پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور
دکتر ولفگانگ ایش هورن
پروفسور
الفرد کوزینگ
پروفسور
دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
II
ماتریالیسم
تاریخی
ادامه
20
·
مارکس و انگلس به این کشف نایل می آیند که نیروی اجتماعی ئی
که می تواند و باید گذار به فرماسیون اجتماعی سوسیالیستی را جامه عمل بپوشاند،
طبقه کارگر است.
·
طبقه کارگری که باید بوسیله حزب رزمنده مارکسیستی رهبری
شود و با کلیه نیروهای دموکراتیک و طبقات زحمتکش متحد گردد.
21
·
این کشف مهم مارکس و انگلس بوسیله کل تاریخ مابعد، بویژه
بوسیله تاریخ بعد از انقلاب سوسیالیستی اکتبر ـ بی کم و کاست ـ مورد تأیید و تصدیق
قرار گرفته است.
22
·
این مدل تئوریکی
بنیادی ماتریالیسم تاریخی نه فقط پایه علمی و انقلابی جهان بینی فلسفی مارکسیسم را
تشکیل می دهد، بلکه علاوه بر آن، خطوط اساسی تئوری و متدئولوژی عام، فلسفی ـ
تاریخی و فلسفی ـ سوسیولوژیکی مارکسیسم ـ لنینیسم را عرضه می کند که برای تئوری و متدیک کلیه علوم اجتماعی از اهمیت بنیادی
برخوردارند.
·
(متدیک هر علم عبارت است از سیستم اسالیب و یا متدها که آن
علم مورد استفاده قرار می دهد. مترجم)
اهمیت ماتریالیسم دیالک تیکی
برای تئوری و متدیک
علوم اجتماعی
·
اهمیت ماتریالیسم دیالک تیکی برای تئوری و
متدیک علوم اجتماعی را می توان
در نکات زیر خلاصه کرد:
1
·
ماتریالیسم تاریخی، اولا تئوری علمی ـ ماتریالیستی ئی از
جامعه و توسعه آن ـ بمثابه کل ـ بنیانگذاری می کند، که نه بر گمانورزی های
انتزاعی، ارزیابی های سوبژکتیف و غیره، بلکه بر پیش شرط ها و شرایط واقعی، بطور
علمی قابل درک، طبیعی و اجتماعی حیات انسانی، بویژه بر اهمیت روند تولید و
بازتولید اجتماعی مادی و توسعه آن مبتنی است.
2
·
ماتریالیسم تاریخی، ثانیا امکان آن را پدید می آورد که
پدیده های اجتماعی مختلف در پیوندهای اجتماعی و تاریخی، مستقل از تصورات سوبژکتیف
و امیال انسانی و بر مبنای قانونمندی های عینی در نظر گرفته شوند.
·
این اما در عرصه پژوهش علوم اجتماعی نیز اصل بنیادی
علمیت است.
3
·
ماتریالیسم تاریخی، ثالثا بر اهمیت اجتماعی کردوکار عملی
ـ انتقادی و انقلابی انسانی تأکید می ورزد.
4
·
ماتریالیسم تاریخی هر کار مربوط به علوم اجتماعی را در
جهت شرکت فعال در تحول تاریخی و اجتماعی سوق می دهد، تحول تاریخی و اجتماعی ئی به
معنای مبارزه طبقاتی طبقه کارگر، به معنای تحول سوسیالیستی و کمونیستی جامعه.
·
و یا در جهت تدوین مبانی علمی ئی سوق می دهد که در خدمت
اهداف یاد شده باشند.
5
·
مدل اجتماعی
ماتریالیسم تاریخی عرصه ای از واقعیت حیات اجتماعی را آشکار می سازد و
دقیقا تعریف می کند که بر امور بیولوژیکی، پسیکولوژیکی و دیگر امور طبیعی زندگی
انسانی و محیط زیست او مبتنی است، اما ـ اصولا ـ از آن فراتر می رود.
·
عرصه ای از واقعیت که با کردوکار عملی انسان های ماهیتا
شعورمند و اراده مند پدید می آید و توسعه می یابد، اما ـ علیرغم آن ـ یک واقعیت
عینی است، یک عرصه واقعیت مادی به معنای مسئله اساسی
فلسفه است.
·
عرصه ای از واقعیت است که پیوندهای ساختاری عام آن و
دینامیسم (پویایی) آن کشف شده اند.
·
مراجعه کنید به مسئله اساسی فلسفه
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
6
·
این برای علوم اجتماعی و همچنین برای پراتیک مبتنی بر
علم از اهمیت بنیادی برخوردار است.
·
زیرا علوم اجتماعی و پراتیک مبتنی بر علم واقعیت عینیِ حتی الامکان دقیق تعریف شده و یا عرصه واقعیت دقیقا تعریف شده ای را پیش شرط قرار می
دهند، که مستقل از تصورات، نظرات و غیره
سوبژکتیف وجود دارد.
7
·
ماتریالیسم تاریخی در اینجا معضلات تئوریکی ئی را از
میان برمی دارد که از این حقیقت امر ناشی می شوند که ما در حیات اجتماعی با پدیده
ها و پیوندهائی سر و کار داریم که در اثر عمل انسانی تحقق می یابند و لذا مستقل از
انسان ها و مستقل از شعور آنها وجود دارند.
8
·
همه تئوری های اجتماعی که به معنای ماتریالیسم تاریخی
بطور ماتریالیستی پیریزی نشده بودند و نشده اند، به دلیل همین معضلات، ناکام مانده
اند و ناکام می مانند.
9
·
ببرکت ماتریالیسم تاریخی، تعریف فلسفی دقیق واقعیت
اجتماعی عینی به مفهوم کاملا جدیدی از جامعه راه باز می کند.
·
این تعریف فلسفی دقیق از جامعه، حسابش را از طرز نگرش های
باطل زیر جدا می کند:
الف
·
هم از بازسازی
های ایدئالیستی در تعریف جامعه.
ب
·
هم از گمانورزی های
اوتوپیکی در تعریف جامعه
ت
·
و هم از سوبژکتیویسم ایدئالیستی در تعریف جامعه.
10
·
این تعریف فلسفی دقیق از جامعه، بطور کامل در جهت روند
اجتماعی واقعا پیش رونده، مستقل از گمانورزی ها و بازسازی ها و سوبژکتیویسم ها
سمتگیری می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر