۱۳۹۴ تیر ۲۶, جمعه

نیهلیسم اخلاقی (14)

پروفسور دکتر وینفرید شرودر
 انتقاد رادیکال از اخلاق
از سوفیست ها تا نیچه   
برگردان شین میم شین 

بخش اول 
«انتقاد»

ادامه

15 
·        هدف و آماج نیچه از «زیر علامت سؤال قرار دادن» اخلاق اثبات این مسئله است که موضع طرفداران اخلاق در مجموع اعتبار ندارد.
·        (نیچه، «مجموعه آثار»، مقدمه، پاراگراف 6)    

16 
·        هدف و آماج نهائی نیچه، تخریب اخلاق است.
·        او در «اوتوبیوگرافی» در یکی از آثار واپسین می نویسد:
·        «من، نابود کننده تمام عیارم.»
·        (نیچه، «مجموعه آثار»، جلد 6، ص 366)     

17 
·        نتیجه نهائی مجادلات نیچه با فلاسفه اخلاق را می توان در کلام خود او خواند.  
·        در میانه هارت و پورت ها و شعارهای نیچه به ادعای رادیکال و آشکار خود او برمی خوریم که خود او «قانون اصلی من» قلمداد می کند و آن عبارت از این تز است که «حقایق امور اخلاقی اصلا وجود ندارند.»
·        (نیچه، «مجموعه آثار»، جلد 6، ص 98)     

18 
·        با توجه به اینکه نیچه منکر پیشاپیش «وجود» ارزش ها و تکلیف ها  ست، می توان گفت که او نتیجه بررسی و آزمون را پیشگوئی می کند.
·        او بدین طریق، اغازگاه مناسبی برای بحث تعیین می کند.
·        آنگاه فلاسفه اخلاق اگر هم بخواهند که تعریف مستدل  سختگیرانه ای از اخلاق ارائه دهند، چاره ای جز پافشاری بر  نقطه نظر خود نمی یابند.

19 
·        در حال حاضر هم به روش نیچه در زمینه اخلاق برخورد می کنیم.
·        برای اینکه وجود ارزش ها و تکلیف ها را امروز هم نمی توان بدون چون و چرا پیش شرط قرار داد.  

20 
·        برخی از اظهارات نیچه حاکی از آنند که انتقاد او از اخلاق بر ضد درک اوبژکتیویستی از اخلاق نشانه رفته است که بنا بر آن، «حقایق امور اخلاقی» از جمله ارزش ها و تکلیف ها وجود دارند.
·        با توجه به درک اوبژکتیویستی از اخلاق می توان گفت که انتقاد نیچه از اخلاق فراتر از تخریب مواضع آن مبنی بر «وجود اخلاق» است.
·        («در فراسوی نیک و بد»، پاراگراف 186)



ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر