دیالک تیک شبانتاریا و ژیگولتاریا در کشور عه هورا (20)

ویرایش و تحلیل از

ربابه نون

  

سعی کنیم اسکلتی انسانی برای جامعه مان انتخاب نمائیم

که به جز تلاش برای برقراری سوسیالیسم و استقرار سیستمی بر مبنای آزادی و برابری، سیستم دیگری نمی تواند باشد و نیست.

·        ژیگولتر دوم، پس از خواندن فاتحه ای بر گور حزب توده، به تعریف اسکلت مطلوب خویش می پردازد:

·        اسکلت مطلوب ژیگولتاریا، سوسیالیسم است.

·        سوسیالیسم چیست؟

·        سوسیالیسم نه فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی و تنها آلترناتیو و بدیل فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری، بلکه سیستمی مبتنی بر آزادی و برابری است و آزادی و برابری (حتی برادری) شعار برنامه ای انقلابات بورژوائی در قرن 19 بوده اند.

  

·        منظور زیگولتاریا از آزادی و برابری چیست؟

1

منافع طبقاتی طبقه کارگر

 در هر موضع گیری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی و ....

قطب نما و راهنمای ما

 در هر حرکتی و سازش و بده بستان و مبارزه طبقاتی است.

·        این هارت و پورت انتزاعی بدی نیست.

·        ولی فقط به درد نوچه فریبی می خورد.

·        چون در مفهوم گل و گشاد «منافع طبقه کارگر» هر کرد و کار ضد انقلابی را هم می توان گنجاند و توجیه کرد.

·        با این ترفند خر رنگ کن می توان از هر تحلیل علمی و عینی و مشخص هر چیز صرفنظر کرد.

·        حتی می توان با «قطب نما و راهنما» جا زدن «منافع طبقه کارگر» فاتحه ای بر عینیت و حقیقت هر چیز خواند.

·        دلیل صحت این ارزیابی ما در همین جفنگ ژیگولتر به چشم می خورد:

·        او می خواهد در هر موضع گیری تاریخی اش حتی «منافع کذائی طبقه کارگر» را قطب نما و راهنما قرار دهد و به این بهانه به پایمال کردن عینیت و حقیقت بپردازد.

·        حمله اسکندر و تیمور و چنگیز را چگونه می توان با تکیه بر قطب نمای منافع طبقه کارگر تحلیل کرد و نسبت بدان موضع گرفت؟

·        ارزش علمی این موضع گیری از چه قرار خواهد بود؟

2

بدون آن  زندگی اجتماعی یعنی مرگ و فسیل شدن

·        بدون چی؟

·        بدون رعایت منافع طبقه کارگر در هر موضع گیری در هر زمینه، زندگی به مرگ استحاله می یابد و بشریت به فسیل؟

·        چرا و به چه دلیل؟  

3

سرنگون باد رژیم استثمار و جنایات اسلامی ایران

زنده باد آزادی و برابری

برقرار باد سوسیالیسم

ع. م.

 (جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴ برابر با ۲۵ سپتامبر۲۰۱۵) 

·        در این آخرین سخن ژیگولتر، تعریفی هم از جمهوری اجامر ارائه می شود:

·        رژیم استثمار و جنایات.

·        از این تحریف جمهوری اجامر هم بوی سوبژکتیویسم و اوپورتونیسم به مشام می رسد:

·        ماهیت طبقاتی جمهوری اجامر بدین طریق و با این ترفند، پرده پوشی می شود.

·        این بندبازی ها کسب و کار کسانی است که در حرف «منافع طبقه کارگر» را «قطب نما و راهنمای» خود قالب می کنند.

·        پیش شرط تغییر چیزی، تحلیل علمی و عینی آن چیز است.

·        با هارت و پورت فقط می توان سر عوام الناس کلاه گذاشت.

پایان