجرید یافته بود.
۸
در مفهوم «ارتجاع سرخ»
جناحی از حزب توده گیج از ضربات فلج کننده کودتای ۲۸ مرداد کثافت و جریانات ماهیتا فئودالی چپنما
با
تمایلات نیهلیستی، آوانتوریستی، فاشیستی به سردمداری جلال آل عبا (فاشیست و فوندامنتالیست همزمان)، احمد شاملو (فاشیست جد اندر جد و نیهلیست و نیچه ئیست و آوانتوریست و سکسیست و هروئینیست)،
مجاهدین خلق (نماینده اصلی و اصیل آنارشیسم و تروریسم و دگماتیسم شیعی)،
فدائیان خلق فاشیستی ـ فئودالی با پرچم داس و چکش شکسته و با کله خالی از ذره ای مغز اندیشنده، زباله در زباله،
ساز و خان و مان پیکار تروریستی در راه طبقه و کار و گر (نماینده عملی فاشیسم با پرچم دیمدام و لیملام و پوپریسم) بر آمده از بطن مجاهدیسم
و جریانات خنده دار دیگر
تجرید یافته بودند .
۹
سرکوب جریاناتی که سید علی و یا ممی نام می برد، نشانه خریت اجامر جماران بوده است.
۱۰
این جریانات هنوز هم هستند
مترقی تر از اجامر جماران و حتی جمکران نیستند.
۱۱
آبروی ایران و ایرانی و فکر و فرهنگ بشری را می برند.
۱۲
خود جریان حضرت شالگونی
اسب تروایی است که طویله ای مملو از هر ننه قمری است:
از آنارشیسم تا من ـ زور حشمتیسم
از تروتسکیسم تا بریده های حزب کیانوری
۱۳
جریان راه و کار و گر
جهان بینی روشن ندارد.
با خرد کل اندیش (فلسفه مارکسیتسی) بکلی بیگانه است.
به همین دلیل تحلیل هایش کیانوری واره است.
۱۴
حضرت شالگونی منتقد ۳۰ ساله کیانوری است
ولی حاوی و حافظ همه خصوصیات منفی کیانوری است.
۱۵
آدم یاد سران صهیوینسم می افتد که بدترین دشمنان فاشیسم و ضمنا نمایندگان اصیل نظری و عملی فاشیسم اند.
۱۶
جالب اما جمله آخر حضرت شالگونی است:
مجاهدین کلی تلاش کردند با خمینی راه بیایند.
۱۷
آره.
مجاهدین در مدفوعات شان
تقیه کردند و
خمینی را خدا نامیدند.
ولی خمینی خر نبود.
در نتیجه، تیرشان به سنگ خورد.
۱۸
بعد نقاب از سر برداشتند و به ترور داعشیانه آخوندها کمر بستند.
۱۹
مجاهدین هنوز هم مدافعان علنی و عملی داعش اند
با این تفاوت که اکنون جولیانی را خدا می نامند و رو به قبله اش نماز می خوانند
و از راز و نیاز شان با جولیان و مولیان
از لب و لوچه ی هر حشری اثنی عشری
فواره ای از آه و آب حسرت فوران می زند.
چگونه می توان بهتر زندگی کرد؟
حریف
زندگی مبتنی بر خوشبختی
زندگی مبتنی بر کار است.
چه کار مادی
چه کار فکری
چه کار هنری
۱
بدبختی در علافی است.
۲
مثال:
۹۹ در صد کاربران فیس عاباد علاف اند.
۳
کسب و کارشان
یا انتشار جفنگ این و آن است
و
یا
لایک زدن به جفنگ این و آن.
۴
در روند کار و در اثر کار
حیوان
به
انسان
استحاله می یابد.
۵
علافی
آدم ها را سلب آدمیت می کند
و
به
زباله ای نازل تر از نباتات و جانوران
تنزل می دهد.
۶
به همین دلیل شاعر خردگرای خرد ورزی گفته:
برو کار می کند
مگو:
«چیست کار؟»
که تنها ره رستگاری است، کار.
ممنون
از
هماندیشی و کمک به توسعه فکری همنوع.
۱
واژه ها
بسان ستاره ها و سیاره ها
منحصر به فرد اند.
۲
کار
تعریف استاندارد خود را دارد
و
تولید
تعریف استاندارد خود را.
۳
به همان سان که هر کس هویت خاص خود را دارد.
۴
ما
تعریف مفهوم فلسفی کار
را
قبلا
و
تعریف مفهوم سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) کار
را
همین هفته پیش
ترجمه و منتشر کرده ایم.
اجنه خوانده اند،
سطح فکری و فرهنگی شان بالاتر رفته
و
ابراز قدردانی از سگ ها کرده اند.
۵
چگونه به این نتیجه رسیده اید که کار همان تعریف را دارد که تولید دارد؟
۶
کار و بیگاری
هم هر کدام
تعاریف خاص خود را دارند.
۷
بیگاری ماهیتا کار نیست.
شاید ظاهرا کارنما باشد.
۸
کار به کردوکاری (کنشی، فعالیتی) اطلاق می شود که
به
مادیت یابی روح
به
شیئیت یابی اندیشه
می انجامد.
۹
در روند کار عمله و بنا و معمار
اندیشه خانه
مدل فکری خانه
(روح، شعور)
به خانه واقعی، عینی و مادی استحاله می یابد.
فرم شیئ، چیز به خود می گیرد.
۱۰
خانه
ترکیبی از روح (اندیشه و احساس و عواطف و استعداد های فکری و عملی) عمله و بنا و معمار آنهم جد اندر جد و نسل اندر نسل
با مصالح ساختمانی از کاه و خاک و آب و آهک و سنگ و سیمان و غیره است.
۱۱
کار
به شکوفایی جسمی و روحی و روانی آدم می انجامد.
۱۲
کار دیالک تیکی از ریاضت و لذت (رنج و گنج. سعدی) است.
۱۳
بیگاری مخرب جسم و روح و روان است
۱۴
ضمنا
کار
مبتنی بر قرارداد داوطلبانه ی دوجانبه میان مثلا کارگر و سرمایه دار است.
بیگاری مبتنی بر زور و اجبار است.
۱۵
کارگر نیروی کارش را می فروشد تا نان بخرد و بخورد.
کالای نیروی کار با کالای نان مبادله می شود.
۱۶
معنی آزادی (اختیار) بورژوایی هم همین است:
اعضای جامعه مختار به مبادله (خرید و فروش ) نان و نیروی کار (کالاها) هستند.
۱۷
به همین دلیل
از
آزادی فرمال و نه محتوایی و ماهوی
سخن می رود.
۱
اولا برای اینکه «ضعیفه»
خر نیست.
«ضعیفه»
از خریت مرده
بخرد (خردمند) گشته است.
(با اجازه ی مولانای خردستیز)
۲
«ضعیفه»
به همین دلیل
لیاقت تمیز آدم از عیاش را کسب کرده است.
۳
یعنی دندان هایت را شمرده است و دستت را خوانده است.
۴
ثانیا منطق کسی می تواند تق و لق باشد، ولی نمی تواند احمقانه باشد.
۵
چون آدم منطقی
قاعدتا و اصولا نمی تواند احمق باشد.
۶
آدم منطقی
ضد آنتاگونیستی (آشتی ناپذیر) احمد و احمق است.
۷
احمق نامیدن آدم منطقی
خود احمقانه است و نه بخردانه.
۸
بدبخت کسی که زباله های فکری احمدها و احمق ها را تکثیر و توزیع کند.
۹
اگر به خانه ما
آمدی
چراغ بیار
و
یک دریچه که از آن
به کوچه بن بست
بگریزیم.
از عخبار استان ها و شهرستان ها
پیک خواب و آب و تاب
اگر نیروی انتظامی و پلیس ۱۰ درصد وقت و انرژی که صرف حجاب گیری می کنند، صرف شناسائی باندهای ناامنی می کردند، وضع بهتر از آن می شد..
۱
این جفنگجمله حریف علامه
مملو از ایرادات تجربی، نظری، علمی و فلسفی است.
کدامند ایرادات آن؟
۲
این جفنگجمله
ضمنا با همین عکس اهدای عدس پلو که کورکورانه به این جفنگ چسبانده شده،
در تضاد آشکار است.
چرا و به چه دلیل؟
بخش اول
مرد اگر بی برادر باشد، به که بی دوست
عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندربن قابوس
بدان،
ای پسر که مردمان تا زنده باشند
ناگزیر باشد تا (از؟) دوستان
که
مرد اگر بی برادر باشد، به که بی دوست.
از حکیمی را پرسیدند
که
دوست بهتر یا برادر؟
گفت:
«برادر هم دوست، به.»
پس اندیشه کن
به کار دوستان
به تازه داشتن رسم هدیه فرستادن و مردمی کردن
ازیرا که هر که از دوستان ناندیشد دوستان نیز ازو ناندیشند
پس مرد همواره بی دوست بود (باشد)
و
ایدون گویند
که
دوست دست بازدارنده خویش بود. (باشد)
وعادت کن که (به) هر وقت دوستی گرفتن
ازیرا که با دوستان بسیار عیب های مردم پوشیده شود و هنرها گستریده گردد.
ولکن چون دوست نو گیری
پشت با دوستان کهن مکن،
دوست نو همی طلب و دوست کهن را برجای همی دار
تا همیشه بسیار دوست باشی که گفته اند:
«دوست نیک گنجی بزرگ است.»
ادامه دارد.
ویرایش:
پاسخحذفاز حکیمی پرسیدند
که
دوست بهتر یا برادر؟
گفت:
«برادر هم دوست، به.»
ویرایش:
پاسخحذفبه همین دلیل شاعر خردگرای خرد ورزی گفته:
برو کار می کن
مگو:
«چیست کار؟»
که تنها ره رستگاری است، کار.