مهدی اخوان ثالث
(1307 ـ 1369)
آواز چگور
از این اوستا
(1344)
ویرایش و
تحلیل از
ربابه نون
·
وقتی که شب هنگام، گامی چند دور از من
·
نزدیک دیواری که بر آن تکیه می زد بیشتر شب ها
·
با خاطر خود، می نشست و ساز می زد مرد
·
و موج های زیر و اوج نغمه های او
·
چون مشتی افسون در فضای شب رها می شد ،
·
من خوب می دیدم، گروهی خسته از ارواح تبعیدی
·
در تیرگی ـ آرام ـ از سویی به سویی راه می رفتند
·
احوال شان از خستگی می گفت، اما هیچ یک، چیزی نمی گفتند
·
خاموش و غمگین کوچ می کردند
·
افتان و خیزان، بیشتر با پشت های خم
·
فرسوده زیر پشتواره ی سرنوشتی شوم و بی حاصل
·
چون قوم مبعوثی برای رنج و تبعید و اسارت، این ودیعه های
خلقت را همراه می
بردند
·
من خوب می دیدم که بی شک از چگور او
·
می آمد آن اشباح رنجور و سیه، بیرون
·
وز زیر انگشتان چالاک و صبور او.
·
بس کن، خدا را، ای چگوری، بس
·
ساز تو وحشتناک و غمگین است
·
هر پنجه کانجا می خرامانی
·
بر پرده های آشنا با درد،
·
گویی که چنگ ام (مرا چنگ) در جگر می افکنی، این است
·
که ام (که مرا) تاب
و آرام شنیدن نیست
·
این است.
·
در این چگور پیر تو، ای مرد، پنهان کیست؟
·
روح کدامین شوربخت دردمند ایا
·
در آن حصار تنگ زندانی است؟
·
با من بگو، ای
بینوا ی دوره گرد، آخر
·
با ساز پیرت این چه آواز، این چه آیین ست؟
·
گوید چگوری:
·
« این نه آواز است، نفرین است
·
آواره ای آواز او چون نوحه یا چون ناله ای از گور،
·
گوری از این عهد سیه دل، دور
·
اینجا ست
·
تو چون شناسی، این
·
روح سیه پوش قبیله ی ما ست
·
از قتل عام هولناک قرن ها جسته
·
آزرده و خسته
·
دیری است در این کنج حسرت مأمنی جسته
·
گاهی که بیند زخمه ای، دمساز و باشد پنجه ای، همدرد
·
خواند رثای عهد و آیین عزیزش را
غمگین و آهسته«
غمگین و آهسته«
·
اینک، چگوری لحظه ای خاموش می ماند
·
و آنگاه می خواند:
«شو تا بشو
گیر، ای خدا، بر کوهسارون
می باره بارون،
ای خدا، می باره بارون
از خان خانان،
ای خدا، سردار بجنورد
من شکوه دارم، ای خدا، دل، زار و زارون
من شکوه دارم، ای خدا، دل، زار و زارون
آتش گرفتم، ای
خدا، آتش گرفتم
شش تا جوونم، ای
خدا، شد تیر بارون
ابر بهارون، ای
خدا بر کوه نباره
بر من بباره، ای
خدا، دل، لاله زارون»
·
بس کن خدا را، بی خود ام کردی
·
من در چگور تو صدای گریه ی خود را شنیدم، باز
·
من می شناسم، این صدای گریه ی من بود.
·
بی اعتنا با من
·
مرد چگوری همجنان سرگرم با کارش
·
و آن کاروان سایه و اشباح
·
در راه و رفتارش
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر