۱۳۹۵ آذر ۶, شنبه

سیری در سر تیترهای دکتر مرتضی محیط (4)


مرتضی محیط ( ۱۳۱۴)
منبع
صفحه فیسبوک دکتر مرتضی محیط 
تحلیلی از
مسعود بهبودی

عدالت اجتماعی
   
·        عدالت اجتماعی سومین مفهوم مرکزی (سانترال) دکتر محیط است.
·        همان سؤالی را که راجع به دیگر  مفاهیم دکتر محیط (استقلال و آزادی) با ترس و لرز طرح کردیم، می توانیم راجع به این مفهوم او نیز طرح کنیم:

·        منظور دکتر محیط از عدالت اجتماعی چیست؟

·        دکتر محیط چه فرم هائی از عدالت اجتماعی را در این مفهوم مرکزی اش تجرید کرده است؟

·        عدالت و عدل و داد اصلا به چه معنی است و منشاء و زادگاه آن چیست؟

1
داد
   
·        اگر کسی پای منابر تمام ارضی (گلوبال) امپریالیستی و فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی بنشیند، از قول صدر اعظم ها و رؤسای جماهیر و فقها هم همین واژه های انتزاعی عدالت و عدل و داد را می شنود.
·        تفاوت ها نه ماهوی و ذاتی، بلکه فرعی و صوری اند:
·        یکی از عدل علی دم می زند و دیگری از عدل ولی.

2
داد

·        حریف ادعا می کند که همه در حسرت عدالت رایج در کشورش بسر می برند.
·        درست در همین حیص و بیص، حریف دیگری برای حمل صفر های ثروتش، تریلی لازم دارد.

·        سؤال این است که شالوده این عدالت و عدل و داد کذائی چیست؟  

3
داد
   
·        آیا عدالت این است که اغنیا سفره خود را هر از گاهی تکان دهند و فقرا از خرده ـ ریزه های سفره های اغنیا شکمی از غذا در آورند و شکرگزار سیستمی باشند که وجود ذلتکش ذلتبار شان را تحمل می کند و زنده بگورشان نمی سازد؟

4

داد

·        اگهی تبلیغاتی می دهند و برای دختران و زنان مردم قیمت تعیین می کنند و به زوار حرم امامان و امام زادگان اجاره می دهند و بعد اعلام می دارند که در جامعه جماران و جمکران، عدل علی و سید علی حاکم است و احدی گرسنه نیست.

5

داد

·        به کودکان مردم به جای آموزش علم و فن و فکر و فرهنگ، فوت و فن قرائت قرآن را می آموزند که معنی آیاتش را نه معلم می داند و نه شاگرد.
·        اگر هم کسی بداند، درمان هیچ درد با درمان و بی درمانی نیست.
·        ضمنا برای رفع کسالت ویرانگر ناشی از قرائت فرمال قرآن، به کودکان مردم تجاوز جنسی می کنند و تبر بر ریشه های شخصیت نسل فردای جامعه بی فردا فرود می آورند و سنت کثیفی را به سنن رسول اکرم و اعظم و سکینه و صغری می افزایند.
·        بعد در نهایت بی شرمی و بی عقلی از حکومت عدل علی و ولی و سید علی دم می زنند.

·        عدالت چیست و بنیان عدالت چیست؟  

6
داد
   
·        جوانشیر ـ رهبر شهید توده ـ شاهنامه فردوسی را حماسه داد نامیده است.
·        احتمالا در آیینه شفاف ذهن همین حکیم سرخ طوس بوده که  داد و بیداد، دادگر و بیدادگر، دادخواهی، دادجوئی و امثالهم از جامعه منعکس شده اند و جامه مفهومی به خود پوشیده اند.

·        ما را مدت ها این سؤال به خود مشغول داشته که داد چیست و منشاء این داد چیست؟

7
داد
   
·        برای درک مفهوم داد باید ضد دیالک تیکی آن را پیدا کرد.
·        برای پیدا کردن ضد دیالک تیکی داد باید به دیالک تیک دیرمان داد و ستد اندیشید.
·        دیالک تیک داد و ستد یکی از دیالک تیک های یونیورسال است که شیخ شیراز آن را حتی در واویلای رستاخیز معتبر می داند.

8
داد

·        در قاموس شیخ دیالک تیکی اندیش بی همتا، بدون داد به خدا، انتظار ستد بهشت و حوری و مخلفات بیهوده است.
·        در «تئو» ـ لوژی شیخ  شیراز، خدا دوزخ را برای کسانی خلق کرده که وقتی با شنیدن صور اسرافیل صلواة الله علیه از گور بدر می شوند، بی توشه اند.

9
داد
   
·        منشاء داد و بیداد در همین دیالک تیک داد و ستد است:
·        اگر کسی چیزی به دیگری بدهد، باید ستدی به ازای آن دریافت کند.
·        اگر حریف به ازای ستد، داد درخوری ندهد، یعنی اگر دیالک تیک داد و ستد را تخریب کند و صحنه داد و ستد را (بازار زندگی را)  بدون دادن دادی به ازای ستدی ترک کند، «بی داد» از صحنه بدر رود، بیدادگر است.

10
داد

·        کریم هم در قرآنش بیداد و ظلم و ستم را به همین معنی بکار می برد:
·        به زعم کریم، خدا به بندگان نعمات بیشمار داده است. (داد)
·        اگر کسی «شکر خدا را به جای نیاورد»، به خدا داد درخور ندهد، بی داد از بازار مبتنی بر دیالک تیک داد و ستد با خدا بیرون رود، بی دادگر است.
·        حالا می بینیم که بدون دیالک تیک ـ خواه دیالک تیک ایدئالیستی هگل و خواه دیالک تیک ماتریالیستی مارکس و انگلس ـ نمی توان قرآن کریم و مجید و سکینه و زینب را بدرستی درک کرد.

11
داد
  
·        وقتی فردوسی و فرزند برومندش سیاوش کسرائی از دادخواهی توده سخن می گویند، منظور شان پس ستاندن ستدی است که بی داد مانده است.
·        حاصل کار توده را طبقه حاکمه ستانده است و به ازای آن، داد درخور نداده است.
·        توده دست به قیام زده است و برای واپس ستاندن داد خود به دربار شاه رفته است.
·        شاه اگر دادگر باشد، به ازای ستدش، داد درخور می دهد.

12
داد
   
·        اکنون می توان سؤال خود را تکرار کرد:
·        منظور دکتر محیط و مدعیان دیگر از عدالت و عدل و داد چیست؟

·        دکتر محیط و مدعاین دیگر، داد بی ستد درخور مانده ی توده را به چه ترفندی می خواهند بدهند؟

·        البته اگر می خواهند بدهند.

·        به زبان همان کارل مارکس که دکتر محیط به دفاع از دیدگاه های کذائی اش برخاسته، اضافه ارزش چپاول شده توده های مولد و زحمتکش توسط اعضا و اجامر طبقه حاکمه را چگونه می خواهند به توده واپس دهند؟

13

داد

·        ترامپ با همه زوری که زده شده، حاضر شده در حرف فقط 25 میلیون دلار به دانش جویان غارت شده پس دهد.
·        یعنی نصف مبلغ چپاول شده را.

·        کی جرئت آن را دارد که کوسه رفسنجان را، سید علی خراسان را، آیات عظام عردبیل و هر دنبیل را، بابک زنجان را و هزاران اژدهای دیگر را به دادگاه کشد و نصف مبالغ نجومی را واپس گیرد؟

14

داد

·        شهبانور فرح می گوید:
·        سی سال قبل سی میلیون دلار ناقابل با خود به فرنگ آورده است.

·        شاه و شهبانو که سی میلیون دلار را با عرق جبین خود در نیاورده اند.

·        حتی کوسه و سید علی و موسوی زورشان نرسیده واپس گیرند و جلوی اجامر درنده خود بیندازند تا کله قند خرند و زنان و دختران مردم را صیغه کنند و کیف خر کنند.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر