۱۳۹۶ فروردین ۲۳, چهارشنبه

تاریخفلسفه (فلسفه تاریخ) (۸) (بخش آخر)

 
پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
 شین میم شین

IV
انقلاب در تفکر تاریخی
ادامه

۱۶
·      درک ماتریالیستی تاریخ از نقطه نظر های زیر مورد تأیید کامل قرار گرفته است:

الف
·      هم بمثابه تئوری و متدئولوژی عام تحلیل توسعه و یا تکامل تاریخی

ب
·      هم بمثابه تئوری و متدئولوژی عام توضیح توسعه تاریخی

ت
·      هم بمثابه تئوری و متدئولوژی عام پیش بینی ی توسعه تاریخی

پ
·      هم بمثابه ابزار تئوریکی (نظری) تحول سوسیالیستی ـ عملی  جامعه

ث
·      هم بمثابه خودآگاهی ودورنما آگاهی  طبقه انقلابی کارگر

VI
توسعه بعدی فلسفه بورژوائی تاریخ

۱
·      مشخصه توسعه بعدی فلسفه بورژوائی تاریخ به شرح زیر است:

الف
·      موضعگیری ارتجاعی ـ توجیهی ـ جانبدارانه در مقابل طبقه کارگر

ب
·      موضعگیری  ارتجاعی ـ توجیهی ـ جانبدارانه در مقابل پیشرفت اجتماعی

ت
·      و بدین طریق بازپس ستانی کلیه دستاوردهای اصیل فلسفه کلاسیک بورژوائی در عرصه تاریختئوری عمومی  

۲
·      مارکس و انگلس می نویسند:

الف
·      «با انقلاب ۱۸۴۸ میلادی، آلمان «تحصیلکرده» (روشنفکریت آلمان) نامه ردیه به تئوری نگاشته است.....
·      (دست رد بر سینه تئوری زده است.)

ب
·      و در عرصه علوم تاریخی، به انضمام فلسفه، همراه با فلسفه کلاسیک، روح تئوریکی ـ سلحشور کهن نیز بکلی ناپدید شده است.

پ
·      نمایندگان رسمی این علم به ایدئولوگ های آشکار بورژوازی و دولت موجود مبدل شده اند.
·       آنهم در زمانی که هر دو در تضاد آشکار با طبقه کارگر قرار دارند.»
·      (کلیات مارکس و انگلس، جلد ۲۱، ص ۳۰۶)

۳
·      گرایش یاد شده فلسفه بورژوائی واپسین تاریخ خود را ـ قبل از همه ـ در انکار اندیشه قانونمندی و پیشرفت در تاریخ نشان همگان می دهد.

۴

ویلهلم ویندلباند
(۱۸۴۸ ـ ۱۹۱۵)
فیلسوف، استاد دانشگاه آلمانی
نماینده نئوکانتیانیسم و فلسفه ارزش

·      انکار اندیشه قانونمندی و پیشرفت در تاریخ، هدف اصلی نئوکانتیانیسم به نمایندگی ویندل باند و ریکرت  بوده است.


هاینریش ریکرت
(۱۸۶۳ ـ ۱۹۳۶)
فیلسوف و استاد دانشگاه آلمانی
نماینده نئوکانتیانیسم و فلسفه ارزش

۵
هانس روتفلز
 (۱۸۹۱ ـ ۱۹۷۶)
مورخ آلمانی ـ امریکائی
منادی تز «غیرقابل تحقیق بودن آماج»

·      به قول ریتر و روتفلز طرح نئوکانتیانیسم به نمایندگی ویندل باند و ریکرت تا امروز همچنان مؤثر واقع می شود.

الف
·      این درک نئوکانتیستی تاریخفلسفه در تز موسوم به «بی معنائی مطلق همه حوادث تاریخی» عرضه می شود.

ب
·       این درک نئوکانتیستی تاریخفلسفه، قانونمندی و پیشرفت روند تاریخی را مورد انکار قرار می دهد.

ت
·      این درک نئوکانتیستی تاریخفلسفه، امکان توضیح و پیش بینی راسیونال (عقلی) تاریخ را نیز مورد انکار قرار می دهد.

۶
·      ضمنا در تاریخفلسفه بورژوائی واپسین، خرافه شفاعت و شفای مسیحی در آن دنیا دوباره احیا می شود و به قول ریهلر و لویت، برای تاریخ آماج نهائی ئی جز چیزی ماورای تاریخی و خارج از دسترس عقل باقی نمی ماند.

۷
·      در سال های اخیر تفاسیر بظاهر راسیونال (عقلی کاذب) راجع به روند تاریخ سرهم بندی می شوند که هدف شان فراهم آوردن زمینه  تئوریکی برای استراتژی گلوبال (تمام ـ ارضی) امپریالیستی است:
·      از آن جمله اند:

الف
·      تئوری جامعه صنعتی

ب
·      تئوری همگرائی

مراجعه کنید به تئوری امپریالیستی موسوم به جامعه صنعتی، تئوری همگرائی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری




پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر