۱۳۹۵ مهر ۸, پنجشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (463)


فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان شین میم شین

پیشکش به 

هوشنگ قربان نژاد

بخش اول
واکنش فلسفه بورژوائی واپسین به توسعه علوم طبیعی
(فیزیک، بیولوژی، پسیکولوژی)
ادامه

47

·        این مسئله که آیا معارف علوم طبیعی لازم اند و فلسفه چگونه باید این معارف را به خدمت گیرد، جزو مسائلی است که در تفکر بورژوائی به طرز متناقضی مورد بحث قرار می گیرد.

48
·        در حالیکه فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی به مثابه شالوده جهان بینی علمی، هرگز نمی تواند دست و پای خود را در عرصه علوم طبیعی ببندد، فلسفه بورژوائی می کوشد تا جهان بینی علمی ئی را تأسیس کند که دربرگیرنده درکی از طبیعت، جامعه و تفکر نباشد.
·        ضمنا این کرد و کار خود را به مثابه کرد و کاری آزاد از پیش شرط های علوم طبیعی قلمداد می کند که پیامدی برای پژوهش علمی ـ طبیعی (پژوهش در زمینه علوم طبیعی) ندارد.    

49
·        اگر استنباطات فلسفه حیاتی را بنا بر دعاوی خودش ارزیابی کنیم، متوجه می شویم که آن، چه بسا آگاهانه دلش می خواهد که تفکرش کاملا مغایر با تفکر علمی ـ طبیعی (مغایر با تفکر مبتنی بر علوم طبیعی) باشد.    

50
·        اما وقتی نوبت به استنباطات پوزیتیویستی می رسد، ورق برمی گردد.
·        چون پوزیتیویسم عقب نگرانه و روش شناسانه خواهان اهمیت داشتن علوم طبیعی است و برای مواضع مبتنی بر علوم طبیعی وزن سنگینی قایل می شود.

51
·        در حالیکه در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی، دستکم میان اصول بنیادی فلسفی ـ جهان بینانه ی تضمین شده برای دانش احکام فلسفی تدقیق گشته در دوره زمانی معینی  و فرضیه های فلسفی تفاوت گذاشته می شود، در چارچوب فلسفه بورژوائی، حتی نظر اسلوبی فراگیری راجع به ماهیت مفهوم تعمیم فلسفی یافت نمی شود.   

52
·        برتری چشمگیر تفکر ماتریالیستی ـ دیالک تیکی ـ تاریخی خود را ضمنا در مقایسه با تشتت اسلوبی در کلیت تفکر فلسفه بورژوائی نمودار می سازد.

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر