سیری در دلنوشته ای از تهمینه میلانی (6)

(۱۳۳۹)     

  تحلیل از شین میم شین

پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو

روی مبل کز کرده بودند.

وقتی شام آماده شد پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت.

مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت

 و بازی بازی کرد.

خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند

و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.

·        این فراز از دلنوشته تهمینه میلانی به چه معنی است؟  

1

·        این قبل از همه تأییدی بر حقایق اموری است که ما در بخش قبلی تحلیل، تبیین داشته ایم.

·        مادر و پدر می دانند که شام خوردن آنها می تواند دخترشان را از نظرات مختلف به زحمت بیندازد.

·        می توان برخی از این تصورات را حدس زد که از کله مادر و پدر می گذرند:  

2

·        دختر می تواند بدهکار شوهر گردد و به ازای ستدش (مهمانی مادر و پدرش)، مجبور به دعوت مادر شوهر و پدر شوهر و پذیرائی مفصل از آنها گردد.

3

·        دختر در صورت پرخوری پدر ـ مادر ممکن است که غذای کافی برای فردا نداشته باشد و به جای استراحت پس از کار اداری، مجبور به آشپزی شود.

4

·        کسی نمی تواند عشق غریزی ـ طبیعی ـ اجتماعی عمیق مادر ـ پدر به کودک را درک کند، مگر اینکه خود پیه مادر و یا پدر شدن را بر تن خویش بمالد.

·        فقط در این صورت ـ تازه اگر فهم و شعور کافی داشته باشد ـ آنهم در سنین بالا می تواند بدان پی ببرد.

·        دلیل این عشق اصیل و مهیب و غول آسا اما چیست؟

5

·        این عشق والدین به فرزند، عمدتا و قبل از همه، طبیعی ـ غریزی است.

·        همین «عشق» در جانوران نیز هست.

·        نزدیک شدن به جوجه های اردک و غازی همان و خشم و هجوم مادر جوجه ها همان.

6

·        بر این شط خروشان عشق طبیعی ـ غریزی والدین به فرزند، رودخانه ای از عشق اجتماعی نیز افزود می شود:

·        چون مادر و پدر ضمنا مولد فرزند خود هستند.

·        تولید مثل بنیادی ترین فرم تولید است.

·        در اثر تولید مثل، بنیادی ترین عنصر نیروهای مولده تولید می شود.

·        انسان مولد تولید می شود.

·        تولید مثل ـ عملا ـ تولید وسیله جاندار تولید است.

·        تولید مثل، تولید مولد است.

·        فرزند هر کس فردا در خانه و یا کارخانه، در مزرعه و یا در اداره به مثابه مولد و خادم مشغول کار خواهد شد.

·        بنابرین، تولید مثل به معنی تولید مولد است.

·        به معنی تولید تولید کننده است.

7

·        تولید مثل ضمنا به معنی تولید مولد و مصرف کننده است.

·        یعنی مادر ـ پدر در آن واحد با تیر واحدی چندین نشان برای جامعه بشری می زنند:

·        هم مولد تولید می کنند و هم مصرف کننده.

·        هم مولد کالا و هم مشتری کالا.

8

·        رابطه والدین با فرزند، دیالک تیک مولد و مولود است.

·        مولودی که مولد بالقوه ی مضاعف است:

·        یعنی هم تولید مثل خواهد کرد و هم تولید کالا و خدمات.  

9

·        رودخانه عاطفی نیرومند دیگر که به شط خروشان عشق والدین به فرزند می ریزد از همین دیالک تیک مولد و مولود سرچشمه می گیرد:

·        هر مولدی مولود خود را، محصول کار جسمی و روحی و فکری خود را می پرستد.

·        عشق آهنگر به گاو آهن را نیما تشریح کرده است.

·        عشق هر شاعر به شعر خود را می توان تجربه کرد:

·        هر شاعر هر شعر خود را می تواند صدها بار بخواند و سیری نپذیرد.

·        هر نویسنده می تواند قصه خود را صدها بار بخواند و سیر نشود.

·        همین عشق میان والدین (به مثابه مولد) و فرزند (به مثابه مولود، محصول تولید مثل) برقرار است.

·        بی تفاوتی فرزند به والدین ضمنا یاد آور بی تفاوتی گاو آهن نسبت به آهنگر است، شعر نسبت به شاعر است.

10

·        دلیل مستور دیگر عشق والدین به فرزند، نیاز مادی و روحی و روانی آنها به فرزند، بویژه در ایام پیری است.

·        والدین بویژه والدین زحمتکش در فرزند خویش بیمه عمر خود را می جویند تا وقتی که دست شان از همه جا کوتاه است، فرزند به یاری شان بشتابد.

ادامه دارد.