۱۳۹۴ اسفند ۱۰, دوشنبه

سمیوتیک (2) (بخش آخر)


پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان شین میم شین

8
·        چون شناخت بطور کلی با زبان پیوند ناگسستنی دارد، پس تحلیل کلی زبان از وظایف تئوری شناخت و متدئولوژی است.

9
·        البته باید یادآور شد که نئوپوزیتیویسم در اهمیت تحلیل منطقی زبان بطرز لگام گسیخته ای اغراق نموده و آن را به درجه محتوای بی همتای فلسفه ارتقا داده است.

·        مراجعه کنید به پوزیتیویسم و نئو پوزیتیویسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

10
·        سمیوتیک هنوز بطور منظم تدوین نیافته است.

11
·        بررسی های منفرد سمیوتیکی را می توان از زمان ارسطو در آثار متفکران مختلف در تاریخ فلسفه باز یافت.

12

رودولف کارناپ (1891 ـ 1970)
فیلسوف و از نمایندگان امپیریسم منطقی (نئوپوزیتیویسم)
از فلاسفه بورژوائی واپسین

·        در عصر حاضر علمائی مانند کارناپ، موریس، تارسکی و هرمس تا حدودی بر مبنای ایدئالیسم ذهنی به توسعه سمیوتیک مبادرت می ورزند.

13
·        سمیوتیک را می توان به سه و یا به چهار «زیررشته» زیر تقسیم کرد:

الف
·        پراگماتیک

ب
·        سمانتیک

ت
·        سینتاکتیک  

پ
·        سیگماتیک (به فرض این که آن را جزو سمانتیک نشماریم.)

14
·        در پراگماتیک هر علامتی در رابطه چهار عضوی بشرح زیر مورد بررسی قرار می گیرد:

الف
·        انسان بمثابه سازنده و پذیرنده علائم

ب
·        علامت

ت
·        معنی علامت  

پ
·        آنچه که علامتگذاری می شود. 

15
·        در پراگماتیک، زبان در کلیه بافت های اجتماعی، پسیکولوژیکی (روانشناسی) و غیره در مد نظر قرار داده می شود.

16
·        اگر انسان را بمثابه سازنده و پذیرنده علائم مورد صرفنظر قرار دهیم، و فقط نکات زیر را در نظر بگیریم، آنگاه به سمانتیک می رسیم:

الف
·        رابطه علامت با معنی آن  

ب
·        رابطه علامت با آنچه که علامتگذاری می شود.

17
·        رابطه علامت با دسیگنات موضوع خاص سیگماتیک است.

18
·        اگر در رابطه چهار عضوی یاد شده انسان و معنی علائم را مورد صرفنظر قرار دهیم و فقط علائم و نحوه پیوند آنها با یکدیگر (مثلا قاعده توالی و ترتیب کلمات و غیره) را در نظر بگیریم، به عرصه سینتاکتیکی سمیوتیک عمومی می رسیم. 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر