سیاوش کسرائی
( 1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
ویرایش، تأمل و تحلیلی از
گاف سنگزاد
مانلی کسرائی
سرچشمه:
صفحه فیسبوک مانلی
رزم ما، همان نبرد اولين ماست
رزم ما، همان نبرد آخرین ماست
جنگ رنجبر به ضد گنجبر
جبهه را دگر مکن!
من به جبهه های آزموده می روم
• معنی تحت اللفظی:
• جبهه رزم ما، از آغاز تا کنون، جبهه رزم رنجبر بر ضد گنجبر بوده است.
• تو جبهه عوض کرده ای.
• جبهه عوض مکن.
• بسان من باش که به جبهه های از بوته آزمون سربلند بیرون آمده، می روم.
1
جبهه را دگر مکن!
• سؤال این است که مخاطب سیاوش کیست؟
• روی سخن شاعر توده و حزب توده با کیست که سنگر عوض کرده است؟
• روی سخن شاعر توده و حزب توده با کیست که از سنگر رنجبران خارج شده و به سنگر گنجبران خزیده است؟
2
من به جبهه های آزموده می روم
• سیاوش در این مصراع شعر، بطرز مطلقا مسکوت، خود را با مخاطب سنگر عوض کرده، مورد مقایسه قرار می دهد:
• منظور سیاوش این است که جبهه جنگ رنجبر بر ضد گنجبر، جبهه از بوته آزمایش سربلند بیرون آمده است و جبهه جنگ مخاطب، جبهه ای مشکوک و سؤال انگیز است.
• این سخن سیاوش اما به چه معنی است؟
3
من به جبهه های آزموده می روم
• این سخن سیاوش اولا بدان معنی است که حزب توده نماینده سیاسی و ایده ئولوژیکی بی چون و چرای رنجبران است و سیاوش سرباز جان بر کف این سنگر رزم طبقاتی است.
• این سخن سیاوش ثانیا بدان معنی است که جز سنگر حزب توده، سنگر مطمئنی وجود ندارد.
• یعنی مابقی سنگرهای رزم، سنگرهای تردید برانگیز و مشکوک اند.
• فاقد اصالت اند.
• ظاهر و باطن شان همخوان نیست.
• شاید در ادامه شعر منظور سیاوش از صراحت بیشتر بگذرد.
4
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• معنی تحت اللفظی:
• رنگ ها و نقش ها و نغمه های تازه مده شده اند.
• دریغا که تو، نوپذیر و تازه جو شده ای.
5
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• سیاوش در این بند شعر، میان خود و مخاطب خود، از لحاظ دیگری، مرزبندی می کند:
• سیاوش بر خلاف مخاطب، در رنگ ها، نقش ها و نغمه های تازه ارزش و اعتباری نمی بیند.
• اما منظور سیاوش از رنگ ها، نقش ها و نغمه های تازه چیست که به مذاقش خوش نمی آیند، ولی مخاطب او شیفته آنها ست؟
• وقتی سیاوش می گوید:
رزم ما، همان نبرد اولين ما ست
رزم ما، همان نبرد آخرین ما ست:
جنگ رنجبر به ضد گنجبر
• این بدان معنی است که سیاوش مخالف سرسخت رنگ ها، نقش ها و نغمه های تازه است.
• سیاوش بلحاظ نظری (تئوریکی) و ایده ئولوژیکی به مارکسیسم ـ لنینیسم پایبند است و نه به جریانات سیاسی و گرایش های ایده ئولوژیکی نوپدید.
• این بدان معنی است که سیاوش در سنگر دیرین توده و حزب توده می ماند و به سنگر طبقات اجتماعی دیگر نمی خزد.
• سؤال اما این است که منظور سیاوش از «رنگ ها، نقش ها و نغمه های تازه» چیست؟
6
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• امپریالیسم پس از پایان جنگ جهانی دوم، در وحشت از پیروزی کمونیسم، جبهات مادی، فکری، هنری، اخلاقی و خلاصه ایده ئولوژیکی رنگانگ بیشماری می گشاید و طبقه کارگر به قدرت رسیده را از صدها طرف زیر آتش می گیرد:
7
• در این دوره پس از جنگ جهانی امپریالیستی دوم، در ناف دموکراسی های امپریالیستی، از جمله در ایالات متحده امریکا، مک کارتی ها هر متمایل به کمونیسم را علنا رسوا و چه بسا تبعید و یا حتی اعدام می کنند.
• هوادارن چه بسا سطحی کمونیسم به زانو در آورده می شوند تا توبه نامه بنویسند و ابراز ندامت کنند.
8
• امپریالیسم اما به امحای فیزیکی طرفداران کمونیسم در کشورهای سرمایه داری قناعت نمی ورزد.
• کشورهائی را که سودای رهائی از سیطره استعماری دارند، مورد حمله نظامی قرار می دهد و با بمب اتمی حتی تهدید می کند.
• جنایات امپریالیسم در کره، اندونزی، ویتنام و غیره معروف خاص و عام اند.
• این اما هنوز تمامی توطئه طبقه حاکمه امپریالیستی نبوده است.
9
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• امپریالیسم از هر اختلاف نظر در اردوگاه سوسیالیستی بیشترین بهره را بر می دارد.
• میان خواهران و برادران سوسیالیستی نفاق می افکند و در مقابل ایده ئولوژی طبقه کارگر (مارکسیسم ـ لنینیسم)، صدها مکتب و گرایش مختلف را تشکیل، تقویت و تبلیغ می کند.
• باورش حتی دشوار است که در طرفة العینی صدها «خوانش» از مارکسیسم مد می شود و صدها دار و دسته و گروه و سازمان و حزب و بین الملل کمونیستی قلابی، ولی پر هارت و پورت مثل قارچ از زمین می رویند.
10
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• اختلاف نظر میان استالین و تروتسکی را امپریالیسم به صورت دو «خوانش» از مارکسیسم ـ لنینیسم دکترینه می کند:
• در طرفة العینی گروهک های استالینیستی و تروتسکیستی مثل قارچ از زمین می رویند و برای خود به تقلید از احزاب کمونیستی، بین الملل استالینیستی و تروتسکیستی تشکیل می دهند.
• بین الملل هائی که بیشتر به طویله شبیه اند.
11
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• امپریالیسم به عنوان مثال، هر فرمی از رزم طبقاتی را که به پیروزی انجامیده، به مکتبی دکترینه می کند.
• با این ترفند است که پیروزی خلق چین تحت رهبری حزب کمونیست چین و تحت حمایت سیستم سوسیالیستی جهانی، به عنوان مائوئیسم دکترینه و علم می شود.
• در کنار کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم (مارکس و انگلس و لنین)، عکس مائو قرار داده می شود.
• بدین طریق ـ بویژه پس از اختلافات جمهوری خلق چین با اتحاد شوروی ـ در سطوح ملی (در هر کشور جهان) گروهک های مائوئیستی مثل قارچ از زمین می رویند و به جان احزاب کمونیست می افتند.
12
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• فقط باید بلبشوئی را تصور کرد که در مقیاس جهانی پدید می آید:
• حزب کمونیست چین و حزب کمونیست شوروی همدیگر را می کوبند و امپریالیسم بکلی فراموش می شود.
• حزب کمونیست چین، مفهوم بند تنبانی «امپریالیسم سرخ» را تبلیغ می کند و گروهک های چه بسا مصنوعی و مشکوک مائوئیستی در کشورهای مختلف به جای مبارزه بر ضد طبقه حاکمه به احزاب کمونیستی حمله ور می شوند.
13
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• جفنگیات مائو تحت عنوان کتاب سرخ، توسط سازمان های امنیتی امپریالیستی در کشورهای مختلف به عنوان آثار تئوریکی ـ کمونیستی با ترفند «مخفیانه» به دست جوانان رسانده می شوند.
• کتاب هائی که غیر از اندیشه همه چیز دارند.
• این هنوز چیزی نیست.
14
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• ارتش سرخ چین در مبارزه با ارتش چیانکایچک، حمله از دهات به شهرها را مصلحت می داند و با موفقیت به مورد اجرا می گذارد و پیروز می شود.
• این فرمی از مبارزه است.
• از همین فرم مبارزه، مکتبی سر هم بندی می شود.
• بدین طریق اوتوپی حمله از دهات به شهرها از سوی گروهک های مائوئیستی چه بسا قلابی تئوریزه می شود که معرکه مضحک هنوز هم ادامه دارد.
15
رنگ های تازه آمده است
نقش های تازه، نغمه های نو
نو پذیر و تازه جو شدی، دریغ!
• گروه چریکی چه گوارا و فیدل کاسترو تحت حمایت حزب کمونیست کوبا از طریق جنگ چریکی به قبضه قدرت نایل می آید.
• این هم فقط فرمی از مبارزه طبقاتی است.
• طولی نمی کشد که از همین فرم مبارزاتی، مکتبی سرهم بندی می شود و گروهک های چریکی در هر کشوری مثل قارچ از زمین می رویند و به جان طبقه کارگر و حزب کمونیست می افتند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر