وداع کارگران آلمان از روزا لوکزمبورگ
قربانی ترور
به تصویب حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان
محمد
رضا شالگونی
فیدل
کاسترو
کسی که تا آخرین نفس
کسی که تا آخرین نفس
به عدالت اجتماعی وفادار ماند
ویرایش
و تحلیل از
یدالله
سلطان پور
هر
سخنی در باره نظام سیاسی کوبا و
سوسیالیسم
قرن « «بیستم» »
به
طور کلی ،
خواه
ناخواه ، بلافاصله روی بزرگ ترین ضعف آن متمرکز می شود ،
یعنی
نبودِ دموکراسی و آزادی.
هر
نوع طفره رفتن از این حقیقت و پیچاندن بحث در باره خصلت طبقاتی دموکراسی و توخالی
بودن دموکراسی بورژوایی،
جز
واگذار کردن حیاتی ترین سنگرهای پیکار طبقاتی به بهره کشان
نتیجه
ای نداشته و نخواهد داشت.
·
در این جمله رئیس انجمن راه
«کارگر» از ایده ئولوژی این انجمن مدعی
طرفداری از منافع طبقه کارگر پرده برمی افتد.
·
ما برای کشف ماهیت طبقاتی این ایده
ئولوژی باید مفاهیم مهم این حکم (جمله) او
را مورد تأمل قرار دهیم:
1
هر
نوع طفره رفتن از این
حقیقت
جز
واگذار کردن حیاتی ترین سنگرهای پیکار طبقاتی به بهره کشان
نتیجه
ای نداشته و نخواهد داشت.
·
منظور رئیس انجمن از مفهوم «حقیقت»
چیست و کدام حقیقت در مد نظر او ست؟
·
برای پاسخ به این پرسش باید به
جمله قبلی او برگردیم:
هر
سخنی در باره نظام سیاسی کوبا و
سوسیالیسم
قرن « «بیستم» »
به
طور کلی ،
خواه
ناخواه ، بلافاصله روی
بزرگ
ترین ضعف آن
متمرکز می شود،
یعنی
نبودِ دموکراسی و آزادی.
·
منظور او از حقیقت، نه حقیقت، بلکه
«حقیقت امر» (فاکت، تاتزاخه) است.
·
مراجعه کنید به حقیقت، واقعیت امر،
حقیقت امر در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
2
·
حقیقت به حکم (جمله، نظر، اندیشه،
ارزیابی، قضاوت و امثالهم) نسبت داده می
شود و با حکم باطل (دروغ، بهتان، جعل، تحریف، تهمت و امثالهم) مرزبندی می شود.
·
حقیقت به انعکاس درست واقعیت عینی
اطلاق می شود.
·
(درست به معنی نسبی متناسب با توسعه نیروهای
مولده جامعه)
·
حقیقت خود از گردنه دیالک تیکی
نسبی و مطلق می گذرد و خصلت تاریخی کسب می کند.
3
·
بشریت در پیشرفت به سوی حقیقت مطلق
است و با توسعه ی نیروهای مولده بدان نزدیک و نزدیک تر می شود، بی آنکه بتواند
بدان برسد.
·
دلیل این عجز از نیل به حقیقت مطلق،
لایتناهیت واقعیت عینی است.
·
بشریت اما در گذر از گردنه دیالک
تیکی نسبی و مطلق همیشه به حقیقت مطلق نزدیک تر می شود.
·
آثار نیاکان ما در جهان باستان
کلاسیک (انتیک) بخشا منتشر شده اند.
·
سطح شناخت آنها چه بسا در حد سطح
شناخت کودکان مدارس ما بوده است.
·
امروزه بشریت به اعماق کاینات و به
کنه ذرات نفوذ کرده است.
·
این اگر به معنی توسعه بی امان سطح
شناخت بشری و نزدیک تر شدن به حقیقت مطلق نیست، چیست؟
·
چگونه می توان بی شرمانه از بی
لیاقتی بشریت به شناخت واقعیت عینی دم زد و از شکاکیت و لاادریت (اسپکتیسیسم،
اگنوستیسیسم) دفاع کرد؟
4
هر
سخنی در باره نظام سیاسی کوبا و
سوسیالیسم
قرن « «بیستم» »
به
طور کلی ،
خواه
ناخواه ، بلافاصله روی بزرگ ترین ضعف آن متمرکز می شود ،
یعنی
نبودِ دموکراسی و آزادی.
·
از دید رئیس انجمن راه «کارگر» در
کوبا و دیگر کشورهای موسوم به سوسیالیسم
واقعا موجود، نه از آزادی خبری بوده و نه از دموکراسی.
·
ضمنا ادعای بی شرمانه ایادی
امپریالیسم مبنی بر فقدان آزادی و دموکراسی در پشت «دیوار اهنین»، نه دروغ بی
شرمانه ای، بلکه حقیقت (حکمی حقیقی) بوده
است.
·
دلیل رؤسای انجمن های مدعی طرفداری
از سوسیالیسم تر و تازه و تمیز قرن بیست و یکم، همان دلیل ایادی امپریالیسم است:
·
فقدان احزاب رنگارنگ سیاه و زرد و
آبی و صورتی و سرخ و معرکه های انتخاباتی رایج در متروپل های امپریالیستی.
5
هر
سخنی در باره نظام سیاسی کوبا و
سوسیالیسم
قرن « «بیستم» »
به
طور کلی ،
خواه
ناخواه ، بلافاصله روی بزرگ ترین ضعف آن متمرکز می شود ،
یعنی
نبودِ دموکراسی و آزادی.
·
حضرات به تنها چیزی که اعتنائی
ندارند، همین حقیقت است که به قصد عوامفریبی بطرز مکانیکی نشخوار می کنند:
الف
·
حقیقت اما این است که همین
بورژوازی امپریالیستی خیلی خیلی دموکرات تا چند دهه قبل، به توده های دهقانی حق
انتخاب شدن و انتخاب کردن نمی داد.
·
بهانه اش این بود که دهقانان تحت
نفوذ اشراف فئودال اند و خطر آن می رود که آنها را انتخاب کنند.
·
جامعه شناسی به نام لئو کوفلر
نوشت:
·
«اگر این ادعای شما بهانه نیست، پس اشراف
فئودال را از حق کاندید شدن و انتخاب شدن
محروم کنید.
·
چرا دهقانان را محروم می سازید؟»
ب
·
در همین زمان، اشراف فئودال،
بورژوا شده بودند و به تشکیل احزاب لیبرال و مسیحی و سوسیال و غیره پرداخته بودند
و زمام امور را در دست داشتند و کماکان در دست دارند.
·
همین مرکل دختر کشیشی است.
·
و کلیسا مظهر اشرافیت فئودال و
روحانی اند.
·
بسیاری از سیاستمداران القاب
فئودالی (گراف و غیره) را کماکان به دوش
می کشند.
پ
·
حقیقت اما این است که همین
بورژوازی امپریالیستی خیلی خیلی دموکرات تا چند دهه قبل، به توده های زنان حق
انتخاب شدن و انتخاب کردن نمی داد.
·
اگر امروز سنگ طرفداری از حقوق
زنان را به سینه می زند، اولا تحت فشار مبارزات خستگی ناپذیر زنان است.
·
ثانیا به دلیل عدول زنان از مواضع
پرولتری و تمکین به مواضع بورژوازی امپریالیستی است.
·
هر امکانی که برای پیروزی قوای
پرولتاریا در انتخابات می توانست وجود داشته باشد، از بین بدره شده است.
·
همین چند سال قبل، حزب سوسیالیستی
متحد آلمان دموکراتیک تحت بمباران لحظه به لحظه قرار گرفت تا به حزب سوسیال ـ
دموکرات موسوم به حزب چپ کذائی استحاله یافت و حق شرکت در مبارزات انتخاباتی کسب
کرد.
·
سوسیالیسم قرن بیست و یکم مورد نظر
رئیس انجمن راه «کارگر» احتمالا همین سوسیالیسمی است که به شیر بی یال و بی دم شبیه
است.
·
طنز تاریخ این است که اکنون
آلترناتیو مترقی برای هیئت حاکمه بورژوائی ـ امپریالیستی وجود ندارد و اگر کسانی
از وضع موجود راضی نباشند، به احزاب فاشیستی رنگارنگ که سازمان های امنیتی طبقه حاکمه تشکیل داده
اند، رأی می دهند و شق القمر می کنند.
·
خانه های پناهندگان بی پناه را به
آتش می کشند.
·
خارجی ها را ترور می کنند.
·
کارتن خواب ها و معلولین را مورد
آزار و اذیت قرار می دهند.
ت
·
حقیقت اما این است که همین
بورژوازی امپریالیستی خیلی خیلی دموکرات تا چند دهه قبل، از دیکتاتوری های نظامی
حمایت کرده است که در ترکیه و یونان و پرتقال و اسپانیا و شیلی و آرژانتین و غیره
روی کار بوده اند.
·
امروز هم از فوندامنتالیسم در
کشورهای مختلف از قبیل مصر و ترکیه و ایران و عراق و سوریه و اسرائیل و غیره علنا
و مخفیانه دفاع می کند.
ث
·
حقیقت اما این است که رژیم های
فاشیستی (ناسیونال ـ سوسیالیسم در آلمان) و فوندامنتالیستی (خمینی در ایران،
عردوغان در ترکیه، اخوان المسلمین در مصر و الجزایر و غیره) از طریق انتخابات
دموکراتیک کذائی به قدرت رسیده اند.
·
امروزه حتی رژیم های اولیگارشیستی،
نئوفاشیستی از قبیل پوتین و ترامپ و غیره از طریق انتخابات دموکراتیک کذائی به
قدرت می رسند.
·
توده سلب خرد و خوداندیشی شده را
در صورت غیاب روشنگری علمی و انقلابی و تشکیلات توده ای می توان به دنبال هر نخود
سیاهی روانه کرد و خرمن فاجعه درو کرد.
ج
واقعیت
امر و حقیقت امر
·
برای تمیز واقعیت امر از حقیقت
امر، مثالی می زنیم:
1
·
زمین سیاره ای است.
·
زمین سیاره ای از الماس است.
·
هر دو جمله، واقعیت امری اند.
2
·
اما فقط جمله اول، حقیقت امری است.
·
چون فقط آن با واقعیت عینی انطباق
دارد.
·
چون زمین واقعا سیاره ای است.
سخن
از کدامین دموکراسی است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر