پروفسور
دکتر وینفرید شرودر
برگردان
شین میم شین
V
احیای مجدد جنبش پرولتری
پس
از انقلاب فرانسه در سال 1830
1
آخرین
و عالی ترین فرم کمونیسم اوتوپیکی
انقلاب ژوئیه (1830) در پاریس
که به شکست قطعی بوربون ها
و به روی کار آمدن مجدد بورژوازی انجامید.
کارل دهم، پادشاه فرانسه قصد انحلال پارلمان
و احیای حاکمیت
اشرافیت فئودالی را داشت.
(رستاوراسیون)
انقلاب توده های صنعتگر، کارگر و دانش آموز در پاریس
به استعفا و فرار
شاه به انگلستان انجامید.
·
پس از انقلاب 1830 در فرانسه،
مرحله نوینی در توسعه پرولتاریا، در مبارزه در راه نظام اجتماعی کمونیستی و
کمونیسم اوتوپیکی آغاز می شود.
1
فرانسوا نوئل باوبوف (1760 ـ 1797)
ژورنالیست، انقلابی چپگرا در انقلاب فرانسه
از منتقدین حاکمیت بورژوازی پس از سرنگونی روبسپیر و ترور
در سال 1794
مؤسس سازمان موسوم به «توطئه برابران»
خواهان اجرای قانون اساسی 1793 بود.
اولین سوسیالیستی که عمل سیاسی را پیشنهاد کرد
و جنبش های انقلابی
ـ اجتماعی بعدی را تحت تأثیر قرار داد.
10 ماه مه 1797 بابوف و دارته و دیگر یاران او بازداشت
شدند.
بابوف و دارته در 26 ماه مه 1797 اعدام شدند
و بوناروتی تبعید گشت.
·
کارگران که در رابطه با ثمرات
انقلاب، فریب بورژوازی را خورده بودند، در سال های 1834 ـ 1835 میلادی رفته رفته
در می یابند که وضع اجتماعی شان هرگز با تعویض سیاسی تغییر نخواهد یافت و علل ناخشنودی
از بین نخواهند رفت و لذا با اشتیاق خارق العاده ای به کمونیسم بابوف روی می آورند که بوناروتی
در کتابی تحت عنوان «توطئه ای برای برابری» (1828) در بروکسل منتشر کرده بود.
2
·
انگلس می نویسد:
·
«این تمام مطلبی است که می توان با
اطمینان خاطر راجع به منشاء کمونیسم مدرن
در فرانسه گفت:
الف
·
مسئله نخست در خیابان های کم نور و
در کوچه پس کوچه های اطراف پاریس (سن آنتونیو) و اندکی بعد در جلسات مخفی توطئه
گران مورد بحث قرار می گیرد.
ب
·
هرکس اطلاعات بیشتری در باره منشاء
کمونیسم مدرن در فرانسه داشته، دوراندیشانه دانسته خود را، برای خود نگه داشته تا
به چنگ نیرومند قانون نیفتد.
ت
·
کمونیسم ـ به هرحال ـ طولی نمی کشد
که در پاریس، لیون، تولوس و دیگر شهرهای صنعتی بزرگ فرانسه اشاعه می یابد.»
·
(مارکس و
انگلس، «کلیات»، جلد 1، ص 485)
3
لوئی اوژنه کاواناک (1802 ـ 1857)
ژنرال فرانسوی
سرکوبگر کارگران پاریس و لیون
مبارزات
خیابانی کارگران نساجی لیون فرانسه
(1831)
·
بدین طریق از انجمن های جمهوریخواه
(1830 ـ 1834)، «انجمن دوستداران خلق» و
«انجمن حقوق بشر» توسعه می یابند و پس از قیام کارگران لیون (آوریل 1834) اولین
انجمن های انقلابی مخفی (1832 ـ 1839) به نام های زیر تأسیس می شوند و گسترش می
یابند:
الف
·
« انجمن خانوده ها»
ب
·
« انجمن فصول سال»
ت
·
«انجمن مخفی محرومان» (که توسط
مهاجران آلمانی در پاریس تأسیس شده بود.)
پ
·
«انجمن دادگران» (1836)
·
(مارکس و
انگلس، «کلیات»، جلد 19، ص 181، جلد 21، ص 206)
4
·
میان این انجمن های مخفی که تحت
تأثیر ایده های بابوف بوده اند و طبقه کارگر پیوندی وجود نداشت.
5
·
«انجمن فصول سال» در 12 ماه مه
1839 تحت رهبری باریاس، دزامی، برنارد و بلانکی در
پاریس دست به قیام زد و در طرفة العینی به طرز خونینی در هم شکسته شد.
6
·
اعضای «انجمن دادگران» نیز در این
قیام شرکت داشتند.
·
(مارکس و انگلس،
«کلیات»، جلد 91، ص 181، جلد 21، ص 207)
7
·
در (اول ژوئیه 1840)، اولین
تظاهرات جنبش کارگری ـ کمونیستی، تحت رهبری دزامی،
پیلوت، دوتیلوی و هومبرگ در پاریس، در خیابان بله ویل صورت گرفت.
8
·
همانطور که انگلس اشاره می کند، در سال های بعد، تا سال 1847
میلادی، سلسله ای از انجمن های انقلابی مخفی به نام های زیر پا به عرصه وجود
نهادند:
الف
·
«انجمن کارگران تساوی طلب»
ب
·
«انجمن کمونیست های انقلابی» که از
«انجمن کارگران تساوی طلب» بوجود آمد.
ت
·
«انجمن هومانیست ها (انساندوستان»
پ
·
دو و یا سه حزب کوتاهعمر دیگر.
·
(مارکس و
انگلس، «کلیات»، جلد 1، ص 485)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر