شین میم شین
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 162 ـ 164.)
نه
هر چشم و ابرو که بینی، نکو ست
بخور
پسته، مغز و بینداز پوست
·
معنی تحت اللفظی:
·
هر چشم و ابرویی که می بینی، نیکو
نیست.
·
از پسته باید مغزش را خورد و پوسته
اش را دور انداخت.
1
·
سعدی در این بیت، دو دیالک تیک
بسیار مهم فلسفه علمی را آموزش می دهد:
الف
·
او دیالک
تیک فرم و محتوا را به شکل دیالک تیک چشم و ابرو
و شخصیت از سویی و به شکل دیالک تیک پوسته پسته و مغز پسته از سوی دیگر، بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن محتوا (شخصیت،
مغز پسته) می داند.
ب
·
سعدی ضمنا دیالک تیک
نمود و بود و یا پدیده و ماهیت را به شکل دیالک تیک چشم و ابرو و ذات از سویی و به
شکل دیالک تیک پوسته پسته و مغز پسته از سوی دیگر بسط و تعمیم می
دهد و نقش تعیین کننده را از آن ماهیت (بود، ذات، مغز پسته) می داند.
2
·
سعدی از خواننده می خواهد که واله
و شیفته فرم و نمود و ظاهر چیزها، پدیده ها،
سیستم ها و روندها نگردد، بلکه به محتوا، ذات و ماهیت آنها بیندیشد.
3
·
این رهنمود سعدی را باید سرلوحه
کار فکری خود قرار داد و اسیر فرم و نمود (چشم، گوش، بناگوش، خط، خال، رنگ، بو،
قد، قامت، صدا، نرگس، روی و ساق و بازوی افراد) نشد.
4
نه
هر چشم و ابرو که بینی، نکو ست
بخور
پسته، مغز و بینداز پوست
·
اما این بیت سعدی عاری از ایراد
اسلوبی (متدی) ـ فلسفی جدی و مهم نیست:
·
سعدی بهتر از هرکس می داند که چشم
و ابرو و پوسته پسته هیچ واره نیستند و نمی توان و نباید مورد صرفنظر قرارشان داد.
·
سعدی ولی آموزگار است و نیتش تأکید
مؤکد بر نقش تعیین کننده شخصیت و ذات انسان ها و مغز پسته است.
·
مارکس و انگلس هم اتفاقا همین طرز
برخورد را داشته اند.
·
مثلا آنجا که می گویند:
·
این وجود اجتماعی است که شعور اجتماعی
را می سازد.
·
بعد فرصت نمی کنند، بگویند که شعور
اجتماعی هیچ واره نیست.
·
بلکه متقابلا بر وجود اجتماعی تأثیر
مثبت و یا منفی می گذارد.
5
·
فریب مثال ساده پسته را نباید
خورد.
·
فرم را نمی توان از محتوا و نمود را نمی توان از ماهیت جدا کرد.
·
فرم را نمی توان دور انداخت و
محتوا را نگه داشت.
·
فرم و محتوای چیزها، پدیده ها و سیستم
ها در هم تنیده اند.
·
پوست اولیه پسته را اگر هم دور
بیندازی، محتوا پوست جدیدی برای خود خواهد ساخت و بلافاصله پوست اولیه را جایگزین
خواهد کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر