پروفسور دکتر ولفگانگ
ایشهورن
برگردان
شین میم شین
·
فرم های ساختاری جامعه
·
مراجعه کنید به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی:
1
· فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی مفهوم
اساسی ماتریالیسم تاریخی است.
2
· فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی
حاکی از آن است که زندگی اجتماعی در هر مرحله توسعه تاریخی اش، سیستمی از مناسبات
اجتماعی است، که بوسیله مناسبات اجتماعی مادی که در روند تولید و بازتولید جامعه
تشکیل می شوند، تعیین می گردد.
3
· فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی،
مجموعه ای از مناسبات اجتماعی است، که انسان ها در روند زندگی عملی شان با یکدیگر
برقرار می سازند.
4
· فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی
بوسیله سیستم مناسبات تولیدی مادی منطبق با سطح معین توسعه نیروهای مولده، یعنی
بوسیله ساختار اقتصادی معین جامعه تعیین می شود، ساختاری که بر روی آن روبنای
درخوری از تصورات، روابط و نهاد های سیاسی، حقوقی و غیره قوام می یابند.
5
· مارکس برای نشان دادن اهمیت
تئوریکی و متدئولوژیکی ساختار اقتصادی جامعه می نویسد:
·
«مناسبات تولیدی در تمامت
خود تشکیل دهنده آنند که ما مناسبات اجتماعی و یا جامعه می نامیم، جامعه ای در پله
توسعه تاریخی معین، جامعه ای با خصلت متفاوت با جوامع دیگر، جامعه ای با خصلت خاص
خود.»
·
(مارکس و انگلس،
«کلیات»، جلد 6، ص 408)
6
· محتوای اصلی مفهوم «فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی» عبارت است از پیوند دیالک تیکی میان نیروهای مولده، مناسبات
تولیدی و روبنا.
· (این حکم حاکی از آن است که
مناسبات تولیدی، در آن واحد در دو دیالک تیک شرکت دارد:
· از سوئی در دیالک تیک نیروهای
مولده ـ مناسبات تولیدی که به معنی بسط و تعمیم دیالک تیک محتوا و فرم است.
· از سوی دیگر در دیالک تیک
زیربنا ـ روبنا و یا دیالک تیک مناسبات تولیدی و مناسبات ایدئولوژیکی.
· مناسبات تولیدی در دیالک تیک
اول، نقش ثانوی داشت، اما در دیالک تیک دوم، نقش تعیین کننده کسب می کند.
· فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی
این دو دیالک تیک را در خود جمع می آورد. مترجم)
· مراجعه کنید به نیروهای مولده،
مناسبات تولیدی، زیربنای اقتصادی، روبنای ایده ئولوژیکی در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
7
· تجزیه و تحلیل پیوند دیالک
تیکی میان نیروهای مولده، مناسبات تولیدی و روبنا حاکی از آن است که هر جامعه از
یک «سیستم ارگانیکی» تشکیل می یابد.
8
· به نظر مارکس، چنین سیستمی
وقتی می تواند به یک توتالیته (کلیت) تبدیل شود که «ما کلیه عناصر جامعه را تابع
آن تلقی کنیم و یا ارگان هائی را که جامعه هنوز ندارد، از آن استخراج کنیم.
· آنگاه این سیستم بطور تاریخی
به کلیتی بدل می شود.»
·
(مارکس، «گروندریسه»، ص
189)
9
· مفهوم فلسفی ـ سوسیولوژیکی
«فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی» برای کلیه علوم اجتماعی از اهمیت مرکزی برخوردار
است.
·
(مفهوم فرماسیون اجتماعی ـ
اقتصادی از مفاهیم مهم ماتریالیسم تاریخی
است. مترجم)
10
· به کمک این مفهوم است، که از
جامعه مفهومی علمی ـ ماتریالیستی به دست می آید.
· مفهومی که تفکر سوسیولوژیکی (جامعه
شناسی) را بر پارامترهای واقعی، بطور تجربی تعیین پذیر و آزمون پذیر مجهز می سازد
و همزمان طرح کلی جامعی از حیات اجتماعی تاریخی و پیوندهای سیستمی آن عرضه می کند.
11
· تئوری فرماسیون اجتماعی ـ
اقتصادی، بمثابه تئوری ماتریالیستی ـ تاریخی، نه با گمانورزی های ایدئالیستی و حدسیات
سوبژکتیویستی راجع به جامعه سازگار است و نه با امپیریسم پوزیتیویستی رایج در
جامعه شناسی بورژوائی
·
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد
1، ص 131)
12
· کشف پیوند سیستماتیکی بطور
مادی مشروط هر فرماسیون اجتماعی، همانطور که لنین خاطر نشان می شود، امکان گذار
«از توصیف پدیده های اجتماعی (و ارزیابی آنها از نقطه نظر ایدئال) به حلاجی علمی
پیگیر را فراهم می آورد که به عنوان مثال
تفاوت میان کشورهای مختلف سرمایه داری را نشان می دهد و ضمنا وجه مشترک آنها را
مورد بررسی قرار می دهد.»
·
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد
1، ص 131)
13
· تئوری فرماسیون اجتماعی ـ
اقتصادی، علاوه بر این، در پیوند تنگاتنگی با کشف قانونمندی های عینی توسعه
اجتماعی قرار دارد.
14
· لنین خاطرنشان می شود که «تنها
تعیین مناسبات تولیدی ـ بمثابه منشاء مناسبات اجتماعی و تعیین سطح توسعه نیروهای
مولده بمثابه شالوده مناسبات تولیدی ـ بنیان استواری برای توضیح توسعه فرماسیون
اجتماعی، بمثابه روند تاریخی ـ طبیعی فراهم می آورد.»
·
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد
1، ص 131)
15
· تئوری فرماسیون اجتماعی ـ
اقتصادی با کشف یک روند توسعه تاریخی (که بصورت روند پیدایش، توسعه و تعویض
فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی انجام می یابد و تابع قانونمندی های معینی است)،
راه را به روی سوبژکتیویسم، یاوه سرائی خودسرانه و گمانورزی در رابطه با تحلیل و
ارزیابی توسعه تاریخی می بندد.
16
· تئوری ماتریالیستی ـ تاریخی
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی، بر خلاف تئوری اجتماعی بورژوائی، با معضل لاینحلی
مواجه نمی شود.
17
· تئوری اجتماعی بورژوائی برای
توضیح علمی، اگرچه یک روند عینی را پیش شرط قرار می دهد، ولی توسعه اجتماعی را
آشکارا محصول کردوکار انسان هائی قلمداد می کند که آگاهانه و عمدی عمل می کنند.
·
(تئوری اجتماعی بورژوائی
از سوئی دیالک تیک جبر و اختیار را تخریب می کند، اختیار را مطلق می کند و جبر را
دور می اندازد و از سوی دیگر دیالک تیک خودپوئی و آگاهی را تخریب می کند، خودپوئی
را دور می اندازد و آگاهی را مطلق می کند.
· این اولا حاکی از متد
متافیزیکی حضرات است.
· این ثانیا حاکی از سوبژکتیویسم
معرفتی حضرات است.
· این ثالثا دال بر ولونتاریسم
(اراده گرائی) در بینش حضرات است.
· این رابعا دال بر وجه مشترک
حضرات با آنارشیسم است. مترجم)
18
· بویژه، حلاجی فرماسیون اجتماعی
ـ اقتصادی نشان می دهد که تاریخ ـ بمثابه روند اجتماعی ـ چگونه از عمل انسان ها نشئت
می گیرد و آنچه که در عمل و خواست افراد اهمیت کسب می کند، ببرکت تبدیل آن به عمل
و خواست قوای طبقاتی (که حاملین مناسبات تولیدی معین و روبنای منطبق با آنها
هستند)، جامه عمل می پوشد.
19
· تنها با بررسی توسعه فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی و همچنین با مطالعه بنیان های اجتماعی واقعی و تأثیرات ایده ها،
تصورات و غیره می توان یگانه توضیح فلسفی ـ سوسیولوژیکی علمی و مطمئنی را در باره
عمل واقعی اشخاص و شخصیت های واقعی ارائه داد.
20
· تئوری فرماسیون اجتماعی ـ
اقتصادی برای ساختمان سوسیالیسم از اهمیت نظری و عملی بسزائی برخوردار است.
21
· پس از پی ریزی پایه های سیاسی
و اقتصادی سوسیالیسم وظیفه اصلی عبارت خواهد بود از ساختمان جامعه سوسیالیستی
پیشرفته بر مبنای این پایه ها، تسلط آگاهانه بر کلیت پیوند میان نیروهای مولده،
مناسبات تولیدی، روبنا و تحول برنامه ریزی شده آنها.
22
· مبارزه طبقاتی بین المللی
نیروهای سوسیالیسم جهانی و خلق ها بر ضد امپریالیسم نیز از اهمیت شایانی برخوردار
است.
23
· سوسیالیسم جهانی باید نشان دهد
که قادر به حل بهتر تضادها و مسائل متنوع دوران کنونی است.
24
· از این رو، تهیه و تحقق عملی
مدل جامعه سوسیالیستی پیشرفته اهمیت کسب می کند.
25
· به قول ویلی اولبریشت، «اکنون
در کانون کردوکار رهبری حزب، وظیفه سازماندهی و هماهنگ سازی زیرسیستم های مختلف،
عناصر و مناسبات اجتماعی سوسیالیسم قرار دارد.
· تئوری فرماسیون اجتماعی و درک جامعه
به مثابه سیستم ما را به این نتیجه می
رساند که سوسیالیسم یک فرماسیون اجتماعی کیفیتا نوینی است که بر طبق خصلت اجتماعی
نیروهای مولده مدرن تشکیل می یابد.»
26
· پیکان تئوری سوسیالیسم ـ بمثابه
یک فرماسیون اجتماعی نسبتا مستقل ـ تئوری
های انحرافی زیرین را نشانه می رود:
الف
·
تئوری اجتماعی امپریالیستی از قبیل تئوری همگرائی را
ب
·
تئوری اجتماعی امپریالیستی از قبیل تئوری جامعه فرم
یافته را
پ
·
ایده های رویزیونیستی در باره «دولت سوسیالیستی» را
ت
·
ایده های رویزیونیستی در باره نقش حزب طبقه کارگر در
سوسیالیسم و غیره را.
27
· تئوری سوسیالیسم ـ بمثابه یک
فرماسیون اجتماعی نسبتا مستقل ـ در مقابل مدل های اجتماعی امپریالیستی و حملات
رویزیونیستی بر ضد سوسیالیسم علمی، طرح کلی مارکسیستی ـ لنینیستی یکپارچه و
وحدتمندی از سوسیالیسم بمثابه یک سیستم اجتماعی جامع، بمثابه یک فرماسیون اجتماعی ـ
اقتصادی نسبتا مستقل قرار می دهد، سیستمی که بر بنیان های خاص خویش توسعه می یابد.
· مراجعه کنید به جامعه، زیربنا
و روبنا، سوسیالیسم و کمونیسم در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر