۱۳۹۵ شهریور ۲۰, شنبه

طبقات اجتماعی آغازین و واپسین



برگردان  شین میم شین

·        برای درک تفاوت طبقات اجتماعی آغازین با طبقات اجتماعی واپسین، بهتر است که آندو را در فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی مختلف مشخصا مورد بررسی قرار دهیم:

1
·        طبقه اجتماعی برده دار آغازین به صورت نطفه در درون جامعه اشتراکی اولیه وجود دارد و همگام با توسعه و تکامل نیروهای مولده  رشد می کند.

2
·        درست به همان سان که نطفه در درون تخم مرغ وجود دارد و اگر شرایط عینی فراهم آید، یعنی مرغی روی آن بخوابد و یا درجه حرارت لازم بطور مصنوعی فراهم آید، رشد می کند.
·        دیالک تیک تز و آنتی تز

3
·         وقتی نیروهای مولده (وسایل تولید، علم، فن، انسان مولد و غیره) به اندازه کافی رشد کند و تضاد آن با مناسبات تولیدی اشتراکی شدت یابد، همین طبقه اجتماعی برده دار دست به انقلاب اجتماعی می زند و فرماسیون اشتراکی اولیه ی بحران زده را از درون منفجر می کند.

4
·        یعنی فرم مالکیت بر وسایل تولید را و عملا مناسبات تولیدی را تحول می بخشد:
·        مالکیت اشتراکی بر وسایل تولید جای خود را به مالکیت برده داری بر وسایل تولید می دهد و راه توسعه سریعتر نیروهای مولده باز می شود.

5
·        این طبقه اجتماعی را طبقه اجتماعی برده دار آغازین می نامند که ماهیتا طرفدار توسعه و تکامل نیروهای مولده و نتیجتا طرفدار پیشرفت اجتماعی است.
·        یعنی طبقه اجتماعی انقلابی ئی است.

6
·        همین طبقه اجتماعی همان خصوصیات جهان بینانه و ایدئولوژیکی را دارد که مثلا برتولت برشت (طبقه کارگر) دارد:


الف

·        طرفدار حقیقت عینی است.



ب

·        نماینده و مبلغ خوش بینی فلسفی است.



پ


·        آثار هنری اش و مکاتب فلسفی اش انقلابی اند و الی آخر.

7
·        اما همین طبقه اجتماعی برده دار انقلابی آغازین پس از توسعه و تکامل نیروهای مولده و تشدید تضاد آن با مناسبات تولیدی برده داری، تحول کیفی می یابد و از طبقه اجتماعی انقلابی سابق به طبقه اجتماعی ارتجاعی استحاله می یابد و هر جنبش انقلابی ضد برده داری را  در خاک و خون خفه می کند و مانع تحول فرم مالکیت بر وسایل تولید می شود.

8
·        این طبقه اجتماعی را طبقه اجتماعی برده دار واپسین می نامند که از سرتاپا ارتجاعی است:


الف

·        دشمن حقیقت عینی است.



ب

·        خردستیز و تردیدگرا و ندانمگرا و بدین (طرفدار پسیمیسم) است.



پ

·        نومید و پوچی گرا (طرفدار نیهلیسم) و بی فردا و بی دورنما ست.



·        مراجعه کنید به  حقیقت، پسیمیسم، اسکپتیسیسم، نیهلیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری






9

·        قطب متضاد طبقه اجتماعی فئودال آغازین انقلابی نیز  بصورت نطفه در درون فرماسیون برده داری رشد می کند و مکلف به اجرای تحول انقلابی مناسبات تولیدی (قبل از همه مناسبات مالکیت بر وسایل تولید) است.



10

·        اکنون می توان به بقیه ماجرا اندیشید و به طبقه اجتماعی فئودال واپسین و فئودالیسم واپسین و بعد به سرمایه داری واپسین و بورژوازی واپسین و معاصر رسید و به وضوح دید که هر طبقه اجتماعی دو فاز کیفی آغازین و واپسین را، انقلابی و ارتجاعی را طی می کند.



پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر