ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار
در
این ره اولیا باز از پس و پیش
نشانی
داده اند از منزل خویش
به
حد خویش، چون گشتند واقف
سخن
گفتند در معروف و عارف
·
معنی تحت اللفظی:
·
اولیاء پس از کسب وقوف محدود به
خود، راجع به عارف و معروف سخن گفتند.
·
شیخ شبستر در این بیت شعر، از تئوری
شناخت خود پرده برمی دارد:
1
به
حد خویش، چون گشتند واقف
سخن
گفتند در معروف و عارف
·
شیخ در این بیت، اولا یکی از
مهمترین مقولات فلسفی را مطرح می سازد، مقوله «حد»
را.
·
حد عبارت است از وحدت دیالک تیکی کمیت و کیفیت.
·
«حد» به عنوان مقوله فلسفی برای اولین بار توسط هگل مورد استفاده قرار می گیرد.
·
هگل «حد» را به معنی وحدت دیالک تیکی «کمیت» و «کیفیت» بکار
می برد.
·
هر کیفیتی بطور کمی تعیین می شود.
·
تغییر تعین کمی هر چیز و هر سیستم تا درجه معینی، تغییری
در کیفیت آن چیز و آن سیستم نمی دهد.
·
حد بیانگر درجه حداکثر و یا حداقل تغییرات کمی است، که
منجر به تغییر کیفی نمی شوند.
مثال
درجه
صفر و درجه صد سانتیگراد در مورد آب
الف
·
تغییر کمی افزایش یابنده ی دمای آب تا حد عینی آن (صد
درجه سانتیگراد) تغییری در مایعیت آب نمی دهد.
ب
·
به همین سان نیز تغییر کمی کاهش یابنده ی دمای آب تا حد
عینی آن (صفر درجه سانتیگراد) تغییری در مایعیت آب نمی دهد.
·
اما به محض این که تغییر کمی از این درجه عدول کند (از
حداکثر فراتر و از حداقل پایین تر رود) تغییر کیفی وقوع می یابد.
·
مراجعه کنید به حد، کمیت و کیفیت،
کلنجار مفهومی ستاره و سار در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری
2
به
حد خویش، چون گشتند واقف
سخن
گفتند در معروف و عارف
·
زمانی که دانش اولیاء به حد
عینی معینی رسید، یعنی زمانی که افزایش تدریجی دانش و آگاهی آنها از حد کمی معینی گذشت و در نتیجه موجب تحولات معرفتی کیفی
در آنها شد، آنگاه در باره عارف و معروف سخن می
گویند.
·
مقوله فلسفی «حد» در فلسفه سعدی و حافظ
هم مطرح می شود.
·
مراجعه کنید به تحلیل آثار و اشعار سعدی و حافظ در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
3
به
حد خویش، چون گشتند واقف
سخن
گفتند در معروف و عارف
·
شیخ در این بیت ضمنا دیالک تیک سوبژکت شناخت و اوبژکت شناخت
را، دیالک تیک شناسنده و موضوع شناخت را به شکل دیالک تیک اولیا و عارف و معروف بسط
و تعمیم می دهد.
·
این دیالک تیک یکی از مهمترین دیالک
تیک های تئوری شناخت ماتریالیستی و ایدئالیستی است:
الف
تئوری شناخت ماتریالیستی
·
بنا بر تئوری شناخت ماتریالیستی (مارکسیستی
ـ لنینیستی) نقش تعیین کننده در دیالک تیک
اوبژکت شناخت (عارف و معروف) و سوبژکت شناخت (اولیاء)، از آن اوبژکت شناخت (عارف و
معروف) است.
·
چون به عنوان مثال، خریت خر ـ قبل
از همه ـ در خود خر است و نه در خرفروش و خرخر و خرسوار و خرشناس (اولیاء)
ب
تئوری شناخت ایدئالیستی
·
بنا بر تئوری شناخت ایدئالیستی، نقش
تعیین کننده در دیالک تیک اوبژکت شناخت (عارف و معروف) و سوبژکت شناخت (اولیاء)، از
آن سوبژکت شناخت (اولیاء) است.
·
شیخ شبستر نیز تئوری شناخت ایدئالیستی
را نمایندگی می کند.
·
به همین دلیل به جای بررسی عینی موضوع
شناخت (عارف و معروف) به بلوغ معرفتی سوبژکت
شناخت (اولیاء) می پردازد.
·
شیخ دیالک تیک یاد شده را عملا وارونه
می سازد و نقش تعیین کننده از آن سوبژکت شناخت (اولیاء) قلمداد می کند.
·
بنظر هر ساده لوحی هم چنین می رسد.
4
به
حد خویش، چون گشتند واقف
سخن
گفتند در معروف و عارف
·
خیلی ها خیال می کنند که مغز چشمه
اندیشه است و هر کس زور بزند، از مغزش اندیشه می تراود.
·
به همین دلیل مرتب بر جماعت جاهل
می تازند و خود را علامه دهر می پندارند.
·
مغز اما در واقع، نه چشمه اندیشه،
بلکه ارگان اندیشیدن است.
·
به همان سان که قلب نه انبار خون و
یا چشمه خون، بلکه ارگان پمپاژ خون است.
·
به همان سان که پا نه چشمه رفتن و
در رفتن، بلکه ارگان رفتن و در رفتن است.
·
برای شناخت سیب به عنوان مثال،
باید روی آن کار کرد:
·
باید آن را مثلا با چاقو پوست گرفت
تا معلوم شود که در زیر پوست چه خبر است.
·
باید آن را بو کرد، مزمزه کرد،
خورد.
·
در بهترین حالت باید آن را در آزمایشگاه
شیمیائی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
·
زادگاه دانش هم همین پراتیک (کار، آزمایش
و غیره) است.
·
طبیعت هیچ چیزی را به رایگان در
اختیار کسی قرار نمی دهد.
·
برای شناخت طبیعت (جماد و نبات و
جانور و جامعه و انسان) باید مشقت شناخت را به جان خرید.
5
به
حد خویش، چون گشتند واقف
سخن
گفتند در معروف و عارف
·
شیخ خیال می کند، پیش شرط «سخن
گفتن در معروف و عارف»، یعنی پیش شرط قضاوت راجع به موضوع شناخت و سوبژکت شناخت (انسان)،
بلوغ معرفتی اولیاء الله است.
·
اگر اولیاء، زندگی نکرده باشند،
یعنی اگر تجربه نیندوخته باشند، هرگز نمی تواند به شناخت چیزی نایل اید.
·
شناخت فقط در سایه تجزیه و تحلیل تجارب
زنده زندگی خود و همنوعان خود میسر می شود و نه با بلوغ معرفتی ـ الهی.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر