۱۳۹۴ شهریور ۷, شنبه

جهان بینی محمد زهری در آئینه آن و این (153)


محمد زهری
( ۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۳)
تحلیلی از
ربابه نون
  
گلایه (۱۳۴۵)
هر چه دارم ، می فروشم

·        در عنوان این شعر محمد زهری، دیالک تیک دارائی و فروش برای توضیح حقیقت امری به خدمت گرفته می شود.
·        دارائی و به عبارت روشن تر، مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و ثروت از هر نوع طبیعی و اجتماعی اش، یکی از اساسی ترین مقولات فلسفی و مقدسات ایده ئولوژیکی بورژوازی است.

·        محمد زهری با این شعر قدم به بازار زندگی می گذارد.
·        بازار به مثابه تجسم ماهوی جامعه بورژوائی
·        این شعر در سال 1345 سروده شده است.
·        یعنی پس از پیروزی آسان انقلاب بورژوائی سفید.
·        یعنی پس از ورود کامل و تمامعیار جامعه به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری

1
·        در فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری همه انسان ها بطور فرمال و صوری برابرند.
·        از منظر ایده ئولوژی بورژوائی، جامعه و جهان بازار پهناوری است و همه ی احاد بشر بلحاظ فرم و ظاهر، در بازار برابرند.
·        چون همه از دم چیزی برای فروش دارند.
·        همه از دم فروشنده اند:

الف
·        حتی اگر کسی هیچ کالا و متاعی برای فروش نداشته باشد، نیروی کار خود را می تواند به هر کس که دلش خواست، بفروشد.
·        به چنین کسی پرولتر اطلاق می شود.

ب
·        اگر کسی نیروی کار خود را نتواند بفروشد، می تواند خود را بفروشد.
·        به چین کسی لومپن پرولتر اطلاق می شود.
·        شعبان بی مخ ها جزو همین لومپن پرولتاریا هستند.
·        جاکش ها، جنده ها، جاسوس ها، خبرچین ها، دزدها، لات ها، گداها و غیره هم به همین سان.

2
·        در ایده ئولوژی نظام برده داری، در ایده ئولوژی اسلامی هم همه احاد بشر برابرند:
·        همه از دم برده اند.
·        برده برده دار آسمانی اند.
·        اینهم فرم دیگری از برابری فرمال و صوری است.
·        جاذبه آغازین و کماکان اسلام هم همین برابری انسان ها در حرف است:
·        از این بابت فرقی بین شاه و گدا وجود ندارد.
·        سعدی کلی هارت  و پورت عوامفریبانه و چپ نمایانه در این زمینه دارد.

3
·        جزم لا اله الا الله نیز حاوی و حامل همین برابری فرمال، صوری، حرفی و عوامفریبانه است:
·        بالاتر از همه، برده داری، معبودی به نام الله ایستاده است.
·        حتی پیامبر عبد الله است.
·        برده برده دار آسمانی ـ انتزاعی است.

4
·        آنچه عوامفریبانه کتمان می شود، انتزاعیت معبود آسمانی است.
·        به قول مطلقا درست ولادیمیر لنین، چیزها همه از دم فقط و فقط بطور مشخص وجود دارند و نه بطور مجرد (انتزاعی)
·        چیزهای انتزاعی در کله آدم ها وجود دارند و چه بسا انعکاس چیزهای واقعی ـ عینی مشخص اند.

5
·        الله و خدا و غیره ـ در تحلیل نهائی ـ انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه است.
·        الله محمد انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه برده دار زمینی است که مأمورانش هر شب 1000 نفر را گردن می زنند و تالابی از خون پدید می آورند.

5
روزها را می فروشم، روزهای بی سحر، بی شام
ـ خانه های خالی ِ رنگین رسوایی
گام ها را تیز کرده، رفته تا آنجا که یادش مانده با افسانه ی انبوه ـ

·        معنی تحت اللفظی:
·        من هم فروشنده ام.
·        کالای من روزهای من اند.
·        روزهای بی سحر و بی شام.
·        کالای من خانه های من اند.
·        خانه های خالی مزین به رنگ های متنوع رسوائی.
·        روزهایی که تند و تیز رفته اند.
·        تنها چیزی که به جا مانده، یاد سرشته به افسانه انبوه آنها  ست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر