پروفسور دکتر ویلهلم رایموند بایر
برگردان
شین میم شین
II
دوئالیسم در حقوقفلسفه بورژوائی
۱
·
ایدئولوگ های بورژوائی ـ امروزه ـ می کوشند تا افکار حقوقفلسفه مدرن را به حساب فلاسفه یونان بگذارند.
۲
·
افلاطون و ارسطو برای حضرات منابع نقل قول مهمی شده اند.
۳
·
اما در این میان، کسی اعتنائی به این حقیقت امر ندارد، که
ساختار نظام پولیس (دولتشهر) یونان هرگز نمی تواند با پدیده «دولت» ـ حتی با پدیده
«دولت شهری» عصر حاضر ـ مورد مقایسه قرار
گیرد.
۴
·
تاریخچه حقوقفلسفه ـ در واقع ـ با آگوستین آغاز می شود.
۵
·
آگوستین بمثابه «پدر کلیسا» در توسعه تعلیمات «قانون ابدی» سیسرو، «قانون طبیعی» را به مثابه نظام تنظیم
یافته، بطرزی دوئالیستی، در مقابل آن قرار داد.
۶
·
این دوئالیسم با دو شقه کردن مفهوم دولت به «دولت الهی» (آسمانی) و «دولت دنیوی» (زمینی) انطباق داشت.
۷
·
خون دوئالیسم کماکان در رگ های حقوقفلسفه ایدئالیستی جاری
است و مشخصه مهمی برای آن محسوب می شود.
۸
·
در فلسفه کانت و در تأکید اشتاملر، دوئالیسم به صورت جدا
کردن مفهوم حقوق از ایده حقوق نمودار
می گردد.
۹
·
تلاش هگل در پاراگراف اول حقوقفلسفه خویش در جهت سه شقه
کردن طرح به ایده حقوق، مفهوم حقوق، تحقق مفهوم حقوق، یعنی پراتیک، در پیشرفت تفکر
خود هگل ناکام ماند.
·
برای اینکه هگل جنبه پراتیک را فقط بلحاظ ایده ای (فکری) در
سیستم خود جاسازی کرده بود و بلحاظ عملی نادیده گرفته بود.
۱۰
·
انتظار تغییر مناسبات حقوقی که اساسا مناسبات مالکیت اند،
برآورده نشد، نمی توانست هم برآورده شود.
۱۱
·
امروزه ضمن وفاداری به دوئالیسم یاد شده ـ قبل از همه ـ
رابطه متقابل دولت و حقوق به موضوع کلیدی بدل شده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر