پروفسور
دکتر هورست هولتسر
فصل
هشتم
علوم
اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان
شین میم شین
فصل
هشتم
بخش
پنجم
ایده
ئولوژیزه کردن کاپیتالیسم
ماکس
وبر
پیشکش
به
عبدالحسین
نوشین
(1285
ـ 1350)
46
·
ماکس وبر، سوسیالیسم را به معنی
عقبگرد می داند.
·
چون سوسیالیسم به معنی از بین رفتن
«محاسبه پول و سرمایه» است که شاخص کاپیتالیسم و مهمترین نتیجه نهائی «راسیونالیته
قابل محاسبه» است.
·
ماکس وبر به همین دلیل ادعا می کند
که در سوسیالیسم، «ایراسیونالیته بنیادی و اجتناب ناپذیر اقتصاد» دوباره برقرار می
شود که سرچشمه همه معضلات اجتماعی هر سوسیالیسم است.»
·
(ماکس وبر، «مقولات سوسیولوژیکی اساسی»، ص 79
)
47
·
غلبه محاسبه «راسیونال» بر هرج و
مرج تماماقتصادی کاپیتالیسم مورد نظر ماکس وبر، بی کمترین تردید مسخره و مضحک است.
·
سؤال این است که ماکس وبر، روند راسیونالیزاسیون
غربی و تشکیل اقتصاد کاپیتالیستی، دولت مدرن و حقوق فرمال غربی را در روند این راسیونالیزاسیون
اجتماعی چگونه توضیح می دهد؟
48
·
ماکس وبر می کوشد تا آن را در نکات
پنجگانه ی زیر توضیح دهد:
الف
·
او میان راسیونالیزاسیون اجتماعی و
فرهنگی تفاوت قایل می شود.
ب
·
او راسیونالیزاسیون فرهنگی را به
تشکیل جهانتصویرها، فرم های اقتصادی، فنی و حقوقی از سوئی و پیشبرد توانائی های
فردی در زیست عملی ـ راسیونال از سوی دیگر نسبت می دهد.
ت
·
او راسیونالیزاسیون فرهنگی را بر راسیونالیزاسیون
اجتماعی مقدم می داند و بدان نقش «رهنما» قایل می شود.
پ
·
او بر «تبدیل عملی» فراورده های راسیونالیزاسیون
فرهنگی به اقدامات اجتماعی ـ نهادی تأکید می ورزد.
·
بنظر او تعیین کننده ی کیفیت
اقدامات اجتماعی ـ نهادی، فراورده های راسیونالیزاسیون فرهنگی اند و میان آندو
رابطه علی (علت و معلولی) برقرار است.
·
جالب است که فرم های علمی و فنی در
چارچوب توضیحی ماکس وبر تا درجه چیزهای
جنبی و فرعی تنزل می یابند.
·
(گیدنز، «کاپیتالیسم و تئوری اجتماعی مدرن»،
ص 119)
ث
·
ماکس وبر، تشکیل و تبدیل فراورده
های راسیونالیزاسیون فرهنگی را از طریق عمل فردی میسر می داند که توسط حقایق امور
انتزاعی و توخالی هدایت می شوند و «شیوه های رفتار و سیستم های راسیونال، کار آمدتر
از بقیه اند.»
·
(یوناس، «تاریخ جامعه شناسی»، جلد 1، ص 210)
49
·
آن سان که از سوئی حاوی «دینامیک
درونی خویش» است و از سوی دیگر «سیطره» راسیونالیزاسیون فرهنگی است.
·
اگرچه حامل آن عمل فردی است.
50
·
ارزیابی دقیق «عمل فردی» مورد نظر ماکس
وبر اما مبهم می ماند.
·
چون «عمل فردی» هم فراورده راسیونالیزاسیون
قلمداد می شود و هم حامل آن.
·
مسئله ای که ماکس وبر را به حل دیالک
تیکی قضیه سوق نداده است.
51
·
تجزیه و تحلیل ماکس وبر از کاپیتالیسم
(نظام سرمایه داری) به صورت زیر صورت می گیرد:
·
از آنجا که در قاموس ماکس وبر،
اولا راسیونالیزاسیون اجتماعی (که در تمییز اقتصاد کاپیتالیستی و در تمییز دولت مدرن
به نقطه اوج استکمالی خود می رسد)، عبارت است از «تبدیل فراورده های راسیونالیزاسیون
فرهنگی به اقدامات نهادی، ثانیا رونق و شکوفائی راسیونالیزاسیون فرهنگی (اگر هم
بواسطه عمل فردی) به دلیل دینامیک درونی
خویش است»، او نمی تواند «اقتصاد کاپیتالیستی» و «دولت مدرن» را به مثابه مناسبات
تولیدی و مناسبات قدرت وابسته بدان درک کند که برای توسعه و فرم یابی «ظرفیت راسیونالیزاسیون»،
همواره چارچوب اجتماعی ـ مشخص لازم را پدید می آورند.
·
(فراورده های فرهنگی بزعم ماکس وبر، عبارتند
از جهانتصویرها، راسیونالیته قابل محاسبه ی هدف، اتیک اقتصادی پروتستانی ـ ریاضتی،
حقوق فرمال، انضباط حرفه ای.)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر