۱۳۹۵ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی (4)


پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

I
توصیفات اوتوپیکی از اوضاع و احوال اجتماعی ایدئال
در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی
ادامه

1
·        علیرغم تفاوت های موجود میان تصورات توماس مور، کامپانللا و  وراس دآلا در زمینه ی دولت کمونیستی، آنها نه تنها به بررسی انتقادی مناسبات اجتماعی مشخص زمان خود پرداخته اند، بلکه ضمنا نتایج حاصل از آن را در اوتوپی های خود پیاده کرده اند:

الف
·        مثلا توماس مور در اوتوپی اش به ارزیابی خاطرات امریگو وسپوکت از سفر دومش به آمریکا می پردازد و در آن راجع به بومیان جهان نو گزارش داده می شود که «بطور طبیعی زندگی می کنند.»

ب
·        کامپانللا گزارشات مربوط به دولت اینکاها در پرو را بررسی می کند، که در سال 1533 میلادی توسط اسپانیائی ها تسخیر و نابود می شود.

ت
·         وراس دآلا عمدتا مناسبات فرانسه را مطالعه می کند.

2
·        این اوتوپیست ها بیشک و تردید به ایده های مترقی بورژوائی زمان خود، به هومانیسم و سیستم های راسیونالیستی هوبس، دکارت و غیره واقف بوده اند.

·        مراجعه کنید به راسیونالیسم (خردگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری    

3
·        هومانیسم به توجیه تئوریک گرایشات بورژوازی آغازین در تحول جهان بر طبق خواست های خود پرداخته بود و تصورات مذهبی مبتنی بر مسائل زیر را درهم شکسته بود: 

 الف
·        تصورات مذهبی مبتنی بر محدودیت توانائی های بشری را

ب
·        تصورات مذهبی مبتنی بر تغییرناپذیری جهان مخلوق خدا را

ت
·        تصورات مذهبی مبتنی بر دگم (جزم) معصیت حوا و آدم را 

پ
·        تصورات مذهبی مبتنی بر منحصر دانستن رهائی بشر به دنیای دیگر بوسیله خدا را.

4
·        در سیستم های راسیونالیستی بزرگ، نظام سیاسی عقلی بر طبق نیازهای بورژوازی در آن زمان از طبیعت انسانی نتیجه گرفته می شود.

5

·        توماس مور، کامپانللا و  وراس دآلا این ایده های پیشرفتگرا را به نحو خاص خود مورد تفسیر قرار می دهند و در عرصه ایدئولوژیکی همان کاری را می کنند که انگلس آن را به شرح زیر خلاصه می کند:
·        «استنتاج پرولتری برابری اجتماعی از برابری سیاسی.»

6
·        توماس مور، کامپانللا و  وراس دآلا علاوه بر آن، تئوری های اجتماعی آنتیک (جهان باستان کلاسیک)  و قرون وسطی را مورد استفاده قرار می دهند و در نقاط مهم از حد آنها پا فراتر می نهند.

7
·        در افکار آنها مسئله کار و تقسیم عادلانه و مساوی ثروت نقش بزرگی بازی می کند.

8
·        آنها کمونیسم دولت ایدئال افلاطون (مدینه فاضله) را، با حفظ برخی از امتیازات و تقسیم مساوی همه نعمات، به کمونیسمی برای همه مردم مبدل می سازند.

9
·        در اوتوپی های آنان، علاوه بر این، انسان ها بی نیاز از غیر و با اتکای صرف به نیروی خویش قادر به تشکیل نظام کمونیستی شمرده می شوند و نظام کمونیستی، نظام عقلی محسوب می شود.

10
·        در تئوری های آنان، انسان دیگر نیازی به ظهور منجی موعود و تشکیل حکومت هزارساله مسیح (یقین امیدواری مسیحیت)  ندارد.

11
·        وجه مشترک توماس مور، کامپانللا و  وراس دآلا عبارت از این است که آنها به چگونگی تشکیل نظام کمونیستی نمی پردازند:

الف
·        توماس مور فقط اشاره می کند که اوتوپیست ها در آغاز قومی وحشی و بی تمدن بوده اند و تنها به راهنمائی اوتوپوسشاه به تسخیر وسیع کشور پرداخته، نظام کمونیستی را تشکیل داده و نام او را بدان داده اند.

ب
·        کامپانللا بر آن است که علت اشاعه فساد وسیع در جهان نافرمانی انسان ها از خرد متعالی است و کشورهائی که بوسیله اهالی دولت آفتاب تسخیر می شوند، با سرمشق قرار دادن دولت آفتاب، بطور کمونیستی سازمان خواهند یافت.

ت
·         وراس دآلا بر آن است که ایرانی ئی بنام زیواریس با متحد کردن دو قوم طبیعی که در همبود خانوادگی می زیستند و  بطور غریزی انسان های خوب، ولی بیسواد بوده اند، به تأسیس یک دولت کمونیستی می پردازد.

12
·        این اوتوپیست ها عمدتا به توصیف نظام اجتماعی کمونیستی ایدئال خود قناعت می ورزند،  که تحت سلطه الیگارشی روشنفکران (حکومت اقلیتی از روشنفکران) و یا سلاطین روشنگری گرا خواهد بود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر