۱۳۹۴ فروردین ۱۶, یکشنبه

وقت گل نی


محمد زهری
وقت گل نی
(تهران - ۹ شهریور ماه ۱۳۳۵)


سال های سال
با طلوع آفتاب زرد، روی بام های سرد
با سکوت شامگاه درد
دیده ی بس ره نشین بردبار
در بلور بی غبار اشک های انتظار
شد سپید




سال های سال
دامن بس گل شکافت
سینه ریز دشت از یاقوت سرخ لاله، زینت یافت

دانه ها جوشید
غنچه ها خندید

لیکن از نی، غنچه ی بی رنگ و بویی هم نرویید،
تا به پاس چشم بازش سر رسد چشم انتظاری ها

سال های سال
از گل نی - زشت یا زیبا -
هیچ بیگانه و یا هیچ آشنا
آتش وصلی نتافت (افروختن)

هیچ بادی در گذار خود ز نیزاران بی انجام
برگی (توشه ای) از بویی نیافت

لیک، من، یک روز
از گل نی دسته ای دیدم
کاندر آن، آواز یار رفته ی خود را شنیدم.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر