حیدر
بابایه سلام
سید محمد حسین
بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)
ترجمه، ویرایش و تحلیل
از
میمحا نجار
13
گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
انسان اوْلان خنجر بئلینه تاخماز
آمما حئییف کوْر توتدوغون بوراخماز
بهشتیمیز جهنّم اوْلماقدادیر
ذى حجّه میز محرّم اوْلماقدادیر
گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
انسان اوْلان خنجر بئلینه تاخماز
آمما حئییف کوْر توتدوغون بوراخماز
بهشتیمیز جهنّم اوْلماقدادیر
ذى حجّه میز محرّم اوْلماقدادیر
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر کسی متأثر از اشک همنوع باشد،
از خونریزی پرهیز می کند.
·
اگر کسی انسان باشد، خنجر به کمر
نمی بندد.
·
اما دریغ که کور، هر آنچه را که
گرفته، ول نمی کند.
·
بهشت ما در حال استحاله به دوزخ
است و ذیحجه ما در حال استحاله به محرم.
1
گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
·
شهریار در این مصراع به توضیح اختلافات
جاری در جامعه می پردازد.
·
از دید او، دلیل ستم بر همنوع، بی
اعتنائی به اشک همنوع است.
·
اگر میان اعضای جامعه ترحم متقابل وجود
داشته باشد، ستم ریشه کن می شود.
·
نمی توان به شهریار حق نداد.
·
سؤال اما این است که چگونه می توان
اعضای جامعه طبقاتی را به ترحم نسبت به همنوع رهنمون شد؟
2
گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
·
اگر کسی در این زمینه نظر آیات عظام
را بپرسد، با استدلال دیگری مواجه خواهد شد.
·
آیات عظام دلیل ستم بر همنوع را در
بی ایمانی به اسلام خواهند دانست.
·
به عبارت دیگر، در عدم رعایت فرامین
شرعی و موازین اخلاقی ـ اسلامی خواهند دانست.
·
سؤال اما این است که دلیل این
اختلاف نظر میان شهریار به مثابه آخوند بی عبا و بی عمامه و آیات عظام مثلا سید
علی و کوسه چیست؟
3
گؤز
یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
·
شهریار هم به احتمال قوی، ترحم بر
همنوع را معلول ایمان به خدا می داند.
·
شهریار احتمالا میان ایمان به خدا
و ترحم به همنوع، رابطه علی برقرار می سازد.
·
حتما حریف رو داری خواهد پرسید:
·
ترور سید احمد کسروی و منشی هیچکاره
بیچاره اش در قاموس شهریار خون ریزی توسط آیات عظام بوده و یا نبوده است؟
·
این جنایت، فرمی از بی رحمی نسبت
به همنوع روشنگر و خیرخواه بوده و یا نبوده است؟
·
آیا شهریار در سوگ اولاد پیغمبر ـ سید
احمد کسروی و منشی معصوم و مظلومش ـ اشکی ریخته و بیتی سروده و نسبت به این عمل ضد
انسانی اعتراض کرده است؟
·
راستی چرا در دل این اجامر جماران
و جمکران، که مؤمنین درجه اول اند و در سایه ایمان عمیق به خدا از افسردن گلی باید
متأثر گردند، ذره ای رحم نسبت به همنوع یافت نمی شود؟
4
گؤز
یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
·
همین سؤال حریف رو دار از
عوامفریبی نهفته در این اندرز فئودالی ـ روحانی شهریار پرده برمی دارد.
·
در نتیجه دیگر نمی توان به اندرز
انتزاعی شهریار تره حتی خرد کرد.
·
همنوع دوستی شهریاران با عبا و بی
عبا، با عمامه و بی عمانه، تظاهر و تزویر است و بس.
·
حرف مفت است و بس.
5
گؤز
یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
·
تاریخ دراز فئودالیسم، تاریخ جنگ
های خونین فئودالی به بهانه های مذهبی است.
·
جوانشیر ـ همشهری سراپا سرخ شهریار ـ در
میراث ارجمندش تحت عنوان «حماسه داد» از جنگ های غارتگرانه سلاطین فئودالی و بویژه
سلطان محمود غزنوی به فریاد است.
·
مراجعه کنید به سیری در حماسه داد
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
·
همین سلطان خونریز غزنوی، دمار از
روزگار همسایه نجیب ما هندوستان در آورده است.
·
بهانه همیشه، دگرمذهبی توده های
هندی بوده است.
·
بت پرستی آنان بوده است.
·
پس تئوری اعتنا به اشک همنوع شهریاران
کجا بوده است؟
·
پس چرا سلاطین مسلمان به اشک
ستمدیدگان هند اعتنائی نداشته اند؟
·
چرا بی مهابا زده اند، کشته
اند، سوزانده اند و برده اند؟
·
نکند مردم بت پرست هند، توان گریه و
اشک ریزی نداشته اند؟
·
راستی هندی ها مرثیه و تعزیه و محرم
و تاسوعا و عاشورا و گریه و زاری دارند و یا هنر نزد عیرانیان است و بس؟
6
گؤز
یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
·
ما که شو های تلویزیونی اجامر
جماران و جمکران را ندیده ایم.
·
شهریار چطور؟
·
شنیده ایم که سرداران سید توده در
ملأ عام تلویزیونی توبه کرده اند، گریه کرده اند و ضمن التماس بخشش، اشک ریخته
اند.
·
پس چرا رفقای جان جانی شهریار ـ امام
جماران و رئیس کل دانشگاه اوین، سید علی جان و میلیاردر جمکران، کوسه رفسنجان ـ به اشک
سرداران سید و ناخدای توده در تلویزیون جماران، تره خرد نکرده اند و خون شان را بی
رحمانه ریخته اند و ضمنا پیشاپیش اعلام کرده اند که این جماعت، معصوم تر از چهارده
معصوم کذائی اند؟
یا رب، چقدر فاصله دست و زبان است!
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر