اشرف
دهقانی
«رویکرد
جدید» حزب دموکرات کُردستان ایران
در
خدمت کیست؟
سرچشمه:
صفحه
فیسبوک اشرف دهقانی
ویرایش و
تحلیل از
ربابه نون
این
کدام قدرت واقعی است که
اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط
تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و
به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران
رفته و تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟
·
اشرف دهقانی در این پرسش، دیالک
تیک ارباب و نوکر (هگل) را از سوئی به شکل دوئالیسم حکومت اقلیم و پیشمرگان حزب
دموکرات کردستان و از سوی دیگر به شکل دوئالیسم قدرت واقعی و پیشمرگان حزب دموکرات
کردستان بسط و تعمیم می دهد و برای ارباب (حکومت اقلیم و قدرت واقعی قدرتمندتر از
حکومت اقلیم) نقش تعیین کننده قایل می شود.
·
حکومت اقلیم همان طایفه مسعود
بارزانی است.
·
قدرت واقعی چیست و کیست؟
1
این
کدام قدرت واقعی است؟
·
اشرف دهقانی روان خواننده و شنونده
مواعظ خود را کوک می کند و کنجکاوی اش را تحریک می کند و به اوج می رساند:
·
خواننده و شنونده با هوس و حرص
خارق العاده ای می خواهد بداند که منظور اشرف دهقانی از قدرت واقعی چیست.
·
سؤال این است که چرا اشرف دهقانی
(و نه فقط او) به ترفند روده درازی متوسل
می شوند و خواننده و شنونده مواعظ خود را خسته می کنند و مغزشان را عملا لخت و
کرخت می سازند و از کار می اندازند؟
2
این
کدام قدرت واقعی است؟
·
این ترفند اشرف دهقانی، بی اعتنا
به وقوف و عدم وقوف او، ترفند همه جریانات سیاسی خرد و کلان ایران ویران است:
·
از سران جماران تا سران «احزاب» و
راه و روح و ماه و مهر و عدالت و انصاف و هارت و پورت
·
از خران استالینیسم تا جوجگان
تروتسکیسم
·
از سران مائوئیسم تا مدعیان
«احزاب» کم و نیست کار و گاری و راه گاری و گوری و غیره و غیره.
3
این
کدام قدرت واقعی است؟
·
دلیل این روده درازی، بی سوادی هراس
انگیز سران جماران و جریانات سیاسی اپوزیسیون کذائی ایران است.
·
اگر مارکس برخیزد، خواهد گفت که در
این روده درازی ها، فقر فلسفه است که جسمیت یافته، هیئت مادی به خود گرفته، راه
افتاده و راست راست راه می رود و هارت و پورت می کند.
4
این
کدام قدرت واقعی است که
اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط
تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و
به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران
رفته
و تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟
·
پیشمرگان حزب دموکرات کردستان در
این پرسش اشرف دهقانی، به مشتی وابسته ی بی هویت و بی شعور و بی شخصیت و گوش به فرمان
اوتوریته شباهت دارند.
·
آن سان که تغییر فرم مبارزاتی حزب
دموکرات کردستان ایران، به تغییر و یا تعویض اوتوریته وابسته است.
·
این طرز تفکر فئودالی از دیرباز،
رواج وسیع داشته که در آثار و اشعار سعدی و حافظ انعکاس وسیع یافته است:
الف
·
کودک نخست تحت اوتوریته پدر و یا
مادر است.
·
تصمیمگیر برای اندیشه و عمل کودک
«ناقص العقل» و بی هویت و بی شعور و شخصیت، پدر و یا مادر است.
ب
·
کودک را اما می توان به معلم مدبری
سپرد و تحت اوتوریته او «تربیت» کرد.
·
خود حافظ همین کار را پیش برنامه
ریزی می کند:
·
حافظ در آخرین روزهای عمر وصیت می
کند که «تربیت» زین الدین (؟) ـ پسرش ـ را اوتوریته علامه تر و بهتری به نام تیمور لنگ به
عهده گیرد.
·
در آن صورت به جای حافظ، «قدرت
واقعی» برای اندیشه و عمل زین الدین، تصمیم خواهد گرفت.
5
این
کدام قدرت واقعی است که
اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط
تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و
به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران
رفته و
تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟
·
خواننده و شنونده این مواعظ اشرف
دهقانی، شاید در نهایت خستگی فکری و از کار افتادگی ذهنی، پاسخی به این پرسش او
بخواند و یا بشنود.
·
ولی در خود این پرسش، از طرز تفکر
متافیزیکی خود اشرف دهقانی و بقیه رهبران بدتر از اشرف دهقانی ملت بخت برگشته ی
ایران پرده برمی افتد:
·
اشرف دهقانی در این پرسش ـ چه
بخواهد و چه نخواهد، چه بداند و چه نداند ـ دیالک تیک هیرارشی و خود مختاری را به
شکل دوئالیسم ارباب و برده و غلام و کنیز و کلفت و نوکر بسط و تعمیم می دهد:
·
در نتیجه، سران جدید حزب دموکرات
کردستان ایران نخست به درجه ی عروسک های کوکی مسعود بارزانی و اخیرا دولت امریکا و
یا رئیس جمهور آن طویله بی سامان تنزل می یابند.
·
یعنی عملا به قهقرای مشتی لومپن مزدور
بی هویت و بی شخصیت و به قول اعضای اشرافیت فدائی فئودال، «بی همه چیز» سقوط می
کنند.
·
در عالم واقع، اما از این خبرها
نیست.
6
این
کدام قدرت واقعی است که
اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط
تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و
به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران
رفته و
تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟
·
در هر جامعه فئودالی و ملوک
الطوایفی، دیالک تیک هیرارشی و خودمختاری حاکم بوده و حاکم است.
·
این دیالک تیک لبریز از تضادهای
چرکین خونچکان است.
·
اگر اشرف دهقانی آثار هنرمندان
فئودالی بریتانیای کبیر سابقا موجود را حداقل به صور فیلم و تئاتر و غیره در
تلویزیون و انترنت دیده باشد، به این نتیجه می رسد که هر خان فئودالی ضمن تحت
الحمایگی خان الخوانین، با فئودال های دیگر درگیر است و از فرط وحشت چه بسا خواب
راحت بر او حرام می شود.
·
هر حریفی در دربار سلاطین فئودالی
و در خرگاه خوانین فئودالی، خصم بالقوه است و می تواند درحین خواب، خنجر بر ستون
فقرات سلطان و یا خان بکارد.
7
این
کدام قدرت واقعی است که
اکنون بعد از 20 سال تمام محدودیت های اعمال شده
توسط
تشکیلات موسوم به حکومت اقلیم را برچیده
و
به پیشمرگان این حزب اجازه می دهد
از داخل خاک عراق و مناطق مرزی به داخل ایران
رفته و
تحرکات نظامی شان را از سر گیرند؟
·
اشرف دهقانی از تاریخ معاصر خوانین
کرد منطقه حتی غافل مانده است.
·
خوانین فئودالی کرد فقط با دول
مرکزی درگیر نبوده اند و نیستند.
·
بلکه ضمنا با سران فئودالی طوایف و
قبایل کرد دیگر نیز درگیر بوده اند:
·
یعنی در دیالک تیک وحدت و تضاد
سیال به سر برده اند و بسر می برند:
· همان عردوغان که کردهای سوریه را بمباران می
کند و صدها صدها رهسپار گور می سازد، همان عردوغان است که «حکومت اقلیم» قوای او
را به حمایت هوائی در جنگ بر ضد داعش کذائی فرا می خواند.
الف
·
برخی از خوانین کرد با دربار پهلوی
و یا با صدام و این و آن متحد بوده اند و تشنه به خود خوانین کرد دیگر بوده اند.
·
بخشی از سران قبایل فئودالی کرد،
چه بسا توسط برادران کذائی کرد به ساواک و صدام لو داده شده اند و یا حتی دستگیر
شده اند و تحویل ساواک داده شده اند تا در زندان های شاه آب خنک بخورند، سر حال
بیایند و حرص شان بخوابد.
ب
·
درست در حیص و بیص کشتار کردها
توسط اجامر شاهی و شیخی و بعثی و عثمانی و غیره، دیگر خوانین فئودالی کرد با همان
اجامر شاهی و شیخی و بعثی و عثمانی و غیره همکاسه و همپیاله بوده اند.
·
قانونمندی فرماسیون اجتماعی ـ
اقتصادی فئودالی همین است.
پ
·
همین قانونمندی فئودالی است که در
«سازمان» های فدائی و مجاهد و توده ای و مائوئیستی و تو ـ دهی و غیره عمل می کند.
·
فریب هارت ها و پورت ها را فقط
ساده لوحان خرفت و خر می خورند.
·
در این انشعابات و دسته بندی ها و
ستیزها و سازش ها، رد پای تضادهای دیر آشنای فئودالی حی و حاضر و عریان و آشکار و
عیان است.
·
جوانشیر فلسفه فقیر دلیل برخی از
انشعابات در حزب تو ـ ده را سبقت از حریف در ورود به جائی تصور و ترسیم کرده است.
·
این بدان معنی است که برای
انشعابات، نه دلیل سمتگیری و و دلایل ایده ئولوژیکی، بلکه دلایل سنتی ـ فئودالی وجود داشته
است.
·
هر دار و دسته به محض تشکیل دستخوش
انشعاب می شود.
ت
·
ما امروز شاید بیشتر از تعداد پرولتاریا
(کارگران صنعتی)، «حزب» کمونیستی و مائوئیستی و توده ای و غیره داشته باشیم.
·
این باند بازی ها، دار و دسته سازی
ها، خود خواهی ها، خود ستیزی ها و غیره ریشه در مناسبات تولیدی فئودالی دارند.
·
تمیز دوست از دشمن در باندهای
فئودالی شق القمری دیگر است.
ث
·
برخی از تیز اندیشان، ترور هایی را
که به حساب دول مرکزی داخبلی و خارجی گذاشته می شوند، محصول تضادهای درونی سازمان
ها و احزاب فئودالی با داس و چکش و نقاله و قلم و تفنگ و خنجر می دانند.
·
خودستیزی در درون دار و دسته های
فئودالی، امری طبیعی و قانونمند است.
·
کدام عروسک کوکی وارگی؟
·
ما در این جور پدیده ها با منافع
قبیله ای، طایفه ای، فردی و گروهی سر و مر و گنده سر و کار داریم.
·
بغرنجی این مسائل ضمنا از آن رو ست
که این کرد و کار ها به خردستیزی سرشته اند.
·
مراجعه کنید به خرد، خردستیزی
(ایراسیونالیسم) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
ویرایش:
پاسخحذفبرخی از تیز اندیشان، ترور هایی را که به حساب دول مرکزی داخلی و خارجی گذاشته می شوند، محصول تضادهای درونی سازمان ها و احزاب فئودالی با داس و چکش و نقاله و قلم و تفنگ و خنجر می دانند.