تحلیلی از
میمحا نجار
میمحا نجار
ستاره
· حرفی بزن.
· چیزی بگو
سار
· دوست
ستاره
· دوست کجا ست؟
· می توانی نشانش دهی؟
سار
· در قلب
ستاره
· در قلب فقط خون هست و نه چیز دیگر.
· منظورت این است که دوست در کله و یا در ذهن است.
· درست است.
· دوست بلحاظ فلسفی یک مفهوم است.
· مفهوم دیگری را نام ببر.
سار
· خدا
ستاره
· کلنجار مفهومی ـ خودش ـ به اندازه کافی سخت است، سار.
· بیا و لطفی کن و سخت ترش نکن.
· یک چیز ملموس را نام ببر.
· مثلا درخت را.
· مثلا دختر را.
سار
· می خواستم بگم:
· «درخت»
ستاره
· چه بهتر از این.
· مفهوم درخت چگونه تشکیل شده است؟
· بنی بشر چگونه به مفهوم درخت و یا به مفهوم دختر رسیده است؟
سار
· متوجه نشدم
ستاره
· این مفهوم درخت که در کله ما و یا در ذهن ما هست و نه در بیرون از کله ما و ذهن ما، چگونه تشکیل شده است؟
· از کجا آمده است؟
سار
· متوجه منظورت نمی شوم.
· تو سرو را، صنوبر را، بید را می تونی نشان هر کس و ناکس دهی.
· درخت را اما نمی توانی.
· برای اینکه سرو وجود عینی (اوبژکتیو) دارد.
· یعنی در خارج از ذهن ما وجود دارد.
· تو صنم را، خدیجه را، خاور را می تونی نشان هر کس دهی.
· دختر را اما نمی توانی.
· این مفهوم مجرد و یا انتزاعی دختر و یا درخت چگونه تشکیل شده است.
· بشریت برای تشکیل مفهوم درخت از کجا به راه افتاده است؟
سار
· عذر می خواهم.
· اینترنتم مدام قطع و وصل می شود.
ستاره
· مهم نیست.
· عجله نداریم.
سار
· الان هستید؟
· معذرت می خواهم.
· اگر ممکنه جواب بدهید.
ستاره
· ما همیشه هستیم.
سار
· ادامه بدهیم؟
ستاره
· تو جواب سؤال ما را بنویس.
· مفهوم انتزاعی درخت و یا دختر چگونه تشکیل شده است؟
· این مفهوم درخت و یا دختر و یا پنجره از کجا آمده است؟
سار
· نمی دانم.
ستاره
· تو سرو را می بینی.
· صنوبر را می بینی.
· سپیدار را می بینی.
· سعی کن از اینها به مفهوم درخت برسی.
· و یا از صغری و کبری و منصوره و خدیجه به مفهوم دختر برسی.
· و یا از پنجره اتاق و پنجره مدرسه و پنجره اداره به مفهوم پنجره برسی.
سار
· متوجه شدم
ستاره
· پس روند و روال رسیدن از صنوبر و سرو به مفهوم انتزاعی درخت را توضیح بده.
سار
· اینترنت اعصابم را بشدت خرد کرد.
· تمرکزم را بهم زد.
ستاره
· بنویس.
· سعی کن اندیشه ات را در قالب جمله بریزی.
سار
· همه ی اینها اشتراکات معنوی دارند.
ستاره
· اشتراکات معنوی؟
· راه عملی طی شده از چه قرار است؟
سار
· واژه درخت برای یک وضع استفاده می شود.
ستاره
· ما هنوز به واژه و یا کلمه نرسیده ایم.
· بحث ما بر سر مفاهیم است.
· چرا مفاهیم را انتزاعی و یا مجرد می نامند؟
· حتما دلیلی دارد.
· جواب سؤال ما در همین صفت مفاهیم است.
· در همین مجرد و یا انتزاعی بودن مفاهیم است.
· تجرید و یا انتزاع یعنی جدا کردن.
· از سرو و صنوبر چی جدا شده که مفهوم انتزاعی درخت تشکیل شده است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر