مهدی اخوان ثالث
(1307 ـ 1369)
صبح
از این اوستا
(1344)
ویرایش و
تحلیل از
ربابه نون
در این صبح بزرگ شسته و پاک اهورایی
ز تو می پرسم ای مزدا اهورا، ای اهورامزد
نگهدار سپهر پیر در بالا
به کرداری که سوی شیب این پایین نمی افتد
و از آن واژگون پرغژم (دانه انگور)، خامش، حبه ای بیرون نمی ریزد
نگهدار زمین
چونین در این پایین
به کرداری که پایین تر نمی لیزد
ز بس با صد هزاران کوهمیخش کرده ای ستوار
نه، می افتد، نه، می خیزد.
ز
تو می پرسم ای مزدا اهورا، ای اهورامزد
که
را این صبح
خوش
است و خوب و فرخنده؟
که
را ـ چون من ـ سرآغاز تهی، بیهوده ای دیگر؟
بگو
با من، بگو، با من
که
را گریه؟
که
را خنده؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
در این صبح بزرگ شسته و پاک
اهورائی، ای اهورا مزدای دانای بی همتا، ای حافظ آسمان کهنسال در آن بالا، بدان سان
که آن، سقوط نمی کند و از خوشه های ستاره ی آن آسمان واژگون خاموش، دانه ای حتی پایین
نمی افتد، ای حافظ زمین، که آن را ـ این چنین ـ در این پایین، با صدها هزار کوهمیخ
چنان محکم کرده ای که پایین تر نمی لیزد،
نه می افتد و نمی می خیزد، از تو می پرسم:
·
«این صبح به نظر چه کسی خوش و خوب و خجسته می
آید و به نظر چه کسی ـ بسان من ـ سراغاز
توخالی و بیهوده روز دیگری جلوه گر می شود؟»
·
با من بگو:
·
«این صبح بزرگ و پاک اهورائی چه
کسی را به گریه می اندازد و چه کسی را به خنده؟»
1
·
این بند آخر این شعر اخوان تحت
عنوان صبح است.
·
جهان بینی شبه زرتشتیستی اخوان در
این بند شعر آشکار می گردد که منشاء ناتورالیسم هومانیستی او باید باشد.
2
در این صبح بزرگ شسته و پاک اهورائی
·
اخوان، صبح بزرک و پاک را اهورائی
تلقی می کند.
·
این بدان معنی است که اخوان چیزها،
پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی طبیعی را (صبح را) با مفاهیم مذهبی (زرتشتیستی)، «توضیح» می دهد.
·
اخوان از این بابت با اهل تشیع و
تسنن فرق تعیین کننده ای ندارد.
·
آنها هم چیزها، پدیده ها، سیستم ها
و روندهای طبیعی را با مفاهیم مذهبی تحریف
می کنند.
·
مفهوم «صبح اهورائی»، نه تعریف صبح،
بلکه تحریف تئولوژیکی (فقهی) صبح است.
·
مفهوم «صبح اهورائی»، فرمی از ایدئالیزه
کردن خودفریبانه و عوامفریبانه ی اهورا مزدا ست.
·
فرمی از هندوانه چپاندن زیر بغل
اهورای کذائی است.
3
ای اهورا مزدای دانای بی همتا
·
اکنون هندوانه شاعر خراسان بزرگ تر
می شود.
·
آن سان که برای بلند کردن و زیر
بغل اهورا چپاندن، جر ثقیل (بالابر جمارانی) لازم می آید.
·
اهورای کذائی، به مثابه دانای بی
همتا جا زده می شود.
·
این همان خرافه ای است که اسلام به
خورد خلایق می دهد و از مفاهیم توخالی
الله اعلم و غیره دم می زند.
·
اهورا و الله هر چه باشند، تصویر
اند.
·
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی خدایان
زمینی اند.
·
عکس و تصویر که نمی تواند دانای بی
همتا باشد.
·
دانائی و توانائی عکس وابسته به
دانائی و توانائی منشاء آن است:
الف
·
اهورا مزدای کذائی به میزانی دانا
ست که طبقه حاکمه انگل و توطئه گر و مزور و خونریز در ایران باستان دانا بوده است.
ب
·
الله ، همانقدر دانا ست که اشرافیت
بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی واپسین دانا ست.
·
الله همانقدر دانا ست که ناصر الدین شاه و عردوغان و روح
الله و سید علی و بن لادن و ملا عمر و
مرکل و تاچر و هلری و ریگان و گربه چف و گربه نره و بوش و ترامپ دانا هستند.
4
ای حافظ آسمان کهنسال در آن بالا، بدان سان که آن، سقوط نمی
کند
·
حالا هنودانه بزرگتری به زیر بغل
اهورای بدبخت چپانده می شود:
·
اخوان در این جفنگ تا اسفل
السافلین دهاتی های خراسان سقوط می کند و خیال می کند که اهورای کذائی حافظ کاینات
است.
·
اخوان ضمنا بر این خیال باطل است
که زمین در پایین قرار دارد و کاینات در بالا بالاها.
·
در توهم شاعر خراسان، اگر کاینات
احیانا سقوط کند، به خراسان می افتد.
5
و از خوشه های ستاره ی آن آسمان واژگون خاموش،
دانه ای حتی پایین
نمی افتد
·
یکی دیگر از شق القمر های اهورا
این است که از خوشه ستارگان، حتی دانه ای کنده نمی شود تا بر سرزمین خراسان بیفتد
و در گنبد امام خراسان گیر کند و نور افشانی کند.
·
ایده بدی هم نیست.
·
اگر اجامر جمکران و جماران بشنوند،
فانوسی بر گنبد امام هشتم می گذارند و به عنوان ستاره ای ساقط از خوشه ستارگان جا می
زنند تا زوار ملی و بین المللی راهی خطه خراسان شوند و ضمنا خانه های عفاف فئودالی
ـ بورژوائی ـ فوندامنتالیستی را صیغه باران کنند.
6
و از خوشه های ستاره ی آن آسمان واژگون خاموش،
دانه ای حتی پایین
نمی افتد
·
این حاکی از آن است که اخوان از
نجوم کمترین خبری ندارد.
·
چون انواری که خلایق خراسان در
سپهر واژگون از ستارگان می بینند، چه بسا
انوار دانه هائی اند که هزاران سال قبل، از خوشه های کذائی کهکشان افتاده اند و
نور شان اکنون به سرزمین خراسان رسیده است.
7
ای حافظ زمین،
که این چنین در این پایین،
با صدها هزار کوهمیخ چنان محکم کرده ای که پایین تر نمی
لیزد،
نه می افتد و نمی می خیزد
·
این هندوانه اخوان به اندازه ارزن
هم نیست.
·
اهورا حافظ زمین پایینی هم است.
·
معلوم نیست که چرا احدی در دیار «عه»
هورا و «عا» شورا این بی خبری های شاعر خراسان را به چالش نکشیده است.
·
امروزه دیگر دهاتی ترین دهاتی ها
هم به این خرافه های بالائی و پایینی اعتقاد ندارند.
·
زمین یکی از اجرام بیشمار کیهانی است.
·
چگونه می توان زمین را پایین و
کاینات را بالا تصور کرد؟
·
این توهمات مال قرون وسطی است.
·
جالب اما دلیل شاعر خراسان در
رابطه با استحکام کذائی زمین است:
·
اهورا از کوهمیخ ها برای میخکوب
کردن زمین (به چی و به کجا؟) استفاده کرده است.
·
آن سان که زمین نه لیز می خورد، نه
پایین تر می افتد و نه برمی خیزد و بالاتر می رود.
·
این تصور و تصویر اخوان اما به چه
معنی است؟
8
ای حافظ زمین،
که این چنین در این پایین،
با صدها هزار کوهمیخ چنان محکم کرده ای که پایین تر نمی
لیزد،
نه می افتد و نمی می خیزد
·
این بدان معنی بی معنی است که
پایین تر از زمین هم وجود دارد.
·
چون در غیر این صورت نمی توان از حکم
«پایین تر نمی لیزد» استفاده کرد.
·
آیا منظور اخوان، همان اسفل
السافلین قرآن کریم است که در دوزخ موعود باید باشد؟
·
آیا هورا زمین را بر فراز دوزخ
سوزان، به دیواری کوهمیخکوب کرده است؟
9
ای حافظ زمین،
که این چنین در این پایین،
با صدها هزار کوهمیخ چنان محکم کرده ای که پایین تر نمی
لیزد،
نه می افتد و نمی می خیزد
·
اخوان مفهوم «کوهمیخ» را از نهج
البلاغه به عاریه گرفته است.
·
به زعم امیر المؤمنین علی علیه السلام
هم زمین ساکن و ثابت است و خدا برای سکون و ثبات زمین، کوه ها را آفریده است.
·
در اثر سنگینی کوه ها زمین تکان
نمی خورد.
·
الله در این زمینه کمترین فرقی با
اهورا ندارد.
·
به همین دلیل است که زلزله در زمین
امری محال است.
·
زلزله شاید در دیگر دانه های خوشه
های سپهر واژگون باشد، نه در این زمین پایین کوهمیخگشته به دیوار ناکجا.
10
از تو می پرسم:
«این صبح به نظر چه کسی خوش و خوب و خجسته می آید
و به نظر چه کسی
ـ بسان من ـ
سراغاز توخالی و بیهوده ای دیگر جلوه گر می شود؟»
بگو
با من، بگو، با من
که
را گریه؟
که
را خنده؟
·
اخوان پس از چپاندن اینهمه هندوانه
به زیر بغل اهورا، سؤال استراتژیکی خود را مطرح می سازد:
·
صبح اهورائی به نظر چه کسی زیبا ست
و به نظر چه کسی از امثال اخوان، سر آغاز روز توخالی دیگری است؟
·
چه کسی را به گریه می اندازد و چه
کسی را به خنده؟
·
اهورا که نمی تواند به سؤالات استراتژیکی
شعرای خراسان جواب دهد.
·
تصاویر، کر و کور و الکن اند.
·
به همین دلیل اخوان برای سؤالات استراتژیکی
خویش جواب دریافت نمی کند.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر