پروفسور
دکتر گئورگ کلاوس
برگردان شین میم شین
8
·
چون شناخت بطور کلی با زبان پیوند ناگسستنی دارد، پس
تحلیل کلی زبان از وظایف تئوری شناخت و متدئولوژی است.
9
·
البته باید یادآور شد که نئوپوزیتیویسم
در اهمیت تحلیل منطقی زبان بطرز لگام گسیخته ای اغراق نموده و آن را به درجه
محتوای بی همتای فلسفه ارتقا داده است.
·
مراجعه کنید به پوزیتیویسم و نئو پوزیتیویسم در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری
10
·
سمیوتیک هنوز بطور منظم تدوین نیافته است.
11
·
بررسی های منفرد سمیوتیکی را می توان از زمان ارسطو در
آثار متفکران مختلف در تاریخ فلسفه باز یافت.
12
رودولف کارناپ (1891 ـ 1970)
فیلسوف و از نمایندگان امپیریسم منطقی (نئوپوزیتیویسم)
از فلاسفه بورژوائی واپسین
·
در عصر حاضر علمائی مانند کارناپ، موریس، تارسکی و هرمس
تا حدودی بر مبنای ایدئالیسم ذهنی به توسعه سمیوتیک مبادرت می ورزند.
13
·
سمیوتیک را می توان به سه و یا به چهار «زیررشته» زیر تقسیم
کرد:
الف
·
پراگماتیک
ب
·
سمانتیک
ت
·
سینتاکتیک
پ
·
سیگماتیک (به فرض این که آن را جزو سمانتیک نشماریم.)
14
·
در پراگماتیک هر علامتی در رابطه چهار عضوی بشرح زیر
مورد بررسی قرار می گیرد:
الف
·
انسان بمثابه سازنده و پذیرنده علائم
ب
·
علامت
ت
·
معنی علامت
پ
·
آنچه که علامتگذاری می شود.
15
·
در پراگماتیک، زبان در کلیه بافت های اجتماعی، پسیکولوژیکی
(روانشناسی) و غیره در مد نظر قرار داده می شود.
16
·
اگر انسان را بمثابه سازنده و پذیرنده علائم مورد صرفنظر
قرار دهیم، و فقط نکات زیر را در نظر بگیریم، آنگاه به سمانتیک
می رسیم:
الف
·
رابطه علامت با معنی آن
ب
·
رابطه علامت با آنچه که علامتگذاری می شود.
17
·
رابطه علامت با دسیگنات موضوع
خاص سیگماتیک است.
18
·
اگر در رابطه چهار عضوی یاد شده انسان و معنی علائم را
مورد صرفنظر قرار دهیم و فقط علائم و نحوه پیوند آنها با یکدیگر (مثلا قاعده توالی
و ترتیب کلمات و غیره) را در نظر بگیریم، به عرصه سینتاکتیکی
سمیوتیک عمومی می رسیم.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر