پروفسور
دکتر وینفرید شرودر
برگردان
شین میم شین
IV
سوسیالیسم انتقادی ـ اوتوپیکی
ادامه
3
محدودیت های تئوری فوریه
·
محدودیت های تئوری فوریه، قبل از همه، به شرح زیر بوده اند:
1
·
به قول کسلایک های
مارکسیسم، «فوریه، برخلاف سن سیمون، «بر
طبق نظر فیزیوکرات ها به کار کشاورزی ـ حداقل ـ
امتیاز خاصی قائل می شود» و نسبت به صنایع بزرگ نظر منفی دارد.
2
·
فوریه از سوئی از توسعه
تاریخی بالنده سخن می گوید و وضع و حال موجود را پیش شرطی برای نظام مورد نظر خود
تلقی می کند، ولی از سوی دیگر نسبت به پیشرفت تاریخی، موضع پسیمیستی (مبتنی بر
بدبینی) دارد.
3
·
او در فالانسترهای
خود اگرچه دارائی کلیه اعضا را در صندوق مشترک وارد می سازد، ولی درآمد حاصل از
کردوکار کشاورزی، صنعتی و تجاری را بمثابه دستمزد، جایزه برای معارف فنی و استعداد
و به مثابه ربح سرمایه مصرف می کند و کلیه مسائل سیاسی را مورد صرفنظر قرار می
دهد.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 1، ص 533)
II
تئوری سوسیالیستی ـ اوتوپیکی سن سیمون
هنری
د سن سیمون (1760 ـ 1825)
مؤسس
مکتب فکری اقتصادی ـ اجتماعی علمی
موسوم
به سن سیمونیسم
پدر
جامعه شناسی علمی و سوسیالیسم اوتوپیکی
از
مبارزان جنگ استقلال آمریکا (1706 ـ 1783) بر ضد انگلیس
از
طرفداران انقلاب کبیر فرانسه (1789)
در
سال 1794 کم مانده بود که به گیوتین سپرده شود.
1
·
تئوری سوسیالیستی ـ اوتوپیکی سن سیمون از محتوای معرفتی ژرفتری برخوردار است.
·
بی دلیل نیست که انگلس می نویسد:
·
«ما
در سن سیمون به وسعت نظر نبوغ آمیزی برمی خوریم
که تقریبا کلیه افکار غیر اقتصادی سوسیالیست های ما بعد را به صورت نطفه ای در بر
دارد.»
2
·
سن سیمون نه تنها با اعلام کار صنعتی به مثابه ماهیت
کار و با منشاء قرار دادن تولید صنعتی مدرن، از حد فوریه پا فراتر می گذارد، بلکه علاوه بر آن به صورت نطفه ای درمی
یابد که «وضع (زیربنای) اقتصادی، شالوده نهادهای
سیاسی را تشکیل می دهد.»
3
·
سن سیمون بصراحت تمام از «تبدیل
حکومت سیاسی بر مردم به اداره چیزها و هدایت و رهبری روندهای تولیدی» سخن می گوید.
4
·
انگلس، علاوه بر این، یادآور می
شود که عالی ترین کشف سن سیمون در سال 1802 عبارت
از این بود که او انقلاب فرانسه را بمثابه مبارزه طبقاتی میان تهیدستان، بورژوازی
و اشراف تلقی می کند.
5
·
انگلس بدین طریق به اهمیت طرح
تاریخی سن سیمون اشاره می کند، که شالوده گرایشات
رفرمیستی (اصلاح طلبانه) سیاسی و اجتماعی بوده است.
·
(مارکس
و انگلس، «کلیات»، جلد 20، ص 241)
6
·
سن سیمون و شاگردانش بر آن بوده اند
که رهایش مولدان نعمات مادی، از بین رفتن سلطه سیاسی
و اقتصادی مبتنی بر زور اقشار حاکم، محو استثمار، مبارزه رقابت آمیز و جنگ،
روند تاریخی قانونمندی است و انقلابات تاکنونی نیز بخشی از این روند بوده اند.
7
·
بنظر سن
سیمونیست ها هر مرحله توسعه مولدان (برده داری، فئودالیسم و کارمزدوری
سرمایه داری) با تئوری فلسفی و با نظام اجتماعی و سیاسی معینی انطباق داشته و هر
گام پیشرفتمند، غلبه بر ایدئولوژی حاکم قبلی و سرنگونی نظام اجتماعی و سیاسی حاکم
را ضرور و لازم داشته است.
8
·
سن سیمون و شاگردان او بنا بر طرح
تاریخی خود به این نتیجه منطقی رسیده بودند که کلیه انقلابات تاکنونی «فقط استثمار
انسان بوسیله انسان را تعدیل کرده اند.»
9
·
به نظر آنان، اکنون زمان تحقق
انقلابی فرارسیده که «توده های کارگر» را از استثمار کسانی که «دارائی شان نتیجه
کار کارگران است»، آزاد خواهد ساخت و نظام اجتماعی ئی را پدید خواهد آورد که در آن
«هرکس بسته به استعدادش کار خواهد کرد و به اندازه کارش مزد خواهد گرفت» و
استعدادهای خادم به عموم، مقام رهبری جامعه را بدست خواهند داشت.
10
·
سن سیمونیست ها آشکارا اعلام می دارند که
نظام اجتماعی نوین تنها زمانی بطور کامل تحقق خواهد یافت که قانون مالکیت موجود،
که «استثمار انسان بوسیله انسان» را مجاز می داند، از بین برود.
·
(درس
های بازارد (1828 ـ 1830)، چاپ دوم، 1854)
11
·
اما از آنجا که سن سیمون و شاگردان او، فقط به شناخت نطفه ای از تضاد
طبقاتی میان پرولتاریا و بورژوازی و ریشه های اقتصادی آن نایل آمده بودند، فقط به
برداشتن اولین گام در راه شناخت تاریخ، بمثابه تاریخ مبارزات طبقاتی و در راه درک
خصلت دیالک تیکی توسعه تاریخی قادر شدند.
12
·
آنها ظاهرا میان تضادهای اجتماعی و
تضادهای مبتنی بر تقسیم کار میان انسان ها و مبارزه رقابت آمیز تفاوتی نمی دیدند.
13
·
از این رو سن سیمونیست ها، علاوه بر نمایندگی نطفه هائی از درک دیالک تیکی
تاریخ، بر آن بودند که تاریخ یک روند ارگانیکی است، که در آن، دوره های بحرانی ـ
دوره های مبارزه همه بر ضد همه ـ جای خود را به دوره های ارگانیکی می دهند، دوره
هائی که همه انسان ها بطور متحد و یکپارچه به همکاری با هم می پردازند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر