اهمیت ادبیات
کودک
صمد بهرنگی
ویرایش
و تحلیل از
گاف
سنگزاد
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را محدود کنیم به
(مسائل زیر):
1
تبلیغ و تلقین نصایح خشک و بی بروبرگرد،
2
نظافت دست و پا و بدن،
3
اطاعت از پدر و مادر،
4
حرف شنوی از بزرگان،
5
سر و صدا نکردن در حضور مهمان،
6
سحرخیز باش تا کامروا باشی،
7
بخند تا دنیا به رویت بخندد،
8
دستگیری از بینوایان به سبک و سیاق بنگاه های خیریه و مسائلی
از این قبیل
9
که نتیجه ی کلی و نهایی
همه ی اینها بی خبر ماندن کودکان از
مسائل بزرگ و حاد و حیاتی محیط زندگی است.
·
این یکی از مقالات صمد بهرنگی در
زمینه ادبیات کودکان است.
·
ما این نظرات بهرنگ را نخست تجزیه
و بعد تحلیل می کنیم:
1
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را (به مسائل زیر) محدود کنیم
·
این حکم صمد بهرنگی بظاهر انقلابی
می نماید و این خیال باطل را به خاطر خواننده خوشخیال خطور می دهد که گویا صمد و
شرکاء سودای درافکندن طرحی نو به سر دارند.
·
سؤال اول این است که چرا و به چه
دلیل صمد با شعار «وقت آن دیگر گذشته» شروع به هارت و پورت می کند؟
·
چی شده که تجدید نظر در موضوع و
محتوای ادبیات کودکان ضرورت کسب کرده است؟
2
·
این مقاله صمد بهرنگی پس از پیروزی
سهل و آسان انقلاب بورژوائی سفید سرهم بندی شده
است.
·
شاید صمد دلیل روشنی بر این شعار
که «وقت آن دیگر گذشته» نداشته باشد.
·
ولی خود این شعار از تحولی در
جامعه خبر می دهد که صمد و شرکای با عمامه و بی عمامه او برای توقف آن و احیای وضع
اجتماعی ـ اقتصادی ماقبل آن فعال گشته اند.
·
صمد و بهروز دهقانی و غیره از نوچه
های جلال آل احمد و احمد شاملو و غلامحسین ساعدی بوده اند.
·
جلال آل احمد آخوند زاده ای چپنما
ست که خواهان تشکیل تئوکراسی تشیع به تقلید از واتیکان است.
·
جلال آل احمد در جوانی در حزب توده
نفوذ می کند و تا مقام عضویت در هیئت تحریریه ارگان کمیته مرکزی آن بالا می رود تا
پس از ایفای فونکسیون طبقاتی محوله با خلیل ملکی انشعاب کند و نیروی سوم را علم
کند.
3
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را (به مسائل زیر) محدود کنیم
·
پس ا پیروزی انقلاب سفید، طبقه
حاکمه دو شقه می شود:
الف
·
بخش مدرن بورژوازی تحت حمایت
امپریالیسم، تمامی قدرت سیاسی را از آن خود می کند و بخش فئودالی طبقه حاکمه را
سلب قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می کند تا جامعه را در شاهراه کاپیتالیستی به
پیش راند.
ب
·
بخش ارتجاع فئودالی ـ
فوندامنتالیستی ـ روحانی به مثابه سردمدار ضد انقلاب بورژوائی، به مقاومت برمی
خیزد.
·
رهبری این مقاومت ارتجاعی ـ
فئودالی ـ فوندامنتالیستی را روح الله خمینی به عهده می گیرد.
·
پایگاه طبقاتی این ضد انقلاب
بورژوائی، فئودالیسم واژگون شده، بازار و روحانیت بوده است.
4
·
ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ
روحانی برای تضعیف قوای انقلاب بورژوائی سفید با دو پرچم به میدان می آید:
الف
·
با پرچم سیاه سنتی فئودالیسم، تحت
رهبری روحانیت مرتجع شیعی
ب
·
با پرچم سرخ چه بسا مزین به داس و
چکش و قلم و نقاله و تفنگ و هارت و پورت
5
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را (به
مسائل زیر) محدود کنیم
·
مؤلفین کتاب انقلاب سفید در تحلیل
آرایش قوا در دوره پس از آغاز انقلاب بورژوائی سفید، به درستی از اتحاد ارتجاع سرخ
و سیاه گزارش می دهند.
·
در این ایام هنوز از ضد انقلاب
«سرخ» نباید خبری باشد.
·
به همین دلیل، منظور مؤلفین کتاب درسی
انقلاب سفید، احتمالا حزب توده بوده است.
·
حزب توده ای که پس از پیروزی
کودتای امپریالیستی 28 مرداد تا حد نابودی سرکوب شده است.
·
ظاهرا توده ای ها پس از انقلاب
بورژوائی سفید دو دسته می شوند:
الف
·
دسته ای از توده ای ها به حمایت از
انقلاب بورژوائی سفید می پردازند و به پست های مهم در حد رؤسای دانشگاه و غیره دست
می یابند.
·
در اشعار سیاوش کسرائی این بخش از
توده ای ها نقد می شوند.
·
دسته ای از سران حزب توده برای
حمایت از انقلاب سفید از غربت تبعید به ایران برمی گردند و توسط ساواک بر سر دو
راهی یا کمونیسم و یا آنتی کمونیسم (سنگر ایده ئولوژیکی انقلاب سفید) قرار داده می
شوند و چون از کمونیسم دل برنمی کنند و به حزب توده پشت نمی کنند، تیرباران می
شوند.
·
این بزرگ ترین خریت تاریخی
بورژوازی مدرن ایران بوده است که هم برای جامعه و هم برای خودش بسیار گران تمام می
شود.
ب
·
دسته ای دیگر از توده ای ها، به
ارتجاع ضد انقلابی تحت رهبری روحانیت تمایل کسب می کنند.
·
ظاهرا شعار آنها، «دشمن دشمن من،
دوست من است»، بوده است.
·
این سیاست پس از رستاوراسیون
فئودالی ـ روحانی ادامه می یابد و برای حزب توده بسیار گران تمام می شود.
·
آن سان که از حزب توده جنازه ای
حتی باقی نمی ماند تا کسی بر آن نماز برد.
6
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را (به
مسائل زیر) محدود کنیم
·
پس از چندی ارتجاع فئودالی ـ
فوندامنتالیستی ـ روحانی خود را تا حدودی مدرنیزه می کند.
·
بدین طریق سر و کله ی آخوند های بی
عمامه از قبیل شریعتی و غیره و مجالس تبلیغ خرافات مذهبی با صندلی و میکروفون و
بلندگو و غیره پیدا می شود.
·
این بخش مدرن همراه با بخش سنتی به
مسموم سازی جو ایده ئولوژیکی جامعه کمر می بندد و در غیاب حزب توده زمینه را برای
شکست انقلاب سفید و برگشت بخش سرنگون شده طبقه حاکمه (فئودالیسم، روحانیت و بازار)
هموار می سازد.
7
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را (به
مسائل زیر) محدود کنیم
·
از اقشار و طبقات ارتجاعی جامعه،
واحدهای مسلح یکی پس از دیگری ظهور می کنند که ایده ئولوژی طبقه حاکمه بورژوائی
مدرن، به درستی، آنان را خرابکار می نامد.
·
این واحدهای مسلح عمدتا تروریستی
بوده اند و تحت عناوین فدائیان اسلام و خلق و مجاهدین اسلام و خلق و لیملام و
دیمدام و غیره تبر بر ستون فقرات طبقه حاکمه انقلاب سفید و ضمنا بر ستون فقرات
جامعه فرود آورده اند.
8
جلال آل احمد و پدرش
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را (به
مسائل زیر) محدود کنیم
·
دار و دسته صمد بهرنگی ـ بهروز
دهقانی، تحت تأثیر و نفوذ جلال آل احمد و احمد شاملو و غلامحسین ساعدی و غیره بوده
است:
الف
·
جلال آل احمد هم ایده ئولوژی
فاشیسم را نمایندگی می کند و هم ایده ئولوژی فوندامنتالیسم را.
·
مراجعه کنید به تحلیل غرب زدگی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ب
·
احمد شاملو به عنوان نماینده
اگزیستانسیالیسم، نیچه ئیسم و فاشیسم، هم گروه های تروریستی «سرخ» را تقویت و
تبلیغ می کند و هم گروه های تروریستی مذهبی ـ فوندامنتالیستی (مجاهدین) و غیره را.
9
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را (به
مسائل زیر) محدود کنیم
·
این شعار صمد بهرنگی ـ بی اعتنا به
اینکه او به محتوای آن واقف باشد و یا نباشد ـ ماهیتا و در تحلیل نهائی، حاوی و حامل
نیچه ئیسم فئودالی وطنی است:
·
حاوی و حامل جلال آل احمدیسم و
شاملوئیسم است.
·
با این شعار صمد بهرنگ ارتجاع
فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی باید سوار بر شط خون نوجوانان کشور، دوباره به
قدرت رسد.
·
صمد بهرنگ و دار و دسته اش بزرگ ترین
حامی حاکمیت ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی بوده است.
·
فریب هارت و پورت اینها را نباید
خورد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر