پروفسور دکتر هلموت لانگه
استاد دانشگاه برمن (آلمان)
فصل ۲۲
فنفلسفه
(تکنیکفلسفه)
برگردان
شین میم شین
پیشکش
به
عبد الصمد کامبخش
چشم و چراغ توده
بخش دوم
خصلت عام فنفلسفه
ادامه
۱۱
·
به همین دلیل، در این تحلیل، فقط به توسعه فنفلسفه به
مثابه جریان فلسفیدن بورژوایی در آلمان پرداخته می شود.
·
ولگاست و بانزه در اثر مشترک شان تحت عنوان «فلسفه و فن»،
جمعبندی همه جانبه ای از فنفلسفه عرضه کرده اند که مملو از اسناد و مدارک و نقل
قول و ادبیات و غیره است.
۱۲
·
در این تحلیل، تأکید بر این مسئله خواهد بود که فنفلسفه
علیرغم توسعه درونی اش، به صورت فرم خاصی از تفکر بورژوایی باقی مانده است.
۱۳
·
حق با هانس هاینتس هولتس بود، مبنی بر اینکه توجه ما
باید هر چه بیشتر به توسعه فنفلسفه به مثابه بیانگر تضاد های درونی جامعه بورژوایی
معظوف شود.
·
(هانس هاینتس هولتس، «راجع به نقد فنفلسفه بورژوایی» در
اثری تحت عنوان «فن، محیط زیست، آینده. بحثی مارکسیستی راجع به توسعه تکنولوژی،
ئوکولوژی، حدود و ثغور رشد و «سبزها»» از (ای ام اس اف) (انستیتوی بررسی ها و
پژوهش های مارکسیستی)، ۱۹۸۰، ص ۸۹ ـ ۱۰۹، اینجا ص ۱۰۵)
·
مراجعه کنید به
·
(لی، «دیو فن؟»، ۱۹۶۱
·
«فن و جهان بینی» ۱۹۶۹)
·
(لی له، «فن و فرهنگ در امپریالیسم. نقد فرهنگفلسفه
بورژوایی در آلمان غربی»، ۱۹۶۸)
·
بونرینگ، «فن در مبارزات جهان بینانه»)
۱۴
·
از همان آغاز دو خط سنتی، توسعه می یابند که تداوم شان
مبتنی بر حاملیت اجتماعی خاصی است:
الف
·
حاملیت خط سنتی اول را مؤلفین «علوم انسانی» تشکیل می دهند.
·
در این خط سنتی، انتقاد از فن برجسته است.
ب
·
حاملیت خط سنتی دوم را مؤلفینی تشکیل می دهند که در خط
محیط مهندسی اند.
·
در این خط سنتی از فن ارزیابی احتیاط آمیز و مثبتی به
عمل می آید.
۱۵
·
در این تحلیل از «محیط مهندسی» و «تکنیسین ها» سخن خواهد
رفت.
·
منظور از تکنیسین هم خود تکنیسین ها خواهد بود و هم
اساتید مدارس عالی فن که خودشان شخصا مهندس نبوده اند.
·
ولی نمایندگان انجمن های مهندسین بوده اند.
·
یعنی به عنوان کارشناسان مهندسی و فن محسوب می شدند.
·
فرق اینها با نمایندگان خط سنتی نخست این است که اینها
نظرات خود را به عنوان نظرات «فنفلسفی» قلمداد می کرده اند.
·
در حالیکه «علمای علوم انسانی» و یا مؤلفینی که جزو
مهندسین محسوب نمی شوند، هرگز چنین ادعایی نداشته اند.
۱۶
·
در این تحلیل، نظرات کسانی هم در صورت لزوم مطرح خواهند
شد که نه ادعای فلسفی بودن نظرات شان را داشته اند و نه ادعای فنفلسفی بودن نظرات شان
را.
۱۷
·
نظرات مغایر با ارزیابی های فلسفی فن که به انحای مختلف
مورد تأکید قرار گرفته اند، برای مدت مدیدی پا از حدود و ثغور فنفلسفه فراتر نهاده
اند و وارد عرصه روانشناسی اجتماعی شده اند.
۱۸
·
سیطره نیرومند ایدئال آموزشی ـ پرورشی «علمی ـ انسانی»
(مربوط به علوم انسانی)، مهندسین را با مسائل اجتماعی دشواری مواجه ساخته است:
·
اگر مهندسین به عنوان نمایندگان طرز تفکر بظاهر مبتنی بر
عقل و مصلحت طلبی و غیر مذهبی محسوب شوند، خواه و ناخواه با تصور سؤال برانگیز
آموزشی ـ پرورشی در تضاد قرار خواهند گرفت که به عنوان میدان واقعی خودیابی انسان
ها تلقی می شود.
·
مراجعه کنید به نقد الویس ریدلر بر مفهوم مسلط فرهنگ.
۱۹
الویس ریدلر
(۱۸۵۰ ـ ۱۹۳۶)
مهندس اطریشی
نمونه ای از شاهواژه ها
·
به قول الویس ریدلر، فرهنگ متأسفانه یکی از شاهواژه های
بیشماراست که طبقه حاکمه و دیگر طبقات ممتاز، در امور آموزشی، محتوای مطلوب خود را در آنها می چپانند و به
طرز پوشیده و مستور به خورد خلایق می دهند.»
·
(الویس ریدلر، «فن جدید»، ۱۹۲۰، ص ۱۳۸)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر