۱۳۹۵ اسفند ۲, دوشنبه

تاملی در تحلیل تخیلی فرج سرکوهی (22)


جنگ چریکی و ادبیات
فرج سرکوهی
منبع
مجله گوهران
ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

فروغ فرخزاد
دلم برای باغچه می سوزد
ادامه

مادر
ـ تمام روز ـ
دعا می خواند
و فوت می کند به تمام گل ها
و فوت می کند به تمام ماهی ها
و فوت می کند به خودش

·       این کرد و کار مادر، جام جهان بینی نما ست و از فونکسیون های متنوع دعا پرده برمی دارد:

1

مادر
ـ تمام روز ـ
دعا می خواند

·       دعا در قاموس مادر، اولا پل پیوند با خدا ست.
·       مادر با گذر از پل دعا به خدا می رسد.
·       به خدای نامرئی می رسد.
·       دعا شهپر پرواز مادر به سوی خدا ست.

·       مادر برای حفظ رابطه با خدا، تمام روز دعا می خواند.
·       یعنی حتی لحظه ای خدا را به حال خود رها نمی کند.

·       سؤال این است که چرا خدا از دست اینهمه بنده ی دعاگو ذله نمی شود و به تنگ نمی آید؟

2
مادر
ـ تمام روز ـ
دعا می خواند

·       دلیل ذله نگشتن و به تنگ نیامدن خدا از دعاگویان مادام العمر را سعدی از قرآن کریم استخراج کرده است:

اِعملوا آلَ داودَ شکراً وَ قلیلٌ مِن عبادیَ الشکور
ای آل داود
شکر مرا به جای آورید.
تعداد قلیلی از بندگان من
شکرگزار هستند.

·       خدا کشته ـ مرده دعا ست.
·       علنا از بنده هایش می خواهد که شکرگزار باشند.
·       مثلا دعا کنند.
·       سعدی دلیل خدا را هم از قرآن کریم استخراج کرده است:

منّت خدای را عز و جل
که طاعتش موجب قربت است
و به شکر اندرش، مزید نعمت

·       معنی تحت اللفظی:
·       ما منتکش و مدیون خدای بزرگ هستیم که اطاعت از او، سبب نزدیکی ما به او می شود و شکرگزاری ما سبب افزایش نعمت می گردد.

3

·       سعدی دیالک تیک نعمت و قربت را تئوریزه کرده است:

هر نفسی  
که فرو می رود، ممدّ حیات است
 و چون بر می آید، مفرّح ذات

پس
در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی، شکری واجب

از دست و زبان که برآید
کز عهده شکرش به در آید؟

·       معنی تحت اللفظی:
·       هر نفسی که فرو می بریم، موجب طول عمرمان می شود و هر نفسی که بازپس می دهیم، موجب شادی ذات (روح و روان)  می شود.
·       بنابرین، در هر نفس، دو نعمت الهی به نصیب می بریم و برای هر نعمت باید شکری بگزاریم.
·       از دست چه کسی برمی آید که از عهده اینهمه شکر برای اینهمه نعمت برآید؟

4
مادر
ـ تمام روز ـ
دعا می خواند

·       دعا، به قول سعدی، سیم تلگراف و تلفن مادر برای «بردن عذر خود به درگاه خدا» ست:

بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد

ورنه سزاوار خداوندی اش
کس نتواند که به جای آورد

·       معنی تحت اللفظی:
·       بنده، بهتر است که خود را مقصر (بدهکار و مدیون) بداند و به درگاه خدا عذر ببرد.
·       چاره ای هم جز این ندارد.
·       چون به ازای اینهمه نعمت، کسی نمی تواند به اندازه درخور شکر بگزارد.

·       حالا دگم «گناهکار طبیعی بودن مادر» اثبات می شود:

مادر
ـ تمام روز ـ
دعا می خواند
مادر گناهکار طبیعی است

·       چون مادر و هر کس دیگر با هر نفس، از بدو تولد دو نعمت به نصیب می برد و از عهده دو شکر برای هر نفس (هر نعمت) ناتوان می ماند، بدهی اش دم به دم افزایش می یابد.

5
مادر
ـ تمام روز ـ
دعا می خواند
و فوت می کند به تمام گل ها
و فوت می کند به تمام ماهی ها
و فوت می کند به خودش

·       دعا در قاموس مادر، چیزی است که اشیاء و آدم ها را نسبت به گناه رویین تن می سازد.

·       مادر به همین دلیل،  دعا را بر همه چیز های دور و برش و حتی خودش فوت می کند.

·       ما باید دعا را در آثار شعرای کلاسیک مستقلا مورد بررسی قرار دهیم.

·       حافظ به دعا خیلی تکیه و تأکید دارد.

6
مادر در انتظار ظهور است
و بخششی که نازل خواهد شد

·       مادر به مثابه سوبژکت نسل قبلی جامعه، فردی است که مطلقا سلب سوبژکتیویته شده است:
·       مادر نه برای خویشتن خویش تره خرد می کند و نه برای اعضای جامعه و جهان.

·       مادر اولا در انتظار منجی موعود است.
·       در انتظار منجی موعود بودن ـ در تحلیل نهائی ـ به معنی دل بستن به بیگانه است.

·       این یکی از میراث های نکبت بار نظام فئودالی است.

·       توده رعیت در نظام فئودالی دورنمای تاریخی ندارد.
·       چون سوبژکت تاریخ نه دهقانان بلکه بورژوازی است.
·       درست به همین دلیل در انتظار ظهور منجی موعود است.

·       خود توده رعیت قادر به خیزش و رهایش جامعه از قید و بند فئودالی و بنای جامعه نوین خاص خود نیست.
·       خود توده رعیت محتاج منجی بورژوائی و یا پرولتری است.

·       ریشه های اجتماعی و اقتصادی تئوری انتظار منجی موعود در همین جا ست.

7
مادر در انتظار ظهور است
و بخششی که نازل خواهد شد

·       اگر انتظار نازل شدن بخشش به معنی انتظار مائده ای آسمانی باشد، می توان گفت که مادر به تولید نعمات مادی باور ندارد.
·       مادر برای تولید نعمات مادی توسط اعضای جامعه تره خرد نمی کند.
·       نعمت باید از آسمان نازل شود.

8
مادر در انتظار ظهور است
و بخششی که نازل خواهد شد

·       اگر منظور فروغ از بخشش منزله، رحمت الهی باشد، می توان گفت که مادر به لیاقت معرفتی و تولیدی اعضای جامعه بی باور است.

·       این تصویر فروغ از نسل قبلی، تصویری رئالیستی است.
·       توده کشاورز چه بسا دیم کاشته اند.
·       یعنی زمین را به طرز بخور و نمیری شخم و شیار زده اند و به اندازه بخور ـ نمیری بذر پاشیده اند و در انتظار بارش باران نشسته اند.

·       انتقاد اجتماعی فروغ، ستایش انگیز است.

·       فرق فروغ با منتقدین سطحی و کشکی و الکی و قلابی این است که ضمنا آلترناتیو عرضه می کند:


یک پنجره برای من کافی است
یک پنجره به لحظه ی آگاهی و نگاه و سکوت

اکنون نهال گردو
آنقدر  قد کشیده که دیوار را برای برگ های جوانش
 معنی کند.
 
از آینه بپرس
نام نجات دهنده ات را


آیا زمین که زیر پای تو می لرزد
تنها تر از تو نیست؟

پیغمبران رسالت ویرانی را
با خود به قرن ما آوردند؟

این انفجار های پیاپی
و ابرهای مسموم
آیا طنین آیه های مقدس هستند؟

ای دوست، ای برادر، ای همخون
وقتی به ماه رسیدی
تاریخ قتل عام گل ها را بنویس

همیشه خواب ها
از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می شوند و می میرند

من شبدر چهار پری را می بویم
که روی گور مفاهیم کهنه روییده است

آیا زنی که در کفن انتظار و عصمت خود خاک شد،
جوانی من بود؟

آیا
ـ دوباره ـ
من از پله های کنجکاوی خود بالا خواهم رفت
تا به خدای خوب
 که
 در پشت بام خانه
قدم می زند،
 سلام بگویم؟

حس می کنم که وقت گذشته است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر