۱۳۹۴ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

سیاوش کسرائی از دید آن و این (17)


سیاوش کسرائی
( 1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)

ویرایش، تأمل و تحلیلی از
گاف سنگزاد

مانلی کسرائی
سرچشمه:
صفحه فیسبوک مانلی

و در جواب تو بايد بگم كه اگر يكبار ديگر بدنيا مي آمدم همچنان از آزادي و برابري انسان ها 
و برقراري عدالت اجتماعي
در
كشورم
دفاع مي كردم
و همانطور كه پس از خروج از ايران و آشنايي با جو سياسي در شوروي
در برابر رهبري حزب توده و اطاعت كوركورانه از سياست هاي شوروي ايستادم

• هر رمانی ـ بسان هر موجی ـ نقطه اوجی دارد، که به زبان بی بی سه و بی بی سی، کلایمکس نامیده می شود.
• این فراز از خاطر ـ آت، مانلی شاید نقطه اوج این موج باشد.

• نویسنده این فراز از خاطر ـ آت، در هر صورت باید نابغه باشد.
• نابغه ای که از نبوغش نردبام ترقی تعبیه کرده است.

• ما برای اثبات صحت حدس خود باید این فراز از خاطر ـ آت مانلی را تجزیه و تحلیل کنیم:

1
و همانطور كه پس از خروج از ايران و آشنايي با جو سياسي در شوروي
در برابر رهبري حزب توده و اطاعت كوركورانه از سياست هاي شوروي ايستادم

• باور نمی کند، دل کس این جفنگ را.
 
• چون خود سیاوش بهتر از هر کس می داند که احزاب کمونیستی ماهیتا و اصولا احزاب مطلقا مستقل و خودمختارند و نه نوکر و وابسته و مطیع بینا و یا کور این و آن.

• چرا و به چه دلیل؟

2
• اولا و قبل از همه، به این دلیل که استقلال اندیشه و عمل، در ذات جنبش کارگری ـ کمونیستی است.
• تفاوت و تضاد جنبش کارگری و کمونیستی با جریانات و جنبش های اجتماعی دیگر، خواه زیر پرچم مذهب و خواه زیر علم لائیسیته، درست در همین خودمختاری نظری و عملی اصولی و اساسی است.

3
• ایده ئولوژی طبقه کارگر یعنی مارکسیسم ـ لنینیسم، به همین دلیل، مکتب تربیت انسان های خوداندیش است و درست به همین دلیل مکتب تربیت انسان های خودمختار و یا مستقل اصیل است.
• مارکسیسم ـ لنینیسم، نه مکتب نوکر پروری، نه مکتب وابسته پروری، بلکه مکتب تشکیل شعور طبقاتی و شخصیت سوسیالیستی است.
• شعور علمی و انقلابی با شخصیت سوسیالیستی دست در دست می رود.
• شعور و شخصیت همدیگر را متقابلا مشروط می سازند.
• شعور و شخصیت همدیگر را متقابلا حمایت، تقویت، تحکیم می کنند و توسعه می دهند.
 
4
و همانطور كه پس از خروج از ايران و آشنايي با جو سياسي در شوروي
در برابر رهبري حزب توده و اطاعت كوركورانه از سياست هاي شوروي ايستادم 
 
• به این حقیقت امر نه تنها توده و احزاب توده ای، بلکه اجامر امپریالیستی حتی وقوف دارند.
• پس از تخریب سوسیالیسم در اروپای شرقی توسط گربه چوف و شرکاء، بخشی از نظریه پردازان امپریالیسم، که از فرط شادی با دم شان گردو می شکستند، در تلویزیون ها و مطبوعات امپریالیستی علنا خودنمائی کردند و از دسیسه ها، توطئه ها، ترفند ها و دروغ های خود در رسانه های نشانه رفته به سوی جوامع سوسیالیستی پرده برداشتند.

5
 
• از همان لحظه تدوین و انتشار «مانیفست کمونیستی» توسط مارکس و انگلس، لجن پراکنی بر جنبش کارگری ـ کمونیستی آغاز شد و عوامفریبی به نقطه اوج خود رسید.
• آن سان که اجتماعی کردن مالکیت بر وسایل تولید، به مثابه اشتراکی کردن زنان جا زده شد.
• این لجن ایده ئولوژیکی البته از ماهیت ایده ئولوژی بورژوائی واپسین (امپریالیسم) در رابطه با نیمه دیگر جامعه و جهان (یعنی زنان) پرده برداشت.
• یعنی نشان داد که در قاموس بورژوازی واپسین، زن آدم حساب نمی شود.
• زن عضو برابر حقوق جامعه تلقی نمی شود.
• بلکه در بهترین حالت، وسیله تولید مثل محسوب می شود.
• به همین دلیل، اجتماعی کردن مالکیت بر وسایل تولید در آئینه ذهن و ضمیر طبقه حاکمه فئودالی، روحانی و امپریالیستی به مثابه اشتراکی کردن زنان منعکس می شود.
 
6
 
و همانطور كه پس از خروج از ايران و آشنايي با جو سياسي در شوروي
در برابر رهبري حزب توده و اطاعت كوركورانه از سياست هاي شوروي ايستادم

• مفهوم «اطاعت کورکورانه» از خسرو روزبه است.
• خسرو روزبه در این اثر خود، اطاعت کورکورانه در ارتش شاه را به چالش می کشد و از خود اندیشی و خودمختاری نظری و علمی ارتشیان دفاع می کند.
• این بدان معنی است که رادیکال ترین و سرسخت ترین مخالف «اطاعت کورکورانه»، همین حزب توده بوده است.
• خسرو روزبه را هنوز کسی نمی شناسد.
• اگر دفاعیات او تحلیل شود، شاید بتوان به عظمت بینشی او پی برد.
• دریغ که زود از دست رفت و حزب توده را بلحاظ نظری و عملی، بی سر و سردار گذاشت.

7
و همانطور كه پس از خروج از ايران و آشنايي با جو سياسي در شوروي
در برابر رهبري حزب توده و اطاعت كوركورانه از سياست هاي شوروي ايستادم

• قضیه اطاعت کورکورانه احزاب کمونیستی ـ کارگری از «سیاست های شوروی» نیز یکی از همین لجن های ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه است.
 
• طبقه حاکمه برای قابل قبول کردن این جفنگ ایده ئولوژیکی ترفندهای متنوعی را توسعه داده، مرتب تکمیل کرده، سوهان زده و به خدمت گرفته است.
• یکی از این ترفندها یکسان قلمداد کردن دولت شوروی و حزب کمونیست شوروی است.
• احزاب کمونیستی ـ کارگری، احزاب خواهر و برادر اند.
• خواهری و یا برادری مبنی بر برابری است.

• در مورد حزب توده، گاهی آدم آرزو می کند که کاش چنین نبود.
• کاش حزب توده گوش شنوا به تحلیل های احزاب خواهر و برادر می داشت.
• کاش آن سان که اجامر امپریالیستی و فوندامنتالیستی ادعا می کنند، حزب توده «مطیع کور» احزاب خواهر و برادر خویش بود.

8
و همانطور كه پس از خروج از ايران و آشنايي با جو سياسي در شوروي
در برابر رهبري حزب توده و اطاعت كوركورانه از سياست هاي شوروي ايستادم

• مانلی 14 ساله که نمی تواند بلوغ فکری لازم را برای درک روابط میان احزاب کمونیستی در مقیاس جهانی داشته باشد.
 
• ولی اجامر سخن پرداز نابغه می دانند که حزب کمونیست شوروی و بویژه حزب کمونیست آلمان فدرال و آلمان دموکراتیک و حتی حزب کمونیست ترکیه و شاید حتی حزب کمونیست سوریه و افغانستان مؤید «تحلیل» خرکی و خط مشی حزب توده نبوده اند.
 
• احزاب کمونیستی که با دولت ها رابطه برقرار نمی کنند.
• احزاب کمونیستی با یکدیگر رابطه برقرار می کنند.
 
• اگر دولت سوسیالیستی در کشوری روی کار باشد، محتوا و ماهیت این رابطه درست منعکس نمی شود.
• چون عضو حزب کمونیست کشوری می تواند، ضمنا سفیر دولت آن کشور در کشور دیگر باشد و با حزب کمونیست آن کشور به مبادله نظر بپردازد.

9
• اجامر طبقه حاکمه در نهایت آگاهی و بی شرمی، بر پیشانی این رابطه برابر میان احزاب خواهر ـ برادر، مهر جاسوسی، دنباله روی و وابستگی می زنند.
 
• از آنها نمی توان انتظار دیگری داشت.
• ولی این جفنگ اگر واقعا از سیاوش باشد، باید مورد تحلیل دیالک تیکی قرار گیرد و دلایل واقعی آن روشن شوند.

10
 
• برای اثبات نظر خود بهتر است مثالی از همین چند سال اخیر بزنیم تا «سیه روی شود، هر که در او، غش باشد.» (حافظ):
 
• اریش هونکر پس از اشغال آلمان دموکراتیک توسط امپریالیسم به شوروی پناهنده شد.
• کارگر آنتی فاشیست آلمان پیر و بیمار بود.
• سرطان داشت.
 
• گربه چوف، سردار پیر و بیمار پرولتاریای آلمان آنتی فاشیست را به آلمان امپریالیستی بازپس داد تا دادگاهی اش کنند.
 
• اجامر امپریالیستی، کمونیست های آلمان را هم به «اطاعت کورکورانه از سیاست های شوروی» متهم کرده بودند.
• فرح پهلوی هنوز هم در تلویزیون های اروپا متهم می کند.

11

• در اتحاد شوروی اما کسان دیگری هم از زمان استالین و جنگ جهانی دوم از بریتانیای سابقا کبیر پناهنده اند.
• آنها در حین جنگ جهانی دوم اطلاعاتی را در اختیار شوروی قرار داده اند و از بازی های پشت پرده متفقین شوروی (انگلستان چرچیل) پرده برداشته اند. 
 
• به زبان اجامر امپریالیستی جاسوس شوروی بوده اند.
 
• ولی دولت انگلیس به هیچ ترفندی قادر به استرداد آنها نشده است.
حتی یلسین و پوتین قادر و مایل به استرداد آنها نشده اند.

• اگر کسی ذره ای مغز اندیشنده در کدوی کله داشته باشد، می فهمد که رابطه احزاب کمونیستی نه رابطه واره مبتنی بر وابستگی و اطاعت و دنباله روی، بلکه رابطه برابر حقوق مبتنی بر خواهری ـ برادری و همبستگی است.
• ما به این بحث برمی گردیم.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر