فصل پانزدهم
روانکاوی
پروفسور دکتر
کارل هاینتس بروان
برگردان شین
میم شین
پیشکش به
هوشنگ تیزابی
(۱۳۲۲ ـ ۱۳۵۳ )
مؤلف «نقدی بر فرویدیسم»
هوشنگ تیزابی
(۱۳۲۲ ـ ۱۳۵۳ )
مؤلف «نقدی بر فرویدیسم»
بخش اول
تأسیس روانکاوری
زیگموند فروید
ادامه
19
·
فروید تصورات اوتوریتر (مبتنی بر
اوتوریته) نهفته در فرهنگ را توصیح می دهد، وقتی که او بویژه با توجه به روانشناسی
توده ای له بون می نویسد:
·
«سلطه بر توده توسط اقلیتی، همانقدر دشوار
است که واداشتن توده به کار فرهنگی دشوار است.
·
برای اینکه توده ها فعال و صاحب
نظر نیستند.
·
توده ها دوست ندارند که از ارضای
نیازهای غریزی صرفنظر کنند.
·
با اقامه دلیل نمی توان توده را به
وجوب آن قانع ساخت.
·
افراد توده همدیگر را در تحمل
لگامگسیختگی تقویت می کنند.»
·
(همانجا، ص 328)
20
·
اولین تمایز میان «من» و «آن» در
میدان تنش میان فرد نیازمند و شخصیت انسانی ناشی از فرهنگ تشکیل می شود.
·
فرهنگی که واسطه میان «من» و جهان
خارج است.
·
(فروید در متا پسیکولوژی اش، میان سه مرجع
تفاوت قایل می شود:
·
من
·
آن
·
فرامن
الف
آن
·
آن، مرجع غریزی تقریبا طبیعی است.
ب
·
فرا من (برتر از من)، مرجع مثلا
اخلاقی و یا وجدان انسانی است که حریف غریزه هوس و یا «آن» است.
·
فروید به فرامن نام سانسور می دهد.
·
فرامن در ایام طفولیت (تا 6 سالگی)
تشکیل می شود که حاوی هنجارهای اخلاقی مکسوبه از محیط و بویژه از والدین است که کودک
از آن خود می کند. مترجم)
21
·
فرامن نیز ـ به نوبه خود ـ نتیجه
تمایز «من» است.
·
منی که در او هنجارهای اجتماعی وساطت
شده توسط والدین ذخیره می شوند.
22
·
فروید می نویسد:
·
«می بینیم که «آن» و فرامن، علیرغم همه فرق
های بنیادی شان، انطباقی را نمودار می سازند:
·
آندو تأثیرات خاصی را نشان می
دهند.
·
«آن» جنبه های موروثی را نمودار می سازد.
·
فرامن عمدتا جنبه هائی را نمودار
می سازد که فرد از این و آن اتخاذ کرده است.
·
در حالیکه «من» عمدتا تجارب شخصی
اش را یعنی جنبه های اتفاقی و اکتوئل را نمودار می سازد.»
·
(همانجا، جلد 17، ص 69)
23
·
روانکاوی در این درک از شخصیت انسانی
به سه نکته اصلی زیر می رسد:
الف
·
اولا به ایده ی معارف (دانش های
تجربی) اجتماعی بیولوژیکی می رسد که «آن» بطور سنتی به میراث می نهد.
·
یعنی به وجود میراث بدوی (ارکائیک،
باستانی) می رسد که برای هر فرد منفرد تعیین کننده است.
·
فروید آن را آگاهانه بر خلاف معارف
معلوم بیولوژی در آن زمان، به خدمت می گیرد.
·
(همانجا، جلد 16، ص 207)
·
فروید می کوشد تا با این ایده تمایز
میان روانشناسی فردی و روانشناسی توده ای را از بین ببرد.
ب
·
این میراث بدوی (ارکائیک، باستائی)
بویژه در عقده اودیپوس قرار دارد.
·
فروید این عقده را در اثری تحت
عنوان «توتم و تابو» (1913) توسعه می دهد.
·
این عقده مبتنی بر زدن پدر اولیه
توسط پسرش در گله های اولیه انسانی و احساس گناه ناشی از آن است.
·
فروید بر آن بوده که «در عقده
اودیپوس آغازین، مذهب و اخلاق و جامعه و هنر به هم می رسند.
·
در انطباق کامل با نظر روانکاوی که
این عقده، هسته مرکزی کلیه اختلالات روانی است.»
·
(همانجا، جلد 9، ص 188)
پ
·
از آنجا که «آن» برای هر فرد کاملا
نا شناخته و برای فرامن عمدتا نا شناخته است، پس «نا شناخته» کیفیت روانی تعیین
کننده ی پراتیک حیات انسانی است.
·
مشخصات این نا شناخته از دید فروید
به شرح زیر اند:
1
·
عاری از تضاد بودن
2
·
جریان اولیه (تحرک تصاحب ها،
تسخیرها)
3
·
بی زمانی
4
·
جایگزین سازی واقعیت برونی با
واقعیت درونی.»
·
(همانجا، جلد 10، ص 286)
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر