ویرایش
و تحلیل از
فریدون
ابراهیمی
سوره بقره
آیه (١٧٣)
إِنَّمَا
حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ
بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا
عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
خداوند،
تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را نام غير خدا به هنگام ذبح بر آن گفته
شود، حرام كرده است.
(ولى)
آن كس كه مجبور شود، در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد،
گناهى بر او نيست
(و مىتواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت،
از آن بخورد)
خداوند
بخشنده و مهربان است.
·
برای درک بهتر این آیه، باید نظری
به آیه قبلی انداخت:
اى
كسانى كه ايمان آورده ايد
از نعمت هاى پاكيزه اى كه به شما روزى داده ايم،
بخوريد
و شكر خدا را بجا آوريد
اگر او را پرستش مى كنيد!
·
اکنون کریم، نعمات کثیف را نام می
برد:
1
خداوند،
تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را نام غير خدا به هنگام ذبح بر آن گفته
شود، حرام كرده است
·
نعمات کثیف عبارتند ازلاشه جانوران،
خون، گوشت خوک و هر حیوان و یا پرنده ای که به هنگام ذبحش، بسم الله گفته نشده
باشد.
2
(ولى)
آن كس كه مجبور شود،
در
صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد،
گناهى بر او نيست
(و مىتواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت،
از آن بخورد)
·
اکنون تبصره ای وارد محرمات می
شود:
·
تبصره ای که دیالک تیکی از اوبژکتیو
ـ سوبژکتیو است:
الف
(ولى)
آن كس كه مجبور شود،
گناهى
بر او نيست
(و مىتواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت،
از آن بخورد)
·
این بخش از تبصره کریم اوبژکتیو
است:
·
اگر مؤمن در شرایط استثنائی قرار
گیرد، مجاز است که برای نجات از مرگ، گوشت حیوان و پرنده مرده و خون و گوشت خوک هم
بخورد.
·
این تبصره کریم حاکی از پراگماتیسم
و مصلحت طلبی او ست.
·
بدین طریق، نسبیتی وارد احکام الهی،
می شود.
·
البته کریم می داند که غریزه حفظ
نفس، قوی تر از او ست.
·
اگر هم او مجاز ندارد، مؤمن برای
نجات از مرگ، موش هم می خورد، چه رسد به اسب مرده و یا خوک.
ب
در
صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد،
گناهى بر او نيست
(و مىتواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت،
از آن بخورد)
·
این بخش از تبصره کریم سوبژکتیو
است:
·
ستمگر و متجاوز بودن کسی چه ربطی
به تغذیه او مردار و خون و خوک دارد؟
·
دلیل این جملات بی ربط و پرت و
پلای کریم، احتمالا یا با شرایط نزول آیات در رابطه است و یا بهانه ای برای تأیید و
یا تکذیب تغذیه کسانی از گوشت خوک و حیوان و پرنده مرده است.
·
به عبارت دیگر این آیات تق و لق به
اوپورتونیسم (فرصت طلبی) آلوده اند.
·
با استناد به این آیات می توان کسی
را که گوشت خوک و خون خورده تبرئه کرد و یا به بهانه سوبژکتیو ستمگر و متجاوز بودن،
او را به دار آویخت.
3
خداوند
بخشنده و مهربان است.
·
جالب اما هندوانه است که کریم زیر
بغل خود می چپاند.
·
از سوئی برای مؤمنین تعیین تکلیف
می کند و از سوی دیگر برای خویشتن خویش هلهه و هورا می کشد.
·
این خصایل کریم، صفات اشرافیت بنده
دار و فئودال و روحانی اند که به تلون مزاج معروف اند.
·
به قول سعدی سلاطین و خوانین فئودالی،
عقل درست و حسابی ندارند:
·
به سلامی می توانند گردنت
را بزنند و به دشنامی، خلعتت بخشند.
·
عدم و وجود این جور امر ها و نهی
ها یکسان است:
·
چون کسی اگر مجبور نباشد، مرض که
ندارد تا گوشت مرده و خون بخورد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر