اثری از
روزبه دلیجانی
غزل
(246)
ویرایش
و تحلیل از
شین میم شین
جور
دشمن چه کند گر نکشد، طالب دوست؟
گنج
و مار و گل و خار و غم و شادي
به هم اند
·
معنی تحت اللفظی:
·
طالب دوست، چه چاره ای جز تحمل جور
دشمن دارد؟
·
برای اینکه همیشه و همه جا گنج و
مار، گل و خار و غم و شادی با هم اند.
·
تار و پود این بیت شیخ شیراز به دیالک
تیک سرشته است.
·
حتی واژه ای در این بیت نمی توان
پیدا کرد که قطبی از دیالک تیکی نباشد:
1
جور
دشمن چه کند گر نکشد، طالب دوست؟
گنج
و مار و گل و خار و غم و شادي
به هم اند
·
جور، قطبی از دیالک تیک عهد و وفا
ـ جور و جفا ست.
·
کریم هم در قرآنش (البته مجید هم
سهمی در آن دارد) ظلم را به همین معنا به کار می برد.
·
سؤال این است که منشاء مادی (اجتماعی
ـ اقتصادی) این دیالک تیک کجا ست که هم در آیینه ضمیر کریم (و مجید) منعکس می شود و هم در آیینه ضمیر سعدی و همه
شعرای قرون وسطی فئودالی؟
2
جور
دشمن چه کند گر نکشد، طالب دوست؟
گنج
و مار و گل و خار و غم و شادي
به هم اند
·
همه مفاهیم دیالک تیک عهد و وفا ـ جور و جفا منشاء برده
داری دارند:
·
عهد، قرار دادی است که میان بنده و
ارباب ـ خواه با واسطه و خواه بی واسطه ـ منعقد می شود.
·
دو طرف معاهده قول می دهند که به
عهد منعقده وفا کنند.
·
بدین طریق قطب اول این دیالک تیک
به شکل عهد و وفا به عهد تشکیل می یابد و به اختصار عهد و وفا نامیده می شود.
3
جور
دشمن چه کند گر نکشد، طالب دوست؟
گنج
و مار و گل و خار و غم و شادي
به هم اند.
·
واژه های با وفا و بی وفا که
همچنان و هنوز جانسختی از خود نشان می دهند و به حیات خود ـ کم و بیش ـ ادامه می
دهند، یادگار نظام برده داری اند:
هوشنگ ابتهاج (سایه)
من
بر نخیزم از سر راه وفای تو
از هستی ام
از هستی ام
ـ اگر
چه ـ
بر
انگیختند گرد
روزی که جان فدا کنمت، باورت شود
دردا که جز به مرگ نسنجند، قدر مرد
روزی که جان فدا کنمت، باورت شود
دردا که جز به مرگ نسنجند، قدر مرد
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر چه از هستی ام گرد بر انگیخته
اند، یعنی اگرچه خانه هستی ام را بر سرم آوار کرده اند و گرد و خاکی از آن باقی
گذاشته اند، من از راه وفای تو بر نخواهم خاست.
·
یعنی به عهده منعقده ام با تو وفا
خواهم کرد.
·
دریغا، پس از آنکه جانم را بر سر عهد
و پیمانم نهادم، درخواهی یافت که معیار سنجش قدر مرد، مرگ است.
·
آدم باید بمیرد تا وفاداری اش به
عهد و پیمان منعقده اثبات شود.
·
سایه هم در این دو بیت شعر و هم در
همه اشعارش، مفاهیم برده داری و فئودالی را با محتوای توده ای پر می کند.
·
سایه با توده عهد و پیمان بسته است
و بسان توده ای های سابقا موجود، به عهد و پیمان خود وفادار می ماند.
4
جور
دشمن چه کند گر نکشد، طالب دوست؟
گنج
و مار و گل و خار و غم و شادي
به هم اند.
·
اگر برده و یا ارباب به عهد منعقد شده،
وفا نکند، قطب دیگر این دیالک تیک، یعنی جور و جفا تشکیل می شود.
·
سعدی واژه جور را در این بیت به
معنی ظلم و ستم به کار می برد، به همان سان که کریم در قرآنش بکار برده است.
·
در قاموس کریم هر کس به عهد و میثاقی
که در روز الست با خدا بسته، وفا نکند، ستمگر است.
·
معلوم نیست، چرا و به چه دلیل.
·
کریم خیاط باشی است:
·
خودش به میل خودش می برد و به میل
خودش می دوزد.
·
مراجعه کنید به قرآن کریم از دیدی
دیگر در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
5
جور
دشمن چه کند گر نکشد، طالب دوست؟
گنج
و مار و گل و خار و غم و شادي
به هم اند.
·
دیالک تیک دیگر، که شیخ در این بیت
شعر توسعه می دهد، دیالک تیک دوست و دشمن است:
·
طالب دوست برای دستیابی به دوست ناچار
از تحمل جور دشمن است.
·
این ضمنا به معنی تشکیل دیالک تیکی
سه عضوی است:
·
دیالک تیک طالب ـ دشمن ـ مطلوب
·
دشمن در این بیت شعر شیخ، به معنی
رقیب است.
·
رقیب در شعر قرون وسطی به معانی
مختلف به کار می رود:
·
رقیب در واقع مراقب دوست است.
·
ولی به همین دلیل دشمن (مزاحم)
طالب دوست است.
·
رقیب ضمنا می تواند خودش هم به نوبه
خود، طالب دوست باشد.
·
یعنی بر سر دوست رقابت در بین
باشد.
·
مراجعه کنید به مقوله رقیب در شعر
حافظ در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
6
جور
دشمن چه کند گر نکشد، طالب دوست؟
گنج
و مار و گل و خار و غم و شادي
به هم اند.
·
دیالک تیک های دیگری که شیخ توسعه داده
عبارتند از دیالک تیک گنج و مار، گل و خار، غم و شادی.
·
آثار شیخ شیراز ـ چه نثر شعر گونه اش
و چه شعرش ـ بهترین منبع برای تمرین تفکر مفهومی
است.
·
آثار شیخ شیراز گنجینه فکری بی
پایان است.
·
شیخ شیراز بهترین مائده ای است که
نصیب فارسی زبانان شده است.
·
مائده ای بهتر نمی توان یافت.
·
ما دار و ندار فکری مان را مدیون
شیخ شیرازیم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر