۱۳۹۵ خرداد ۱۲, چهارشنبه

سیری در جهان بینی احسان طبری (92)

احسان طبری

(1295 ـ 1368)  
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)
تحلیلی از
شین میم شین 

تز بیستم 

این را هم باید دانست که بحث کردن کار ساده‌ ای نیست.
شما که می ‌خواهید از اندیشه، مشی و تاریخ حزب دفاع کنید،
باید فردی مطلع باشید،
باید بتوانید با وقوف بر مسئله
و نیز با ایمان
از تز خود دفاع کنید،
باید فردی کاملاً صدیق باشید.

1
شما که می ‌خواهید از اندیشه، مشی و تاریخ حزب دفاع کنید،
باید فردی مطلع باشید.

·        سؤال این است که منظور احسان طبری از مفهوم «اطلاع» چیست؟

2

شما که می ‌خواهید از اندیشه، مشی و تاریخ حزب دفاع کنید،
باید فردی مطلع باشید.

·        امروز حریفی در بحث راجع به «پدرم وقتی مرد، خواهرم زیبا شد»، از سهراب سپهری، چنان بر ضد همنوع دگراندیشش، چاقو کشید که رنگ از رخسار رنگ پریده ی هر بی وطن آواره از وطنی پرید.
·        او در این چاقوکشی از دوئالیسم ادعا و اطلاع استفاده کرد.
·        از دید او، خیلی ها ادعا دارند، بی آنکه اطلاع داشته باشند.
·        این عیب بزرگی است که دور از توده ای ها باد!

3
شما که می ‌خواهید از اندیشه، مشی و تاریخ حزب دفاع کنید،
باید فردی مطلع باشید.

·        آنچه خود حریف چاقوکش نداشت، اطلاع بود.
·        اطلاع حتی بدان معنی که مورد نظر طبری است:
·        خر خوانی و پر کردن حافظه از مشتی جمله ی دست و پا شکسته ی مرده.
·        مشخصه اصلی اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران هم همین است.
·        اتفاقا بر خلاف توهم حریف چاقوکش، دیری است که دیالک تیک ادعا و اطلاع تشکیل شده است
·        یعنی ادعا دست در دست با اطلاع می رود.
·        کسب و کار رسانه های طبقه حاکمه هم نشر اطلاعات خنثی و تشکیل و تقویت و تحکیم و اشاعه و رواج همین دیالک تیک ادعا و اطلاع است.

4
شما که می ‌خواهید از اندیشه، مشی و تاریخ حزب دفاع کنید،
باید فردی مطلع باشید.

·        ایراد اصلی طبری،   طرز تفکر اسکولاستیکی او ست:
·        طبری احتمالا خیال می کند که کله آدمیان، انبار اطلاعات است.
·        اول کتاب می خوانی و مشتی جملات تر و تمیز از این و آن را به انبار حافظه می فرستی، بعد به هنگام شناخت جامعه و یا تحلیل مسائل، زور می زنی تا جملات تلنبار شده در انبار حافظه از اعماق کنده شوند و بالا بیایند.
·        بعد از آنها به عنوان تسلیحات تفکر و تأمل و شناخت استفاده می کنی.
·        مثلا کتاب هجدهم برومر مارکس را می خوانی و جملاتی از آن را برای اثبات انقلاب بودن عنگلاب بطور مکانیکی به خدمت می گیری.
·        هم پوز می دهی و هم خودفریبی و خواه و ناخواه عوامفریبی می کنی.

5
شما که می ‌خواهید از اندیشه، مشی و تاریخ حزب دفاع کنید،
باید فردی مطلع باشید.

·        در نتیجه همین دیالک تیک ادعا و اطلاع، مغز طلاب طبری، گچ می بندد.
·        یعنی گنجینه سلولی الماس بهای مغز به گورستانی از سلول های گچ واره استحاله می یابد و تفکر عملا محال می گردد.
·         
·        اکنون سؤال این است که برای چه باید سرباز مدافع دژ اندیشه و مشی و تاریخ حزب مطلع باشد و بدتر از آن، چگونه می تواند مطلع باشد؟

6
شما که می ‌خواهید از اندیشه، مشی و تاریخ حزب دفاع کنید،
باید فردی مطلع باشید.

·        کسی که می خواهد از به اصطلاح اندیشه و مشی و تاریخ حزب دفاع کند، به تنها چیزی که نیاز دارد، پرسش و پاسخی از قبل آماده است، که در حزب توده فت و فراوان است:
·        این اطلاعات مرده را جوانشیر و کیانوری به اندازه کافی تولید کرده اند.
·        یعنی به همه پرسش ها پیشاپیش پاسخ داده اند.

·        مرید طبری باید چند پرسش را مثل اوتومات ازبر کند و وارد بحث کذائی شود و بظاهر پیروز بیرون آید و ضمنا داوری همیشه همان طرف مورد بحث را بکرات بشنود:
·        «توده ای ها ـ همه از دم ـ حرف واحدی را تکرار می کنند.»

7
·        طنز قضیه این است که توده ای ها این داوری اوبژکتیو اعضای جامعه را ـ عوامفریبانه و یا ساده لوحانه ـ «وحدت نظر در صفوف حزب» نام می دهند.
·        مفهوم «وحدت نظر در صفوف حزب» ـ فی نفسه ـ مفهومی بی محتوا و توخالی است.
·        تکرار طوطی وار جملات مرده را هرگز نمی توان «وحدت نظر در صفوف حزب» نام داد.
·        اگر چنین چیزی را بتوان وحدت نظر نامید، پس گله های گوسفند از دیرباز به وحدت نظر رسیده اند.
·        چون همه با هم بع بع می کنند.

·        اما ظاهرا در حزب توده کسانی یافت می شوند که بع بع هم بلد نیستند.
·        از این رو ست که طبری از دشواری بحث کذائی سخن می گوید و مطلع بودن را پیش شرط قرار می دهد.
·        مطلع بودن یعنی توان حفظ کردن و بر زبان آوردن مکانیکی چند جمله مرده و بی جان.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر