وقتی
تو نیستی
محمد زهری
از مجموعه برای هر ستاره
(تهران ـ فروردین ۱۳۴۵)
از مجموعه برای هر ستاره
(تهران ـ فروردین ۱۳۴۵)
شگون
یعنی میمنت، خجستگی
دیم
زراعتی که از باران آب خورد
آبیاری
نشود.
·
وقتی تو نیستی
·
تا روز نو، نگارِ شگون گیرد
·
من نیز ـ ای پناه،
·
ای دلنواز، ـ
·
تنها ترین پرندهٔ بی آشیانه ام
·
الفت به هیچ آب و گِل ام نیست
·
پندار بی تو بودن و سر سبزی
·
ـ حتی برای یک نفس عمر ـ
·
پندار خام کِشتهٔ دیم است و خشکسال
·
دل،
·
ـ این بی قرار ـ
·
چون خانه در غروب خزان، تنگ می شود
·
وقتی تو نیستی
·
انگار شهرِ همهمه، خالی است
·
ره، رهگذار را
·
ـ از وحشت سرایت طاعون ـ
·
از خویش رانده است
·
با من که خوابگردِ غریبم،
·
یک در، به روی پیک پیامی، گشاده نیست.
·
وقتی تو نیستی
·
من نیز نیستم.
پایان
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر