۱۳۹۵ آبان ۱۱, سه‌شنبه

اشرف دهقانی ـ مصطفی کردستانی ـ ادوارد برنشتاینی (16)


اشرف دهقانی
«رویکرد جدید» حزب دموکرات کُردستان ایران
در خدمت کیست؟
سرچشمه:
صفحه فیسبوک اشرف دهقانی
ویرایش و تحلیل از
ربابه نون

این کدام قدرت واقعی است که
 اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
 از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران رفته و تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟

·        اشرف دهقانی در این پرسش، دیالک تیک ارباب و نوکر (هگل) را از سوئی به شکل دوئالیسم حکومت اقلیم و پیشمرگان حزب دموکرات کردستان و از سوی دیگر به شکل دوئالیسم قدرت واقعی و پیشمرگان حزب دموکرات کردستان بسط و تعمیم می دهد و برای ارباب (حکومت اقلیم و قدرت واقعی قدرتمندتر از حکومت اقلیم) نقش تعیین کننده قایل می شود.
·        حکومت اقلیم همان طایفه مسعود بارزانی است.

·        قدرت واقعی چیست و کیست؟

1
این کدام قدرت واقعی است؟  

·        اشرف دهقانی روان خواننده و شنونده مواعظ خود را کوک می کند و کنجکاوی اش را تحریک می کند و به اوج می رساند:
·        خواننده و شنونده با هوس و حرص خارق العاده ای می خواهد بداند که منظور اشرف دهقانی از قدرت واقعی چیست.

·        سؤال این است که چرا اشرف دهقانی (و نه فقط او)  به ترفند روده درازی متوسل می شوند و خواننده و شنونده مواعظ خود را خسته می کنند و مغزشان را عملا لخت و کرخت می سازند و از کار می اندازند؟

2
این کدام قدرت واقعی است؟  

·        این ترفند اشرف دهقانی، بی اعتنا به وقوف و عدم وقوف او، ترفند همه جریانات سیاسی خرد و کلان ایران ویران است:
·        از سران جماران تا سران «احزاب» و راه و روح و ماه و مهر و عدالت و انصاف و هارت و پورت
·        از خران استالینیسم تا جوجگان تروتسکیسم
·        از سران مائوئیسم تا مدعیان «احزاب» کم و نیست کار و گاری و راه گاری و گوری و غیره و غیره.

3
این کدام قدرت واقعی است؟  

·        دلیل این روده درازی، بی سوادی هراس انگیز سران جماران و جریانات سیاسی اپوزیسیون کذائی ایران است.
·        اگر مارکس برخیزد، خواهد گفت که در این روده درازی ها، فقر فلسفه است که جسمیت یافته، هیئت مادی به خود گرفته، راه افتاده و راست راست راه می رود و هارت و پورت می کند.
  
4
این کدام قدرت واقعی است که
 اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
 از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران رفته
 و تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟

·        پیشمرگان حزب دموکرات کردستان در این پرسش اشرف دهقانی، به مشتی وابسته ی بی هویت و بی شعور و بی شخصیت و گوش به فرمان اوتوریته شباهت دارند.
·        آن سان که تغییر فرم مبارزاتی حزب دموکرات کردستان ایران، به تغییر و یا تعویض اوتوریته وابسته است.

·        این طرز تفکر فئودالی از دیرباز، رواج وسیع داشته که در آثار و اشعار سعدی و حافظ انعکاس وسیع یافته است:

الف
·        کودک نخست تحت اوتوریته پدر و یا مادر است.
·        تصمیمگیر برای اندیشه و عمل کودک «ناقص العقل» و بی هویت و بی شعور و شخصیت، پدر و یا مادر است.
 
ب

·        کودک را اما می توان به معلم مدبری سپرد و تحت اوتوریته او «تربیت» کرد.
·        خود حافظ همین کار را پیش برنامه ریزی می کند:
·        حافظ در آخرین روزهای عمر وصیت می کند که «تربیت» زین الدین (؟) ـ پسرش ـ را اوتوریته علامه تر و بهتری به نام تیمور لنگ به عهده گیرد.
·        در آن صورت به جای حافظ، «قدرت واقعی» برای اندیشه و عمل زین الدین، تصمیم خواهد گرفت.

5
این کدام قدرت واقعی است که
 اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
 از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران رفته و 
تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟

·        خواننده و شنونده این مواعظ اشرف دهقانی، شاید در نهایت خستگی فکری و از کار افتادگی ذهنی، پاسخی به این پرسش او بخواند و یا بشنود.

·        ولی در خود این پرسش، از طرز تفکر متافیزیکی خود اشرف دهقانی و بقیه رهبران بدتر از اشرف دهقانی ملت بخت برگشته ی ایران پرده برمی افتد:
·        اشرف دهقانی در این پرسش ـ چه بخواهد و چه نخواهد، چه بداند و چه نداند ـ دیالک تیک هیرارشی و خود مختاری را به شکل دوئالیسم ارباب و برده و غلام و کنیز و کلفت و نوکر بسط و تعمیم می دهد:
·        در نتیجه، سران جدید حزب دموکرات کردستان ایران نخست به درجه ی عروسک های کوکی مسعود بارزانی و اخیرا دولت امریکا و یا رئیس جمهور آن طویله بی سامان تنزل می یابند.
·        یعنی عملا به قهقرای مشتی لومپن مزدور بی هویت و بی شخصیت و به قول اعضای اشرافیت فدائی فئودال، «بی همه چیز» سقوط می کنند.  

·        در عالم واقع، اما از این خبرها نیست.

6
این کدام قدرت واقعی است که
 اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
 از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران رفته و 
تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟

·        در هر جامعه فئودالی و ملوک الطوایفی، دیالک تیک هیرارشی و خودمختاری حاکم بوده و حاکم است.

·        این دیالک تیک لبریز از تضادهای چرکین خونچکان است.
·        اگر اشرف دهقانی آثار هنرمندان فئودالی بریتانیای کبیر سابقا موجود را حداقل به صور فیلم و تئاتر و غیره در تلویزیون و انترنت دیده باشد، به این نتیجه می رسد که هر خان فئودالی ضمن تحت الحمایگی خان الخوانین، با فئودال های دیگر درگیر است و از فرط وحشت چه بسا خواب راحت بر او حرام می شود.
·        هر حریفی در دربار سلاطین فئودالی و در خرگاه خوانین فئودالی، خصم بالقوه است و می تواند درحین خواب، خنجر بر ستون فقرات سلطان و یا خان بکارد.

7
این کدام قدرت واقعی است که
 اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
 از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران رفته و 
تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟

·        اشرف دهقانی از تاریخ معاصر خوانین کرد منطقه حتی غافل مانده است.

·        خوانین فئودالی کرد فقط با دول مرکزی درگیر نبوده اند و نیستند.
·        بلکه ضمنا با سران فئودالی طوایف و قبایل کرد دیگر نیز درگیر بوده اند:
·        یعنی در دیالک تیک وحدت و تضاد سیال به سر برده اند و بسر می برند:
·       همان عردوغان که کردهای سوریه را بمباران می کند و صدها صدها رهسپار گور می سازد، همان عردوغان است که «حکومت اقلیم» قوای او را به حمایت هوائی در جنگ بر ضد داعش کذائی فرا می خواند. 

الف
·        برخی از خوانین کرد با دربار پهلوی و یا با صدام و این و آن متحد بوده اند و تشنه به خود خوانین کرد دیگر بوده اند.
·        بخشی از سران قبایل فئودالی کرد، چه بسا توسط برادران کذائی کرد به ساواک و صدام لو داده شده اند و یا حتی دستگیر شده اند و تحویل ساواک داده شده اند تا در زندان های شاه آب خنک بخورند، سر حال بیایند و حرص شان بخوابد.

ب
·        درست در حیص و بیص کشتار کردها توسط اجامر شاهی و شیخی و بعثی و عثمانی و غیره، دیگر خوانین فئودالی کرد با همان اجامر شاهی و شیخی و بعثی و عثمانی و غیره همکاسه و همپیاله بوده اند.
·        قانونمندی فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی همین است.

پ

·        همین قانونمندی فئودالی است که در «سازمان» های فدائی و مجاهد و توده ای و مائوئیستی و تو ـ دهی و غیره عمل می کند.
·        فریب هارت ها و پورت ها را فقط ساده لوحان خرفت و خر می خورند.
·        در این انشعابات و دسته بندی ها و ستیزها و سازش ها، رد پای تضادهای دیر آشنای فئودالی حی و حاضر و عریان و آشکار و عیان است.

·        جوانشیر فلسفه فقیر دلیل برخی از انشعابات در حزب تو ـ ده را سبقت از حریف در ورود به جائی تصور و ترسیم کرده است.
·        این بدان معنی است که برای انشعابات، نه دلیل  سمتگیری و و دلایل ایده ئولوژیکی، بلکه دلایل سنتی ـ فئودالی وجود داشته است.

·        هر دار و دسته به محض تشکیل دستخوش انشعاب می شود.


ت
·        ما امروز شاید بیشتر از تعداد پرولتاریا (کارگران صنعتی)، «حزب» کمونیستی و مائوئیستی و توده ای و غیره داشته باشیم.
·        این باند بازی ها، دار و دسته سازی ها، خود خواهی ها، خود ستیزی ها و غیره ریشه در مناسبات تولیدی فئودالی دارند.
·        تمیز دوست از دشمن در باندهای فئودالی شق القمری دیگر است.

ث

·        برخی از تیز اندیشان، ترور هایی را که به حساب دول مرکزی داخبلی و خارجی گذاشته می شوند، محصول تضادهای درونی سازمان ها و احزاب فئودالی با داس و چکش و نقاله و قلم و تفنگ و خنجر می دانند.
·        خودستیزی در درون دار و دسته های فئودالی، امری طبیعی و قانونمند است.

·        کدام عروسک کوکی وارگی؟

·        ما در این جور پدیده ها با منافع قبیله ای، طایفه ای، فردی و گروهی سر و مر و گنده سر و کار داریم.
·        بغرنجی این مسائل ضمنا از آن رو ست که این کرد و کار ها به خردستیزی سرشته اند.

·        مراجعه کنید به خرد، خردستیزی (ایراسیونالیسم) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری     

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    برخی از تیز اندیشان، ترور هایی را که به حساب دول مرکزی داخلی و خارجی گذاشته می شوند، محصول تضادهای درونی سازمان ها و احزاب فئودالی با داس و چکش و نقاله و قلم و تفنگ و خنجر می دانند.

    پاسخحذف