۱۳۹۴ دی ۲۱, دوشنبه

کلنجار مفهومی ستاره و سار (18)


جمعبندی از
میمحا نجار

سار
حمله  ديگر بميرم از بشر
تا برآرم از ملايک بال و پر

·        معنی تحت اللفظی:
·        بعد به مثابه آدم خواهم مرد تا به فرشته استحاله یابم.

·        از دید مولانا بشریت وقتی تحول کیفی پیدا کند به ملائکه استحاله می یابد.

ستاره

·        آره.
·        این اما به چه معنی است؟ 

سار

·        این بدان معنی است که مولانا مثل تئولوژی (فقه، شریعت، مذاهب) «می اندیشد.»   

ستاره

·        درست است.
·        ولی ایرادات این بینش مولانا از چه قرارند؟ 

سار
حمله  ديگر بميرم از بشر
تا برآرم از ملايک بال و پر

·        ایراد اول بینش مولانا در این بیت، این است که او به عالم خاص موجودات واهی و خیالی باور دارد. 

ستاره

·        منظورت را بهتر بیان کن.
·        منظور از موجودات واهی و خیالی چیست؟

سار

·        منظورم، موجودات غیر واقعی است.
·        موجودات ماورای طبیعی است.
·        موجودات ماورای انسانی است.
·        منظورم عالم اشباح و ارواح است.
·        منظورم عالم اجنه و ملائکه است.
·        این یاوه ها همه از دم، مختص مذاهب و خرافات است.
·        چنین عوالمی محصول تخیل و توهم انسان های بی خبر از خرد بوده است.

ستاره

·        این بلحاظ طرز تفکر به چه معنی است؟

سار

·        این بلحاظ طرز تفکر، ضد دیالک تیکی است.

ستاره

·        طرز تفکر ضد دیالک تیکی را چه می نامند؟

سار

·        طرز تفکر متافیزیکی می نامند.

ستاره

·        چرا بنظر تو طرز تفکر (متد و یا اسلوب فکری) مولانا متافیزیکی است؟

سار

·        مولانا برای ارواح (اجنه، ملائکه، پریان و غیره) وجود مستقل قایل می شود.
·        روح اما در وحدت دیالک تیکی با ماده وجود دارد.
·        روح، مشخص، اوبژکتیو و یا عینی نیست.
·        روح مجرد، انتزاعی، ذهنی و به عبارت دقیقتر، سوبژکتیو است.
·        به همین دلیل نامرئی و نا محسوس است. 

ستاره

·        مفهوم درخور برای این بخش از طرز تفکر متافیزیکی چیست؟

سار

·        مفهومش را نمی دانم
·        ولی استنباطم این است که مولانا میان چیزهای واقعی ـ عینی و چیزهای روحی و خیالی و ذهنی دیوار می کشد.
·        آن سان که برای هر کدام زندگی مستقل از دیگری قایل می شود.
·        یعنی دیالک تیک چیزهای واقعی ـ عینی و چیزهای روحی ـ ذهنی را تخریب می کند.

ستاره

·        آره.
·        اسم این بخش از طرز تفکر متافیزیکی، دوئالیسم (ثنویت) است.
·        می دانی اسم دیگر این دوئالیسم در اروپا و فلسفه بطور کلی چیست؟
·        به فرهنگ ایران مربوط می شود.

سار

مانی (216 ـ 276 میلادی)
مانیگرائی با اذن شاپور (240 ـ 270 میلادی) در جنوب غربی ایران و بابل اشاعه می یابد.
بهرامشاه به تحریک روحانیت زرتشتی، مانی را دستگیر می کند.
مانی 60 ساله در زندان می میرد.
آموزش دوئالیستی مانی:
آموزش مانی بر دو طبیعت (دو جوهر، دو اصل) و سه دوران مبتنی است.
دوران اول، زمان جدائی دو طبیعت یاد شده است.
دوران دوم، زمان آمیزش دو طبیعت یاد شده است.
دوران سوم، زمان جدائی قطعی و نهائی دو طبیعت یاد شده است.

·        مؤسس دوئالیسم، مانی پیامبر بوده است.
·        بنابرین باید مانیگرائی باشد.

ستاره

·        درست است.
·        منیچه ئیسم است.
·        می توانی دوئالیسم را با مثالی ساده تبیین داری؟

سار

·        آره.
·        مثلا می توان گفت که مولانا دیالک تیک سرو و صنوبر و بید و مفهوم درخت را تخریب می کند و از همدیگر جدا می سازد.
·        بعد میان آنها دیوار می کشد.
·        آن سان که مفهوم انتزاعی درخت، بدون سرو و صنوبر و غیره تشکیل می شود و ادامه حیات می دهد.
·        مفهوم انتزاعی خر  بدون وجود خر های مختلف، تشکیل می شود و ادامه حیات می دهد.
·        مفهوم انتزاعی انسان بدون وجود حسن و حسین و علی و ولی تشکیل می شود و وجود پیدا می کند.
·        تصویر و یا عکس کوزه در آئینه، بدون وجود کوزه تشکیل می شود و وجود پیدا می کند.
·        حتی بمراتب بدتر، این  مفاهیم انتزاعی،  عالمی را هم برای خود تشکیل می دهند.
·        عالم  مفاهیم را. 

ستاره

·        آره.
·        هگل همین عالم  مفاهیم و مقولات و افکار و غیره را عالم ارواح می نامد.

·        می دانی طنز قضیه کجا ست؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر