۱۳۹۴ دی ۱۱, جمعه

«ایرانی» و «آلمانی» در آئینه این و آن (15)


اثری از حسین رزاقی
نظر ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
راجع به ایرانیان

ویرایش و تحلیل از
ربابه نون

ﻣﺮﺩﻣﺎﻥﺷﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﺩﺭﭘﯽ ﺗﻼﻓﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻭﺩﺭﻗﺒﺎﻝ ﯾﮏ ﺳﻔﺮﻩ ﺳﻔﺮﻩ ﺍﯼ
ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﮐﺎﺩﻭ ﮐﺎﺩﻭﯾﯽ

·        همانطور که ذکرش گذشت، فرمالیسم در این زمانه و زمین، هم عرصه اندیشه را عمیقا اشغال کرده، هم عرصه عمل را و هم عرصه تفکر (تئوری شناخت) را:

ب
فرمالیسم در عرصه عمل

·        اگر کسی سری به طرز کار مردم بزند و یا سیستم آموزشی ـ پرورشی ایران را مورد بررسی قرار دهد و یا نظری بر آثار علمی و ادبی و هنری و مطبوعات این سامان بیندازد، متوجه فرمالیسم عملی می شود:

1
ﻣﺮﺩﻣﺎﻥﺷﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﺩﺭﭘﯽ ﺗﻼﻓﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻭﺩﺭﻗﺒﺎﻝ ﯾﮏ ﺳﻔﺮﻩ ﺳﻔﺮﻩ ﺍﯼ
ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﮐﺎﺩﻭ ﮐﺎﺩﻭﯾﯽ

·        ده ها هزار نفر در این سامان دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا می گیرند.
·        ولی بخش اعظم اینها فقط بظاهر معلم و مهندس و دکتر و نویسنده و شاعر و دانشمند می شوند.
·        اینها می توانند بسان ضبط صوتی هر مطلبی را در ذهن خود برای مدتی کوتاه ثبت و ضبط کنند و بطرز مکانیکی تحویل معلم و استاد دهند و نمره 20 بگیرند.
·        بی آنکه جمله ای از آن مطلب را از آن خود کرده باشند.
·        یعنی بی آن که عمیقا آن را درک و هضم کرده باشند.

2
·        یکی از فرم های معروف این فرمالیسم کمیت گرئی است.
·        در این فرم از فرمالیسم مثلا مطلبی ده بار بطور سطحی و سرسری خوانده می شود و همین ده بار خواندن ایدئالیزه می شود و به رخ مادر و پدر و معلم و استاد بدبخت کشیده می شود.
·        بی آنکه مطلب مربوطه درک و هضم شده باشد.

3
·        فرم دیگری از این کمیت گرائی ازبر کردن اسامی فلاسفه، علما، شعرا، نویسندگان و یا سیاستمداران معینی و ایدئالیزه کردن آن و به رخ خود و این و آن کشیدن آن است.
·        به همین دلیل خیلی ها اسامی خیلی ها را می دانند و در بهترین حالت معنی تحت اللفظی مثلا اگزیستانسیالیسم را هم می دانند، بی آنکه از فلسفه و علم و اثر و شعر خود آن افراد چیزی بدانند.

4
·        نتیجه حیرت انگیز این فرم از فرمالیسم (کمیت گرائی) را امروزه بهتر از هر جا می توان مثلا در فیسبوک شاهد بود:
·        طرف هم از نیچه و شوپنهاور و هایدگر و یونگ و فروید و یاسپر و پوپر حدیث می آورد و هم از مارکس و انگلس و لنین.
·        هم آرم حزب توده می زند و هم از پوپر نقل قول می آورد.
·        هم از کسرائی شعر می آورد و هم اشعار شعرای فاشیست وطنی و یا بین المللی را منتشر می کند.
·        این بدان معنی است که او نه حزب توده و سیاوش کسرائی را می شناسد و نه فاشیسم را.

5
·        یکی دیگر از فرم های فرمالیسم عملی، لایک زدن مکانیکی به 50 مطلب در عرض 50 ثانیه است.
·        لایک زدن به شعر و کپی کردن بیتی از آن، بدون کمترین تأمل بر روی آن شعر است.
·        به همین دلیل، گاهی به اشعاری برمی خوریم که حاوی اغلاط املائی و انشائی فاحش اند ولی 60 لایک خورده اند، بی آنکه کسی فهمیده باشد.

6
·        خود لایک زدن به مطالب این و آن، فرم دیگری از فرمالیسم است.
·        نوعی داد و ستد فرم است.
·        لایک برای لایک است.
·        لایکی که همه می دانند که بی محتوا ست.
·        همه می دانند که فرمی از داد و ستد توخالی و بی محتوا ست.
·        ولی با این حال، در نهایت بلاهت، تعداد لایک برای عکسی را و یا شعری را ایدئالیزه می کنند و برای کسب اعتبار و یا سلب اعتبار مورد استفاده قرار می دهند.

7
·        دم خروس فرمالیسم وقتی آشکار می گردد که به مطلب حریفی چپ نگاه شود.
·        چپ نگریستن به مطلب حریفی به معنی اندک توجهی به محتوا ست که می تواند با بی اعتنائی به فرم حتی همراه نباشد.
·        ولی همین توجه اندک به محتوا برای طرز تفکر فرمالیستی فاجعه است.
·        درست به همین دلیل اندرز پشت اندرز از هر ننه مرده ای منتشر می شود که بی خیال محتوا باش و شیفته فرم باش.
·        شعار پشت شعار داده می شود که کسی حق قضاوت راجع به نظر کسی ندارد.
·        چون نظر هر کس برای خودش محترم است.
·        انتقاد ممنوع.
·        زنده باد تأیید کور کورانه ی هر دروغ.

8
·        یکی دیگر از فرم های مد روز فرمالیسم عملی، مبادله «فکری» و «احساسی» و «عاطفی» با استفاده از علایم حاضر و آماده در انترنت است.
·        عکس دل سرخی با فشردن دکمه ای به حریف ارسال می شود، دلی که از فرط بیتابی قصد برون پریدن از دهن او را دارد.

·        در حالی که اگر تیز بنگرند، طرف اصلا دل در سینه ندارد.
·        این فرمالیسم فرمی از فرمبازی است.
·        فرم مد روز مدرنی برای اتلاف وقت گرانبها ضمن خودفریبی و همنوع فریبی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر