۱۳۹۴ مرداد ۲۲, پنجشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (152)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

 بنه دیکتوس اسپینوزا (1632 ـ 1677)
فیلسوف هلندی، مؤسس راسیونالیسم و انتقاد مدرن از انجیل
نماینده راسیونالیسم ماتریالیستی
جهان بینی او پانته ئیستی است.

دربارۀ قدرت روحی انسان
بندیکت اسپینوزا
 
کسی که قدرت روحی دارد با کسی دشمنی نمی ورزد، به کسی حسد نمی برد،
 به کسی خشم نمی گیرد، کسی را به دیدۀ تحقیر نمی نگرد
و هیچگاه مغرور نمی شود.
زیرا می داند که
هر چه او بد یا نیک می پندارد و هر چه در نظرش بی بند و بار 
و زشت و ناحق و پست می نماید،
از این رو چنین است که او خود، امور و اشیا را 
به صورت بی نظم و ناقص و آشفته در می یابد.

این  کلام اسپینوزا از ایرادات رنگارنگ لبریز است:

1
اسپینوزا خیال می کند که دلیل خصومت و خشم و حسد اعضای جامعه
در طرز انعکاس چیزهای مربوطه در آئینه ذهن آنها ست:

2
چون چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای اجتماعی
در ذهن آنها به صور مغشوش و نامنظم منعکس می شوند،
اعضای جامعه هم دشمن یکدیگر می شوند، به یکدیگر حسادت می ورزند و خشم می گیرند.

3
بهترین محک برای تعیین صحت و سقم دعاوی
محک تجربه (حافظ) است.
محک پراتیک (تجربه، عمل، آزمون، آزمایش، کار، تولید، بازتولید، بازسازی و غیره) (مارکس) است.

4
مثال تجربی و واقعی ـ عینی
برای خصومت

طرفداران فاشیسم و نازیسم و امپریالیسم و فوندامنتالیسم 
اعضای دیگر جامعه بشری را
به بهانه های نژادی، مذهبی، ملی، جنسیتی و غیره
قلع و قمع کرده اند و کماکان قلع و قمع می کنند.

5
از دید اسپینوزا
دلیل خصومت حضرات  با بشریت مظلوم و زحمتکش
و خشم آنها نسبت به مظلومین
 اغتشاش ذهنی حضرات است.

6
در این اندیشه اسپینوزا
ذراتی از حقیقت عینی وجود دارند:

الف
طرفداران فاشیسم و نازیسم و امپریالیسم و فوندامنتالیسم 
(از نیچه و هیتلر و هایدگر تا بوش و بن لادن و ملا عمر و خمینی و خلخالی و کوسه و سید علی و موسوی و غیره)
  واقعا هم کژ اندیش بوده اند و هستند.

ب
ولی دلیل کژ اندیشی آنها نه در ساختار ذهن شان،
بلکه در موضع طبقاتی شان است.

7
اگر موضع طبقاتی آدم ها تغییر یابد، طرز تفکر آنها هم
خواه و ناخواه
دیر یا زود
تغیر می یابد.

8
در دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی
در دیالک تیک طرز تهیه نان سفره و طرز تفکر
نقش تعیین کننده از آن  وجود اجتماعی (طرز تهیه نان سفره)  است.

9
دلیل دوستی و دشمنی، متانت و خشم، همبستگی و حسادت و هزار حسن و عیب دیگر
ـ در تحلیل نهائی ـ
طبقاتی است.

10
دعوا ـ مرافعه بر سر نان است.
اگر چه نام ها متنوعند.

11
جهان بینی اسپینوزای ماتریالیست کذائی
در عرصه مسائل اجتماعی
 ایدئالیستی است.

اسپینوزا در زمینه مسائل اجتماعی
روح را (طرزت فکر) را بر ماده (طرز زیست) مقدم می داند.
   
12
طرز تفکر اسپینوزا
 سوبژکتیویستی است.

اسپینوزا
دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت، عین ـ ذهن را
تخریب می کند
اوبژکت را هیچ واره و سوبژکت را همه کاره جا می زند.

13
اسپیونوزا هم شرایط عینی را فراموش می کند و هم عینیت چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی را.

14
در حالیکه چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی
ـ قبل از همه ـ
وجود عینی دارند:

الف
هر چیز حاوی ماهیت خاص خویش است.

ب
گل بطور عینی گل است و با خار یکی نیست.

ت
مهر بطور عینی مهر است و با قهر یکی نیست.

پ
این چیزها حاوی عینیت خاص خویش اند
و
ربطی به بینش کسی ندارند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر