پروفسور
ماتهویس کلاین
برگردان شین
میم شین
فصل دوم
سوسیالیسم
و کمونیسم به مثابه تئوری علمی
به
مثابه تئوری علمی مبارزه رهائی بخش طبقه کارگر
و
گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم
1
·
سوسیالیسم و کمونیسم بمثابه تئوری علمی، «بنا بر محتوای
خود ـ در وهله اول ـ از سوئی محصول وقوف به تضادهای طبقاتی حاکم در جامعه مدرن متشکل
از ثروتمندان و تهیدستان، کارگران مزدبگیر و بورژوازی و از سوی دیگر محصول وقوف به
آنارشی (هرج و مرج) حاکم بر تولید است.
2
·
سوسیالیسم و کمونیسم بمثابه تئوری علمی، اما در فرم
تئوریکی اش، در آغاز بمثابه تداوم گسترده و به عبارت دیگر، تداوم پیگیر و قاطعانه
قوانین اساسی تعیین شده از سوی روشنگران بزرگ فرانسه در قرن هجدهم بنظر می رسید.
3
·
سوسیالیسم و کمونیسم بمثابه تئوری علمی هم می بایستی ـ
مثل هر تئوری دیگر ـ از مواد و مصالح فکری موجود (از میراث فکری نسل های قبل) آغاز کند، گیرم که ریشه های آنها در حقایق امور
اقتصادی بوده اند.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 20، ص 16)
4
·
سرمایه داری هم عناصر مادی
زوال خود را، یعنی نیروهای مولده مدرن و طبقه کارگر را پدید می آورد و هم عناصر
فکری زوال خود را.
5
·
تضادهای جامعه سرمایه داری، انسان ها را به شناخت
قانونمندی های توسعه اجتماعی نظام سرمایه داری و استفاده از آنها مجبور می سازند.
6
·
مارکس و انگلس با ارزیابی میراث فکری نسل های پیشین به
توسعه علم نوینی راجع به جامعه ، به توسعه بنیان های عمل اجتماعی انسان نوین اقدام
می کنند.
7
·
مارکس و انگلس به کشف قوانین حرکت و توسعه جامعه بشری ـ بالاعم
ـ و قوانین گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم و کمونیسم ـ بالاخص ـ نایل آمده اند.
8
·
مارکس و انگلس ثابت کرده اند که طبقه کارگر بنا بر قانون
تاریخ مجبور به از بین بردن سرمایه داری است و با این کار نه تنها خود را، بلکه
تمامی جامعه بشری را (بشریت را) آزاد خواهد
ساخت:
الف
·
«مسئله این نیست که این و یا آن کارگر و یا حتی کل پرولتاریا چه
آماجی برای خود تعیین می کنند.
ب
·
مسئله این است که کار از چه قرار است و بنا بر آن ـ
بلحاظ تاریخی ـ چه باید کرد!»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 2، ص 38)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر