۱۳۹۴ تیر ۲۸, یکشنبه

نیهلیسم اخلاقی (17)


انتقاد رادیکال از اخلاق
از سوفیست ها تا نیچه 
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین
    
بخش سوم
طبیعت تاریخ
تبارشناسی اخلاق

·        ابزاری که نیچه با توسل بدان می خواهد نشان دهد که «نه پدیده های اخلاقی، بلکه فقط تفاسیری از این پدیده ها» وجود دارند و «خود این تفاسیر، منشاء ماورای اخلاقی دارند»، نوعی از بررسی است که نیچه آن را «تبارشناسی اخلاق» می نامد.
·        (استگمایر، «تبارشناسی اخلاق» نیچه، شاخت، «نیچه و تبارشناسی»)   

1
·        نیچه هم معنا با همین برچسب، فصل پنجم اثر خود تحت عنوان «در فراسوی نیک و بد» را « تاریخ طبیعی اخلاق» می نامد.
·        (پاراگراف 186 ـ 203)   

2 
·        در مقدمه ای بر «تبارشناسی» نیز به همین سان، از «تاریخ واقعی اخلاق» دم می زند.
·        (پاراگراف 7)  

3 
·        واژه « تاریخ طبیعی» امروزه بکلی از رده خارج شده است.
                                       
4
·        در قرن نوزدهم نیچه فیلولوگ که سهل است، همه می دانستند که پلی نیوس کهنسال ـ مؤلفی که سردمدار آموزش بوده ـ با اثر خویش تحت عنوان «تاریخ طبیعت» سرلوحه درسنامه تاریخ  طبیعی را پدید آورده که هدفش گرد آوری و تنظیم فاکت های مربوط به نباتات، جانوران، کشورها و خلق ها بوده است.

5   
·        بررسی تاریخ طبیعی آغازین نیچه نیز در همین چارچوب بوده است:
·        «وظیفه این کتاب عبارت است از گرد آوری مواد و استنباطات مفهومی و تنظیم احساسات ارزشی و تفاوت های ارزشی»، «مقایسه بسیاری از اخلاق ها» برای «تدارک آموزش انواع اخلاق.»
·        (نیچه، «در فراسوی نیک و بد»، پاراگراف 186)

6 
·        جنبه دیگری توسط نیچه بدان اضافه می شود که در مفهوم «تاریخ طبیعت» جهان کلاسیک باستان (انتیک) وجود نداشته است:
·        اگر کسی موضوعی را از بررسی تاریخ طبیعی مستثنی داشته باشد، آن را به مثابه محصول روندهای تاریخی تلقی خواهد کرد.


7
·        نیچه اخلاق را نه به عنوان فهرست (کاتالوگ) ماورای تاریخی ئی از هنجارها، سجایا و ارزش ها، بلکه به مثابه چیزی تلقی می کند که تشکیل شده است.
·        هدف نیچه «کشف منشاء پیشداوری های اخلاقی ما» و «باز سازی آنها» ست تا «نحوه پیدایش تفاوت های موازین اخلاقی کشف شود.»
·        (نیچه، «مجموعه آثار»، مقدمه، پاراگراف 2) (نیچه، «در فراسوی نیک و بد»، پاراگراف 186)
·        (نیچه، «در فراسوی نیک و بد»، پاراگراف 260)

8
·        برای پاسخ دادن به این مسئله «شناخت شروط و شرایطی لازم است که تحت آنها موازین اخلاقی رشد کرده اند، توسعه یافته اند و جا به جا شده اند.»
·        (نیچه، «مجموعه آثار»، مقدمه، پاراگراف 6)   

9 
·        بررسی تاریخ طبیعی و یا تبارشناختی ـ قبل از همه ـ وظیفه مخرب مضاعف دارد.
·        این طرز بررسی به توصیف تنظیمگر «اخلاق های» متفاوت منجر می شود و به کشف منشاء و توسعه آنها.
·        بررسی تعریف شده ای از این دست، به خودی خود نمی تواند ابزار نقد باشد.  

10 
·        تاریخ فلسفه اما مثال هائی به یاد دارد که تجزیه و تحلیل تبارشناختی توانسته دعاوی مبتنی بر حقیقت نظرات را به لرزه در اندازد.
·        بدین طریق تلاش به عمل آمده که به پیروی از تاریخ طبیعی مذهب دیوید هیوم، ته ئیسم به لرزه در افکنده شود.
·        این تلاش در این جهت بوده که وجود خدا مدیون کدامین دلایل پسیکولوژیکی و یا انتروپولوژیکی بوده است.
·        (هوی، «نیچه، هیوم و متد تبارشناختی»، پاراگراف 95)   

11
·        اگر کسی ثابت کند که نظری نه بر اساس دلایل مطروحه به نفع آن، بلکه بر اساس دلایل بی ربط بدان مبتنی است، این کار او به تضعیف دلایل اصلی دال بر صحت آن نظر منجر خواهد شد.
·        آنگاه زمینه لازم برای برسمیت نشناختن این دلایل فراهم خواهد آمد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر