تضاد
پروفسور دکتر گونتر
کروبر
برگردان
شین
میم شین
8
علت در
فلسفه ماتریالیستی ـ دیالک تیکی
·
اما تنها با نظریه ماتریالیستی ـ دیالک تیکی راجع به
تضادهای داخلی و راجع به پیدایش کیفیت های نو در جریان توسعه، شالوده ای برای
پژوهش علت که شامل حال همه عرصه های واقعیت عینی می شود، پدید آمد.
·
در هر تغییر و توسعه چیزها، روندها و سیستم های مادی در
طبیعت و جامعه، علل داخلی و خارجی دست در دست یکدیگر عمل می کنند:
I
علل خارجی
·
علل خارجی از تأثیرات متقابل کلیه چیزها، روندها و سیستم هائی که در پیوند عام
با هم قرار دارند، نشئت می گیرند.
II
علل داخلی
·
علل داخلی را تضادهای ذاتی کلیه چیزها، روندها و سیستم
های مادی تشکیل می دهند که باعث حرکت،
تغییر و توسعه آنها می شوند.
1
·
علل داخلی و خارجی در وحدت دیالک تیکی با هم قرار دارند:
·
علل داخلی تنها ببرکت وجود علل خارجی مؤثر واقع می شوند
و علل خارجی تنها ببرکت وساطت علل داخلی.
2
·
رابطه علل داخلی و خارجی رابطه ای نسبی است:
·
آنچه برای سیستمی علت داخلی محسوب می شود، می تواند برای
سیستم دیگری علت خارجی باشد و برعکس.
3
·
در جریانات بغرنج باید همواره علت اصلی را از علل فرعی
تمیز داد:
III
عت اصلی
·
علت اصلی مختصات ماهوی و ضرور هر معلول را پدید می آورد.
IV
علل فرعی
·
علل فرعی موجد مختصات غیرماهوی و تصادفی معلول می شوند.
1
·
در فاکتورتئوری جامعه شناسی بورژوائی این تمایز تعیین
کننده نادیده گرفته می شود و تفاوت عینی موجود میان علل فرعی و اصلی انکار می شود.
2
·
فاکتورتئوری ادعا می کند که جستجوی فاکتور (علت، عامل) تعیین
کننده و اولیه در روند تاریخ بیهوده است:
3
·
فاکتورتئوری حوادث تاریخی را نتیجه عوامل همتراز و مستقل
بیشمار زیر قلمداد می کند:
الف
·
نتیجه ی فاکتور ایده های سیاسی
ب
·
نتیجه ی فاکتورهای جغرافیائی
پ
·
نتیجه ی فاکتورهای فنی (تکنیکی)
ت
·
نتیجه ی فاکتورهای اخلاقی و غیره.
4
·
فاکتورتئوری بدین طریق دچار اشتباهات زیر می شود:
الف
·
به فاکتورهای غیرماهوی (علل فرعی) پربها می دهد.
ب
·
فاکتورهای ماهوی (علل اصلی) را پرده پوشی می کند.
پ
·
شناخت قانونمندی ها و قوای محرکه روندهای تاریخی را امکان
ناپذیر می سازد.
·
مراجعه کنید به فاکتورتئوری در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر