۱۳۹۴ فروردین ۴, سه‌شنبه

جهان بینی محمد زهری در آئینه آن و این (۳۹)


 نظر چند سراینده و نویسنده در مورد نظم و نثر محمد زهری
تحلیلی از
ربابه نون
 
 مفتون اميني

به طور كلي، شعر نو در بين شاعران در آغاز به دو گونه رشد و نمو كرد.

۱

شروع شعر نو ابتدا انفرادي بود كه شاعراني همچون فريدون توللي، نادر نادرپور، پرويز ناتل خانلري، احمد شاملو، ه. ا. سايه و فريدون مشيري از جمله كساني بودند كه به اين صورت به شعر نو روي آوردند.

۲

گروه ديگر، جواناني بودند كه در سال‌ هاي ٣٢ به بعد در پياده‌ روهاي خيابان نادري دور هم جمع مي‌شدند و از صبح تا شب شعر مي‌گفتند و در رابطه با شعر نو بحث مي‌كردند.

۳

اين گروه كه من نيز در آن بودم، شامل افرادي چون نصرت رحماني، محمد زهري، منوچهر شيباني، اسماعيل شاهرودي، فرخ تميمي، كارو و دو سه نفر ديگر مي‌ شد.

۴

در اين گروه چندنفره هر روز صبح ما در محل «تئاتر نو» در كافه فيروز جمع مي‌شديم و به خواندن و بحث كردن در رابطه با شعر نو مي‌ پرداختيم.
چنان‌‌كه به اين گروه پياده‌ نظام شعر نو گفته مي‌ شد.
محمد زهري كه كتاب اولش «جزيره» را منتشر كرده بود، سردسته‌ي ما بود.


 شیون نوری
 «مشت در جیب، زندگی و هنر محمد زهری»
 
۱

در عنوان و متن آثار زهری قرابتی خاص وجود دارد.

۲

در واقع بیشتر بث السکوای (؟) زهری در این آثار آمده است:
طرح دردهای اجتماعی
فاصله طبقاتی
خودباختگی و ...
۳

در شعر «گل قالی»، شاعر با طنز و کنایه، فاصله ی تولید کننده و مصرف کننده ی قالی را که ریشه در فاصله ی طبقاتی (؟؟) دارد، به زیبایی ترسیم کرده است. 

۴

و یا در شعر دیگری با عنوان «نامرد» زهری از انفعال و انسداد و اختگی گلایه می کند و به دنبال دگردیسی (؟)، چراغ و نو زایی است و درد خود را درد کوری اجاق نسل خویش (؟) می داند.

۵

در شعر «فاتح » ، انسان را به بازبینی و بازشناسی فرا می خواند و معتقد است به موازات پیشرفت های حیرت انگیز امروزی اش ، به واسطه ی ماشین و تکنولوژی، روح و روانش تخریب شده است و باید خودش به علاج این واقعه بپردازد...

۶

نقطه ی اوج زهری در «مشت در جیب» است.

۷

دیگر این که اگر چه تأثیر اخوان را در پاره ای از سروده های زهری می توان پی گرفت، اما این تاثیر مقلدانه نیست و به راحتی هضم شده است.

۸

او در طول این راه خودش بود، نه پشت سبک و سلیقه ی شاعری قامت بست و نه برای اثبات خود به تخریب کسی پرداخت...

۹

 و دیگر اینکه زهری با «آرامش طوفانی» حرمتش را حفظ کرد، نه شعرش را به شعار بدل کرد و نه از سر بی چارگی آن را به سمت توصیف اسافل اعضا و سکس کشاند و نه از پشم آن کلاهی بافت...

۱۰

نکته ی دیگر این که در سروده های زهری شعر عاشقانه ای ندیدم و هنوز هم جواب روشنی از عدم (؟) عاشقانه ها یا عاشقانه های لال او نیافتم و با خود درگیرم.

سمائه دليري

محمد زهري، فعاليت‌ هاي هنري و نوشتاري خود را از پانزده سالگي با چاپ مقاله و مطالب طنزآميز در نشريه‌ ي توفيق و همچنين داستان‌ هاي كوتاه در ديگر روزنامه‌هاي مشهور آن روزگار آغاز كرد.
نخستين شعري كه سرود، در انشايي (؟) بود كه دكتر محمد معين تحت عنوان «فرصت» داده بود.
دكتر معين شعر را شنيد و زهري را تشويق كرد.
بعدها زهري كار سرودن شعر را جدي‌تر دنبال كرد.

 فرهاد عرفانی
«محمد زهری شاعر رنج های انسانی»
 
۱

بی شک، محمد زهری، شاعر رنج های یک ملت و شاعر رنج های انسانی ست.

۲

هنرمندی متعهد، که تعهد در ضمیر انسانی او (؟) ست، نه در اراده مصلحت جویانه اش (؟).

۳

شعر او، همان شعر نیما ست، با همان غنای اندیشه.

۴

اما او، با تکیه بر تجربه نیما، در شکل هنر خود، گام هائی فراتر نهاده است.

۵

او همه چیز، از اندیشه و احساس و تخیل و تصویر و آهنگ را به خدمت گرفته است، تا تصویرگر ِ دردها و چراهای انسان باشد و در این راه، چه پر شور و بی ادعا ست، این بزرگمرد ِ شعر معاصر.

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر