محمد زهری
( ۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۳)
تحلیلی از
ربابه نون
ربابه نون
گلایه (۱۳۴۵)
هر چه دارم ، می فروشم
·
در عنوان این شعر
محمد زهری، دیالک تیک دارائی و فروش برای توضیح حقیقت امری به خدمت گرفته می شود.
·
دارائی و به
عبارت روشن تر، مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و ثروت از هر نوع طبیعی و اجتماعی اش،
یکی از اساسی ترین مقولات فلسفی و مقدسات ایده ئولوژیکی بورژوازی است.
·
محمد زهری با این شعر قدم به بازار زندگی می گذارد.
·
بازار به مثابه تجسم ماهوی جامعه بورژوائی
·
این شعر در سال
1345 سروده شده است.
·
یعنی پس از
پیروزی آسان انقلاب بورژوائی سفید.
·
یعنی پس از ورود کامل
و تمامعیار جامعه به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری
1
·
در فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری همه انسان ها بطور فرمال و صوری برابرند.
·
از منظر ایده ئولوژی بورژوائی، جامعه و جهان بازار پهناوری است و همه ی احاد
بشر بلحاظ فرم و ظاهر، در بازار برابرند.
·
چون همه از دم چیزی برای فروش دارند.
·
همه از دم فروشنده اند:
الف
·
حتی اگر کسی هیچ کالا و متاعی برای فروش نداشته باشد، نیروی کار خود
را می تواند به هر کس که دلش خواست، بفروشد.
·
به چنین کسی پرولتر اطلاق می شود.
ب
·
اگر کسی نیروی
کار خود را نتواند بفروشد، می تواند خود را بفروشد.
·
به چین کسی لومپن پرولتر اطلاق می شود.
·
شعبان بی مخ ها جزو همین لومپن پرولتاریا هستند.
·
جاکش ها، جنده ها، جاسوس ها، خبرچین ها، دزدها، لات ها،
گداها و غیره هم به همین سان.
2
·
در ایده ئولوژی نظام
برده داری، در ایده ئولوژی اسلامی هم همه احاد بشر برابرند:
·
همه از دم برده اند.
·
برده برده دار آسمانی اند.
·
اینهم فرم دیگری از برابری فرمال و صوری است.
·
جاذبه آغازین و کماکان اسلام هم همین برابری انسان ها در حرف است:
·
از این بابت فرقی بین شاه و گدا وجود ندارد.
·
سعدی کلی هارت و پورت عوامفریبانه و
چپ نمایانه در این زمینه دارد.
3
·
جزم لا اله الا
الله نیز حاوی و حامل همین برابری فرمال، صوری، حرفی و عوامفریبانه است:
·
بالاتر از همه، برده داری، معبودی به نام الله ایستاده است.
·
حتی پیامبر عبد الله است.
·
برده برده دار آسمانی ـ انتزاعی است.
4
·
آنچه عوامفریبانه
کتمان می شود، انتزاعیت معبود آسمانی است.
·
به قول مطلقا درست ولادیمیر لنین، چیزها همه از
دم فقط و فقط بطور مشخص وجود دارند و نه بطور مجرد (انتزاعی)
·
چیزهای انتزاعی
در کله آدم ها وجود دارند و چه بسا انعکاس چیزهای واقعی ـ عینی مشخص اند.
5
·
الله و خدا و
غیره ـ در تحلیل نهائی ـ انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه است.
·
الله محمد انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه برده دار زمینی است که مأمورانش
هر شب 1000 نفر را گردن می زنند و تالابی از خون پدید می آورند.
5
روزها را می فروشم، روزهای بی سحر، بی شام
ـ خانه های خالی ِ رنگین رسوایی
گام ها را تیز کرده، رفته تا
آنجا که یادش مانده با افسانه ی انبوه ـ
·
معنی تحت اللفظی:
·
من هم فروشنده
ام.
·
کالای من روزهای
من اند.
·
روزهای بی سحر و بی شام.
·
کالای من خانه های من اند.
·
خانه های خالی مزین به رنگ های متنوع رسوائی.
·
روزهایی که تند و تیز رفته اند.
·
تنها چیزی که به جا مانده، یاد سرشته به افسانه انبوه آنها ست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر