۱۳۹۴ مرداد ۲۶, دوشنبه

سیری در شعری از محمد رضا شفیعی کدکنی (2)


تحلیلی از
یدالله سلطانپور 
 
کمترین تحریری از یک آرزو، این است
آدمی را آب و نانی باید وآنگاه، آوازی


·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر راجع به آرزو فشرده و موجز بنویسیم، از قرار زیر خواهد بود:
·        آدمی به سه چیز نیاز بی چون و چرا دارد:
·        به آب و نان و آواز  

1
کمترین تحریری از یک آرزو، این است
آدمی را آب و نانی باید وآنگاه، آوازی

·        شفیعی کدکنی در این بیت، احتمالا بی آنکه به عمق فلسفی سخن خود واقف باشد، دیالک تیک ماده و روح را از کل هستی به جامعه بشری می آورد و به شکل دیالک تیک حوایج مادی و حوایج معنوی (فکری، هنری، روحی، روانی) و مشخصا به شکل دیالک تیک آب و نان و آواز بسط و تعمیم می دهد.

·        این درک از هستی اجتماعی شاعر ـ در تحلیل نهائی ـ با درک رسولان پرولتاریا از تاریخ (جامعه) انطباق دارد و قابل ستایش است.

2
·        دقت علمی و تجربی نظر شاعر نیز ستایش انگیز است:

کمترین تحریری از یک آرزو، این است
آدمی را آب و نانی باید و آنگاه، آوازی

·        شاعر ـ قبل از همه ـ از نیاز آدمی به آب سخن می گوید.
·        آب را مقدم بر نان می داند.
·        این تقدم هم به دلایل علمی (بیولوژیکی) تأیید می شود و هم به دلایل تجربی.
·        چون بدون نان می توان به هر مصیبت و مشقتی زنده ماند، ولی بدون آب نمی توان.

·        این مسئله را در زلزله ها و غیره بکرات تجربه می کنیم.
·        کسانی که در زیر آوار مانده اند و از بختیاری، لوله آبی در اثر زلزله سوراخ شده و قطرات آب از آن می چکند، باعث نجات قربانی زلزله از مرگ حتمی می شود.

3
کمترین تحریری از یک آرزو، این است
آدمی را آب و نانی باید وآنگاه، آوازی

·        نکته علمی و تجربی قابل توجه دیگر تقدم قایل شدن شاعر به آب و نان در مقایسه با آواز است.
·        این به معنی مقدم دانستن حوایج مادی بر حوایج معنوی (هنری، فکری، روحی، روانی) است.

·        این موضع فلسفی شاعر را نمی توان و نباید دستکم گرفت:

الف

·        این ـ در تحلیل نهائی ـ به معنی مقدم دانستن ماده بر روح است.
·        این به معنی دادن پاسخ ماتریالیستی به مسئله اساسی فلسفه است.
·        این به معنی نمایندگی جهان بینی ماتریالیستی است.

ب
·        این اما ضمنا به معنی دادن پاسخ ماتریالیستی ـ تاریخی به مسئله اساسی فلسفه است.
·        این ـ در تحلیل نهائی ـ تأیید مو به موی درک ماتریالیستی تاریخ است که یکی از کشفیات بسیار مهم کارل مارکس بوده است:
·        انسان ها قبل از هر چیز باید نیازهای اولیه خود را (نیاز به خوراک، نیاز به پوشاک، نیاز به سرپناه ) را بر آورده سازند.
·        بعد نوبت به نیازهای روحی و روانی و هنری و فکری و غیره می رسد.
·        نیازهای مادی بر نیازهای فکری مقدم اند.
·        چون قبل از اندیشیدن باید از مرگ ناشی از تشنگی، گرسنگی، برهنگی و بی سرپناهی نجات یافت.     
·        اساس ماتریالیسم تاریخی همین حقیقت امر است.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک ماده و روح، وجود و شعور، وجود اجتماعی و شعور اجتماعی، دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی، دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی، درک ماتریالیستی تاریخ، ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ت

کمترین تحریری از یک آرزو، این است
آدمی را آب و نانی باید وآنگاه، آوازی

·        نیاز به آب و نان ـ در تحلیل نهائی ـ نیازی اقتصادی است:
·        چون آب و نان باید تهیه، تصفیه، تولید و توزیع شود.
·        نیاز به آواز (نیاز روحی و روانی) ثانوی است:
·        آواز (تصور، تخیل، تفکر، هنر، فلسفه، علم)  یکی از نتایج ضمنی روند کار است و خدمتگزار کار است.
·        جزو روبنای ایده ئولوژیکی جامعه است.
·        شاعر نقش تعیین کننده را در دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی، از آن زیربنای اقتصادی می داند و موضع ماتریالیستی ـ تاریخی اتخاذ می کند.
·        احتمالا خود او متوجه این موضعگیری جهان بینانه خویش نیست.
·        این خود دیالک تیک عینی هستی است که خود را بطور خودپو در آئینه شفاف ضمیر (دل، ذهن) شاعر منعکس می کند و به زیور شعر آراسته می شود.
·        طنز هستی از این قرار است.     

·        شاعر در هر صورت، دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی را به شکل دیالک تیک آب و نان و آواز بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن زیربنای اقتصادی (آب و نان) می داند.    

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر