جمعبندی از
مسعود بهبودی
عکس ها
لحظاتی از روند اند.
1
به زبان عمر نیشابور:
دمی از عمر اند.
2
دمی که دچار انجماد گشته است.
یخ زده است.
3
آن سان که در جمود خویش، جاودانه می نماید.
نامیرا می نماید.
4
دست زمان و زمانه از دامنش کوتاه است.
خدشه ناپذیر است.
5
بشریت از اعصار سنگ و نو سنگ
مس و آهن و آهک
یخ و نو یخ گذشته است
و به عصر عکس رسیده است.
6
اگر سهراب کاشان، زنده بود، می سرود:
اهل کاشانم
روزگارم خوش خوش:
تکه نانی دارم،
خرده هوشی،
سر سوزن ذوقی.
مادری دارم، بهتر از برگ درخت.
عکس هائی دارم، بهتر از آب زلال
با وفا در همه حال
شاد و بی مرگ و ملال
بی غم مرگ و زوال
این کلمه را
که به نظر شما زشت است،
هم سعدی بکار برده،
هم صادق هدایت و هم خیلی های دیگر
1
حالا سعی کنید در کشف تفاوت خودفروش، روسپی، تن فروش،
قحبه، هرجائی، زن خراب و جنده به ما کمک کنید.
2
چون این مفاهیم ما را مدت ها ست که به خود مشغول داشته اند.
3
اینها مفاهیم اند.
4
مفاهیم انعکاس عناصری از واقعیت عینی اند.
5
درخت
انعکاس تجریدی سرو و صنوبر و بید و غیره است.
6
دکتر براهنی
استاد دانشگاه است و از دیرباز
همه این واژه ها را بکار می برد.
7
آثار صادق هدایت، صادق چوبک و غیره مملو از این واژه ها ست.
8
مینا اسدی
شعر بلندی با عنوان جاکشان دارد که ما تحلیلش کرده ایم.
9
برای ما شناخت سوسیولوژیکی (جامعه شناسی)
جامعه مطرح است.
10
این واژه ها البسه مفاهیم اند.
11
سؤال این است که فرق معنوی و مضمونی این واژه ها
چیست؟
12
خودفروش چه فرقی با تن فروش دارد.
13
قحبه چه فرقی با فاحشه دارد.
14
جنده چه فرقی با هرجائی دارد؟
15
شما اگر در روشن شدن این نکات کمک کنید
اجر اخروی به نصیب می برید.
چون به شناخت جامعه مدد می رسانید.
عنگلاب یعنی رستاوراسیون.
1
خمینی و اهوان انصارش از عن، گلاب ساخته اند
و به خورد خلایق داده اند.
2
انقلاب یعنی فراتر رفتن از پله فرماسیونی موجود.
3
در عنگلاب اسلامی
اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
دوباره به قدرت رسیده است.
4
این پیروزی ارتجاع است.
ضد انقلاب است.
5
البته اکنون اجامر اسلامی هم بورژوا شده اند
6
جامعه به حساب محیط زیست
به حساب حراج بی خردانه ی ثروت زیر زمینی
تغذیه می شود.
7
جامعه جلو نمی رود، فرو می رود.
8
عیران شباهت غریبی به طویله و تیمارستان پیدا کرده است.
9
دیگر کسی توان تفکر ندارد.
عرعر می کنند
عربده می کشند
هارت و پورت می کنند.
10
زباله های فکری مشتی ابله داخلی و خارجی را
نشخوار می کنند.
11
نظری به همین فیس آباد کافی است.
12
به جای اندیشه، عکس هست.
13
به جای هماندیشی، چاپلوسی، فحاشی، هلهله و هورا
جفنگ اندر جفنگ.
1
دیکتاتوری و یا استبداد
پدیده ای جغرافیائی نیستئ
2
یعنی شرقی و غربی نیست.
3
دیکتاتوری و یا استبداد پدیده ای طبقاتی است.
4
اگر دیکتاتوری و یا استبداد
دیکتاتوری و یا استبداد اقلیتی انگل باشد،
منفی و ارتجاعی است.
5
اگر دیکتاتوری و یا استبداد اکثریت مولد و زحمتکش باشد،
مثبت و انقلابی است.
عشق درست بر عکس این ادعای بعضی ها ست:
1
عشق نه آرامش بخش،
بلکه آرامش زدا و حتی آرامش ستیز است.
2
عشق پیشفرم جنون است.
3
عشق غلبه غریزه بر عقل است.
4
عشق اصلا دست خود آدم ها نیست.
5
عشق توسط قوای غریزی ـ ژنه تیکی ـ پسیکولوژیکی (روانشناسی) و غیره
به انسان تحمیل می شود:
6
آدم یکی را می بیند و بی آنکه بداند چرا و بی آنکه حتی بخواهد،
شیفته او می شود.
7
دلیل تنهائی عاشق
این است که عشق
ـ همیشه ـ
یکطرفه می ماند.
8
حتی عشق مادر و پدر به فرزند یکطرفه است.
9
به همین دلیل
در روابط «عاشقانه» همیشه یکی از دو حریف
تئاتر بازی می کند.
10
عشق دو طرفه کیمیا ست.
11
برای نیل به عشق دو طرفه
برتولت برشت ترفندی پیشنهاد کرده است.
حدس بزنید
ترفند او چیست؟
آره.
عیران یک واژه آذری است
1
ایران با عیران یکی نیست.
2
مراجعه کنید به
کلنجار سنگ صبوری با سگ سخنگویی (6)
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پیش شرط ایفای نقش مثبت
در هر زمینه
داشتن خرد کل اندیش است.
3
خرد کل اندیش را اما هیچکدام از اجامر
ـ چه اجامر امپریالیستی و چه اجامر فوندامنتالیستی ـ
در اختیار ندارند.
4
هم امپریالیسم و هم فوندامنتالیسم
نمایندگان ایراسیونالیسم (خردستیزی) اند.
5
وقتی امپریالیسم امریکا
تحت ریاست رئیس جمهوری به نام جورج بن جورج
حمله به عراق را تدارک می دید
خردگرایان گوشزد کردند که نتیجه این کرد و کار
فاجعه خواهد بود.
6
امپریالیسم (زادگاه فاشیسم) و فوندامنتالیسم (همشیره فاشیسم)
اما نمایندگان نیهلیسم عملی اند.
7
فاجعه جو هستند.
8
اوضاع هر چه بدتر گردد،
برای هر دو بهتر است
ایرانی ها
کماکان ملوک الطوایفی اند.
1
هر کس طرفدار طایفه ای است.
2
اگر کسی به طایفه اش چپ نگاه کند
بلاکش می کنند.
دست شان برسد، ترورش می کنند.
3
کسی طرفدار حقیقت عینی نیست.
صدا همان که می شنوی نیست
سگ از سکوت به وجد می آید
و دزد بر سر بام بلند سماع می کند با ماه
زبان عزیز تر است اکنون یا دهان؟
حضرت جرجیس
صبا هم از 124 هزار پیامبر
سراغ حضرت جرجیس می رود
تا ما هم که
سگ بوده ایم،
سگ هستیم
و
سگ خواهیم بود،
سگ تر شویم
و از سکوت به وجد آییم
و یا دزد شویم و از درد درون و برون
برای درد دل با قمر
سماع کنان به پشت بام شویم
و شق القمر کنیم
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر