میم نون
سؤال، این بود که
در مقابل بمباران ایده ئولوژیکی بی امان طبقه حاکمه چه باید کرد؟
سؤال، این بود که
در مقابل بمباران ایده ئولوژیکی بی امان طبقه حاکمه چه باید کرد؟
1
·
برای پاسخ به این پرسش، باید به
ریشه این دیالک تیک تضعیف و تقویت پی برد.
·
منظور از تضعیف، تضعیف توده در طول
تاریخ است.
·
منظور از تقویت، تقویت طبقه حاکمه در
طول تاریخ است.
2
·
همانطور که اشاره شد، توده به طرز
مضاعف سلب مالکیت شده است:
الف
·
توده از سوئی بلحاظ مادی سلب
مالکیت شده است.
·
وسایل تولید توده توسط طبقه حاکمه غصب
شده است.
·
بدین طریق، مالکیت کلکتیو بر وسایل
تولید نفی و حذف شده است و مالکیت خصوصی بر وسایل تولید اثبات و توجیه و تشکیل شده
است.
ب
·
توده از سوی دیگر، بلحاظ فکری سلب
مالکیت شده است.
·
وسایل تفکر توده توسط طبقه حاکمه غصب
شده است.
·
تجهیزات و تسلیحات فکری توده، پس
از غصب، تحریف شده اند و دوباره در اختیار توده قرار داده شده اند تا توده با
وسایل فکری طبقه حاکمه «بیندیشد» و بنا بر سلیقه و علاقه طبقه حاکمه خود را، محیط
پیرامون خود را و حتی طبقه حاکمه را ارزیابی
کند.
3
سؤال، این بود که
در مقابل بمباران ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه چه باید کرد؟
سؤال، این بود که
در مقابل بمباران ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه چه باید کرد؟
·
برای پایان دادن به این فاجعه،
باید ـ همزمان ـ دو اقدام انقلابی زیر صورت گیرد:
الف
1
·
وسایل تولید مایحتاج حیاتی توده ـ اعم
از علم و فن و ابزار تولید و فوت و فن تولید ـ باید سلب مالکیت خصوصی شوند.
2
·
مالکیت خصوصی بر وسایل تولید باید لغو
شود.
3
·
توده، دوباره باید مالک وسایل تولید
خویش گردد.
4
·
بی همه چیزی مولدان همه چیز، باید
خاتمه یابد.
·
مولدان همه چیز باید صاحب همه چیز
شوند.
5
·
سلب مالکیت کنندگان باید سلب
مالکیت شوند.
6
·
نافی مالکیت کلکتیو بر وسایل تولید،
باید نفی شود.
7
·
نفی کننده فرماسیون اجتماعی ـ
اقتصادی کمونیستی آغازین باید نفی شود.
·
نفی نفی.
8
·
سیر تکاملی در همه عرصه های هستی
از طبیعت تا جامعه و از جامعه تا تفکر بر این قانون دیالک تیکی نفی نفی مبتنی است:
الف
·
هر کودکی نافی مادر ـ پدر خویش است.
(نفی اول)
·
هر کودکی آنتی تز مادر ـ پدر خویش (تز)
است.
·
هر آنتی تزی در بطن و صلب تز تشکیل
می شود، رشد می یابد و زاده می شود.
ب
·
کودک پس از رشد کافی، خود تشکیل
خانواده می دهد و مادر ـ پدر می شود تا به نوبه خود، توسط کودک خویش نفی شود. (نفی
دوم)
پ
·
نفی نفی (نگی شن آف نگی شن) و یا نفی
در نفی و یا نفی مضاعف همین است:
·
سیر تکاملی هستی عبارت است از زنجیر
بی پایان نفی نافی (نفی کننده)
·
مراجعه کنید به قانون دیالک تیکی نفی
نفی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
9
·
این نفی نفی اما دیالک تیکی است و
نه مکانیکی.
·
سؤال این است که فرق و تفاوت و
تضاد نفی مکانیکی با نفی دیالک تیکی چیست؟
10
شاعر، موسیقی دان، ادیب و صوفی
·
در نفی مکانیکی، چیز مورد نظر، به
طرز خرکی، نفی می شود.
·
نافی مکانیکی تبر بر ریشه چیز مورد
نظر فرود می آورد.
·
آن سان که از آن چیز، نه نامی باقی
می ماند و نه نشانی.
·
به قول جامی شاعر، نه از تاکی،
نشانی می ماند و نه از تاکنشانی نشانی:
بودم
آن روز
ـ در
اين ميكده ـ
از
درد كشـان
كه نه از تـاک نشان بود و نـه از تاكـنشان
از خرابات نشينان چه نـشان می طـلبـی؟
بی نشان نـا شده
كه نه از تـاک نشان بود و نـه از تاكـنشان
از خرابات نشينان چه نـشان می طـلبـی؟
بی نشان نـا شده
ز
ايـشان
نتوان
يافت نشان
دردکش
کسی
که
اجرام ته نشین
شده در
پیاله را
یعنی
درد شراب
را
حتی
می
نوشد.
باده
پرست
·
معنی تحت اللفظی:
·
در روز و روزگاری که نه، نشانی از
تاک بود و نه، نشانی از نشاننده تاک (باغبان)، من در این میخانه از دردکشان بوده ام.
·
از سکنه خرابات برای چه نام و نشان
می طلبی؟
·
پیش شرط نشان یابی از سکنه خرابات،
بی نشان گشتن پیشاپیش است.
11
·
ما در طرز فکر و عمل فاشیسم و فوندامنتالیسم
با نفی مکانیکی آشنا می شویم:
الف
·
فاشیسم همنوعان دگر نژاد، دگر تبار
و دگر اندیش را و آثار فکری و هنری آنان را به کوره های آتش می سپارد و خاکستر می
سازد.
ب
·
فوندامنتالیسم از هر نوع یهودی،
مسیحی، اسلامی و غیره همنوعان دگر مذهب، لامذهب و دگراندیش را را شقه شقه می کند و
در خاوران ها، طعمه ددان درنده می سازد و آثار فکری و هنری آنان را به آتش می کشد.
پ
·
ما هم در طرز فکر و عمل اجامر
فاشیستی پهلوی و هم در طرز فکر و عمل ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی با
نفی مکانیکی سر و کار پیدا می کنیم.
12
·
نفی دیالک تیکی اما دیالک تیکی از
نفی و اثبات است.
·
دیالک تیکی از حذف و حفظ است.
·
چیز مورد نظر، هم حذف می شود و هم حفظ:
الف
·
جنبه های منفی و میرنده و مزاحم چیز
مورد نظر، نقد و نفی و حذف می شوند.
ب
·
جنبه های مثبت و مفید و بالنده چیز
مورد نظر اما حفظ می شوند، تقویت می شوند و توسعه داده می شوند.
13
·
این درست همان کاری است که در
طبیعت انجام می یابد:
·
کودک (از نبات تا جانور) جنبه های منفیف
مزاحم و مخرب مادر ـ پدر را نقد و نفی و
حذف می کند.
·
ولی جنبه های مثبت، مفید و حیاتمند آنها را از آن خود می کند، تقویت
می کند و توسعه می دهد.
·
به همین دلیل هر نسل از نباتات و
جانوران و انسان ها از هر لحاظ بهتر از نسل قبلی است.
·
هر نسل جدید هر چیز، از نردبام نفی
دیالک تیکی بالا رفته است.
·
به همین دلیل، هم حاوی جنبه های
مثبت و سازنده نسل قبل است و هم حاوی جنبه های مثبت مزید گشته بر جنبه های مثبت
نفی گشته است.
·
مراجعه کنید به دیالک تیک پیوست و
گسست (تداوم و شکست) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر