«ایرانی» و «آلمانی» در آئینه این و آن (9)

ویرایش و تحلیل از

ربابه نون

  

نظر ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﺩ

ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ

راجع به ایرانیان:

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        سؤال از قرار زیر بود:

·        اگر در ایران زنان و دختران به این روز افتاده باشند، باید از خود پرسید:

·        «چرا و به چه دلیل؟»    

1

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        حریف تیز اندیشی بر این ارزیابی خانم آلمانی با دقت خارق العاده ای خم شده بود و ضمنا این سؤال ریشه ای و رادیکال را بر زبان رانده بود:

·        چرا باید صورت معصوم و زیبا را از دیده ها پنهان داشت؟

2

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        چنین کرد و کاری ـ قبل از همه ـ با بنیادی ترین غریزه بشری در تضاد آشکار قرار دارد.

·        غریزه حفظ نفس با تسلیحات ترفند آمیز شگرفی، حتی چروکیده ترین چهره ها را، بد ریخت ترین و درب و داغان ترین اندام ها را برای افراد مربوطه استه تیزه می کند و آنها را به کشف گنجینه های زیبائی در خرابه های اندام خویش موفق می سازد.

·        در نتیجه، افراد مربوطه نه تنها از فرط نومیدی دست به انتحار نمی زنند، بلکه حتی وارد جامعه می شوند و با همنوعان بلحاظ ظاهر زیبای خود رابطه برقرار می کنند.

·        شاید بتوان این پدیده را اگوئیسم بنیادی (اله منتار) نام داد.

·        با حمایت این اگوئیسم بنیادی است که افراد بشری برای نظرات این و آن تره حتی خرد نمی کنند و به زندگی عادی و همیشگی خود ادامه می دهند.

3

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        اکنون اما بنا بر ارزیابی خانم آلمانی، نه تنها صورت زشت و نفرت انگیز و ناهمخوان با استه تیک حاکم در جامعه، بلکه صورت زیبا زیر آرایش های غلیظ زنانه از دیده ها پنهان نگه داشته می شود.

·        باز هم سؤال بی رحمانه حریف تیزبین، بسان غرش رعدی در دالان روح آدمی طنین می اندازد:

·        چرا و به چه دلیل باید دختران کشوری صورت زیبای خود را زیر لایه های پودر و کرم و رنگ و نیرنگ پنهان دارند؟

·        اگر خاستگاه و پایگاه طبقاتی دختران مورد نظر را خانم آلمانی روشن می کرد، پاسخ به این سؤال آسان تر می گشت.

·        ولی اکنون باید دلایل این کرد و کار را به مدد تفکر مفهومی کشف و اثبات کنیم:  

4

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        یکی از دلایل عصمت ستیزی و استه تیک ستیزی دختری، زنی و یا نری می تواند خریت او باشد.

·        وقتی کسی به دلیل عقب ماندگی فکری قادر به کشف و اثبات عصمت و استه تیک خود نباشد، طبیعی است که به استتار آن مبادرت ورزد.

·        از قضا اروپائیانی که به دلایل کاری به ایران سفر می کنند، «ملت ایران را ملتی کودن» استنباط می کنند.

·        شاید حق با آنها باشد.

·        سؤال اما این است که آیا کودنی ایرانی ها و تیزهوشی اروپایی ها مادر زادی و خدا دادی است؟

5

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        بنا بر هزاران دلیل تجربی و علمی، شعور اجتماعی حاکم در هر جامعه، شعور طبقه حاکمه است که بر آن جامعه با هزاران ترفند و حیله و نیرنگ تحمیل شده است.

·        به همین دلیل میان شعور اجتماعی مردم در فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی و شعور اجتماعی همان مردم در فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری تفاوت چشمگیری وجود دارد.

·        سطح توسعه فکری توده های مولد و زحمتکش از بنده و غلام و کنیز و کلفت تا رعیت کجا و سطح توسعه فکری کارگران صنعتی و غیره کجا.

·        ملت ایران با پیروزی انقلاب بورژوائی سفید شاهد همین تحول فکری هم گشت:

·        گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم با جنبش سرتاسری بر ضد بی سوادی آغاز شد.

·        دلیل این تحول در تفاوت ماهوی مناسبات تولیدی کاپیتالیستی و طبقه حاکمه بورژوا با مناسبات تولیدی فئودالی و اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی بود.

·        کودنی و تیزهوشی انسان ها و به عبارت بهتر، سطح توسعه فکری اعضای هر جامعه امری، اجتماعی و اکتسابی است و نه مادر زادی و خدا دادی.

6

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        یکی از دلایل سقوط فکری دهشتناک دختران و پسران ایرانی شکست انقلاب بورژوائی سفید و پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی است.

·        در این سی سال نکبت بار، استحمار تمام اجتماعی صورت گرفته است.

·        اگر بررسی سوسیولوژیکی در این زمینه صورت گیرد، عمق فاجعه را می توان تعیین کرد.

·        زنان و مردان 40 ساله که تحصیلات عالیه هم دارند، بسان کودکان 4 ساله «می اندیشند.»

·        این جور سقوط ها دلایل اجتماعی دارند.

·        مادر زادی و خدا دادی نیستند تا کسی مهر کودنی و یا تیزهوشی بر پیشانی ملتی بکوبد.

·        اگر جنبش روشنگری تحت رهبری حزب توده با کودتای 28 مرداد قطع نمی شد، جامعه ایران اکنون از سطح توسعه فکری مطلقا دیگری برخوردار بود.

7

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        استحمار تمام اجتماعی اما فقط به سقوط فکری اعضای جامعه ی بخت برگشته محدود نمی ماند.

·        با سقوط فکری اعضای جامعه، معیارهای ارزشی ـ اخلاقی آنها و استیل زندگی آنها به هم می ریزند.

·        به همین دلیل است که عصمت و استه تیک فردی سلب اعتبار می شود و مورد استتار قرار می گیرد، بی آنکه بدیل و آلترناتیو بهتری برای آن باشد.

8

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        این بدان معنی است که سقوط فکری به سقوط اخلاقی منجر می شود.

·        یکی از دلایل لومپنیزه شدن سریع جامعه هم همین است.

·        در این صورت، خطر آن می رود که جامعه به جنده خانه استحاله یابد و اعضای آن به درجه جنده و جاکش و عیاش تنزل یابند.

·        عصمت ستیزی و استه تیک ستیزی می تواند حاکی از سلب اعتبار گشتن عصمت و استه تیک باشد.

·        بدین طریق، جای عصمت و استه تیک را هرزگی و جنده وارگی می گیرد.

·        کسب و کار قشر جنده و عیاش جامعه نیز همین مانی پولاسیون ایراسیونالیستی (خردستیزانه) عناصر صوری و فرمال است.

9

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        بنا بر این اریابی خانم آلمانی، احتمال آن می رود که روند لومپنیزاسیون به تشکیل سه لایه اجتماعی منجر شده باشد:  

الف

لایه خود فروش کلاسیک

·        این لایه از بی خانمانان و بینوایان جامعه تشکیل می یابند که روزی ـ روزگاری جزو توده های مولد و زحمتکش بوده اند و بعد خانه خراب شده اند و چاره ای جز امرار معاش از طریق خود فروشی ندارند.

·        در این لایه ظاهرا از هر دو جنسیت (نر و زن) می توان یافت.

ب

لایه تن فروش جدید  

·        این لایه احتمالا از اعضای طبقه به اصطلاح متوسط تشکیل می یابد.

·        اینها چه بسا تحصیلات عالیه و حتی شغل و در آمد رضایت بخش دارند.

·        ولی به علت استحمار فکری و فرهنگی، احساس خلأ خوف انگیزی دارند و خلأ موجود را با تن فروشی پر می کنند.

·        مرزبندی خود فروش و تن فروش همین جا ست:

1

·        خود فروش جسم و روحش را می فروشد تا امرار معاش کند.   

2

·        تن فروش فاقد روح است و فقط تن خویش را عرضه می کند.

ت

لایه عیاش

·        لایه عیاش از اعضای نر و زن طبقه حاکمه تشکیل می یابد.

·        تمیز این لایه از  لایه های فوق الذکر، فقط در پرتو تعیین تفاوت طبقاتی این سه لایه امکان پذیر است.

10

ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮ ﺁﺭﺍﯾﺸﻬﺎﯼ ﻏﻠﯿﻆ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

·        وجه مشترک این سه لایه در همین جمله خانم آلمانی تبیین می یابد:

·        عصمت ستیزی و استه تیک ستیزی.

·        فرمالیسم جسم و جان.

·        فرمالیسم مادی و فکری.

ادامه دارد.