پروفسور دکتر
گئورگ کلاوس
پروفسور دکتر
هانس لیبشر
برگردان شین
میم شین
ژ
مفهوم سیستم در
فلسفه کلاسیک آلمان
·
در فلسفه
کلاسیک بورژوائی آلمان ما با درک ایدئالیستی از سیستم ـ مفهوم مواجه می
شویم.
·
اینجا سیستم در وهله اول بمثابه
نظام معینی در تفکر و بمثابه سیستم شناخت در نظر گرفته می شود.
1
کانت
ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض»
نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی
به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (نقد خرد عملی)
استه تیک (نقد قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
«پرولگومنا» (مقدمات)
الف
·
کانت از سوئی، سیستم را «وحدت
معارف متنوع در ایده ای واحد» می داند.
·
(کانت، «نقد خرد محض»)
ب
·
کانت از سوی دیگر، سیستم را بمثابه
«کل شناخت می داند که بنا بر اصول معینی تنظیم شده باشد.»
·
(کانت، «دلایل متافیزیکی آغازین علوم طبیعی»، مقدمه)
پ
·
رابطه فکری ـ مفهومی سیستم نسبت به
سیستم های واقعی واقعیت عینی در اینجا
وارونه نمودار می گردد:
·
نظام سیستماتیک فکری به جهان آشفته
پر هرج و مرج امتداد داده می شود و ببرکت این پروژکسیون فکری در عالم واقع نظام
سیستماتیکی پدید می آید که محصول تفکر بشری است.
2
هگل
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ1831)
آثار هگل به 14 بخش طبقه بندی می شود:
آثار آغازین (جوانی)
آثار انتقادی ینا
طرح های سیستمی ینا
فنومنولوژی روح
منطق (کوچک و بزرگ)
فلسفه طبیعت
روح سوبژکتیف
روح اوبژکتیف (خطوط اصلی فلسفه
حقوق)
فلسفه تاریخ
آثار مربوط به سیاست روز
فلسفه هنر
فلسفه مذهب
فلسفه و تاریخ فلسفه
دایرة المعارف
علوم فلسفی
·
در تفکر هگل
سیستم ـ مفهوم، مقام برجسته ای کسب می کند.
الف
·
هگل در دایرة المعارف علوم فلسفی می
نویسد:
·
«فلسفیدن عاری از سیستم نمی تواند
علمی باشد.
·
علاوه بر این چنین فلسفیدنی اغلب
حاکی از نوعی سوبژکتیویسم خواهد بود که بنا بر محتوای خود تصادفی است.
ب
·
هرمحتوائی تنها ببرکت گشتاور کل، حقانیت کسب می کند و گر نه به پیش شرطی بی دلیل و
یا به یقین سوبژکتیو بدل می شود.
پ
·
آثار فلسفی، اغلب خود را بدان
محدود می سازند تا به تبیین نظرات و نیات خود بپردازند.
ت
·
آنها بغلط، سیستم را به غلط بمثابه
فلسفه ای تلقی می کنند که اصولا محدود و متفاوت از بقیه است.
ث
·
ولی درست برعکس، اصل فلسفه اصیل،
عبارت است از در بر داشتن کلیه اصول خاص.»
1
·
سیستم فلسفی، بنظر هگل (برعکس کانت) با
منطق درونی و با ساختار دیالک تیکی اش، وابسته به تفکر بشری نیست و عینی است، اما
فکری (ایده ای) است.
·
(هگل ایدئالیست عینی بوده است. مترجم)
2
·
بنظر هگل، سیستم های واقعی جهان
مادی، بازسازی های زشت و نارسای این سیستم های فکری بمعنی عینی ـ ایده ای اند.
3
·
هگل کل طبیعت، جامعه و تفکر
را در سیستم فلسفی خود وارد می سازد.
4
·
این سیستم سازی هگل می بایستی به دو دلیل زیر ناکام بماند:
الف
·
اولا در دوره هگل امکان آن وجود نداشت که متفکر منفردی بتواند به کسب
بینش کلی نسبت به شناخت بشری راجع به عرصه
های مختلف واقعیت عینی و تفکر نایل آید.
ب
·
ثانیا هگل
وسایل کمکی ریاضی و منطقی لازم برای تشکیل چنین سیستمی را در اختیار نداشت.
4
·
از این رو ست که سیستم هگل بلحاظ
انتقادی و سیستم ـ تئوریکی حاوی اشتباهات، استنباطات غلط، استنتاجلت کاذب و غیره
است.
5
·
نقد مارکس
و انگلس، اشتباهات مهم سیستم سازی هگلی را
برملا ساخت.
6
·
ناکامی تلاش هگل در تشکیل سیستم فلسفی عام سبب بد نامی سیستم ـ
مفهوم در فلسفه شد.
س
مارکسیسم ـ لنینیسم
·
مارکسیسم ـ لنینیسم شالوده های
لازم را برای سیستم ـ مفهوم فلسفی نوین فراهم آورده است.
·
سیستمتئوری های مدرن با وسایل کمکی
منطقی، ریاضی، سیبرنتیکی و غیره اصولا امکان تشکیل سیستم فلسفی ئی را فراهم آورده
اند.
·
سیستم فلسفی ئی که بتواند درجوار
تئوری های سیستماتیزه شده علوم منفرد، مقام و منزلت شایسته خود را احراز کند.
·
مراجعه کنید به سیستم اجتماعی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر